لطفا صبرکنید
1374
- اشتراک گذاری
در پاسخ به این پرسش باید گفت:
- بر اساس قواعد زبان عربی جمله «الحمد لله رب العالمین» دلالت بر انحصار و اختصاص حمد و ستایش، به خدای متعال دارد؛ زیرا «الف و لام» در «الحمد لله» برای استغراق یا جنس است، و مفادش آن است که هر حمدی از هر حامدی و برای هر محمودی واقع شود، در واقع حمد خدای سبحان است و جز او هیچکس مالک حمد نیست.[1]
علاوه بر اینکه جمله «الحمد لله رب العالمین» مشتمل بر دو برهان برای اثبات اختصاص حمد به خدای سبحان است:
برهان اول: از نام مقدس «الله» استفاده میشود، زیرا «الله» اشاره به ذات مقدسی دارد که جامع تمام کمالات وجودی است؛ و چون حمد در برابر کمال است، پس خدای سبحان محمود است. و به تعبیر علمی، «تعلیق حکم بر وصف» مشعر به «علیت» است.[2]
برهان دوم: از کلمه «رب» استفاده میشود که خداوند «ربّ» سراسر عوالم هستی است و در ربوبیت هیچ شریکی ندارد؛ و چون حمد در برابر نعمت(سوق دادن هر موجود به کمال لایق آن) است؛ پس حمد مخصوص ذات مقدس خداوند است و هیچ شریکی در حمد ندارد.[3]
- اما اختصاص حمد به خدای متعال، به معنای ممنوعبودن ستایش از دیگران نیست؛ بلکه به معنای آن است که خداوند بالاصاله و به صورت ذاتی، شایسته ستایش است، و این منافاتی با آن ندارد که دیگران بالتبع قابلیت حمد و ستایش را داشته باشند؛ یعنی همانگونه که اشاره شد، حمد در برابر کمال است و از آنجا که تمام کمالات منتهی به خدای متعال میشود و هر کس هر کمالی را که دارد از خداوند دریافت کرده است؛ در نتیجه هر حمدی از هر کس و برای هر شخصی واقع شود، در واقع حمد خدای سبحان است. بنابر این، با در نظر گرفتن این نکته، تعریف و تمجید از اخلاق و کارهای خوب دیگران نه تنها گناه نیست؛ بلکه لازم و ضروری است؛ چنانکه در برخی روایات آمده است:
«هر کس از هر انسانی که نعمتی را عطا کرده، تشکر و قدردانی نکند، از خداوند تشکر نکرده است».[4]
[1]. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، تسنیم تفسیر قرآن کریم، ج 1، ص 330، قم، اسراء، 1381ش.
[2]. ر. ک: «تعلیق حکم بر وصف مشعر به علیت».
[3]. ر. ک: تسنیم تفسیر قرآن کریم، ج 1، ص 334- 335.
[4]. «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل». ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 24، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. ر. ک: «بررسی جمله «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»، 17299. «تفاوت میان حمد، مدح و شکر»، 18086.