لطفا صبرکنید
51
نخست باید گفت، هر کاری که در دنیا و یا در آخرت انجام میشود، جز با اجازه پروردگار و زیر نظر او، امکانپذیر نخواهد بود؛ از اینرو معنا نخواهد داشت که بگوییم فردای قیامت، خدا به تنهایی اعمال بندگان را حسابرسی میکند و یا افرادی با او در این امر شرکت دارند؟!
بر اساس صریح قرآن کریم، خداوند برای حسابرسی بندگان خود نیاز به کسی ندارد و این کار را با سرعت انجام خواهد داد:
«... وَ کَفى بِنا حاسِبینَ»[1] و ما براى محاسبه نمودن کافى هستیم.
«وَ اللَّهُ سَریعُ الْحِساب».[2] و خداوند به سرعت حسابرسی خواهد کرد.
بر اساس این آیات خدای متعال در قیامت حساب همه مردم را در مدتى کوتاه بررسى میکند، بدون اینکه حسابرسی میلیاردها انسان، کوچکترین تداخلی با هم داشته باشد: «لا یشغله شأن عن شأن».[3]
(با این وجود، ممکن است فرایند نشاندادن نتیجه دقیق این حسابرسی به افراد و قانع کردن آنان به عادلانه بودن تصمیمی که برای آنان گرفته خواهد شد، هزار و یا هزاران سال به طول انجامد).
با بیان این مقدمه به پرسش برمیگردیم:
مستقل بودن خداوند در تصمیماتش، منافاتی با آن ندارد که افرادی -چه در دنیا و چه در آخرت- واسطه انجام آن شوند. به عنوان نمونه، برخی اولیای الهی، واسطه در حساب و کتاب انسانها باشند، همانگونه که خداوند رزاق علی الاطلاق است؛ اما واسطههای فراوانی در رسیدن رزق به انسانها وجود دارد.
البته اگر کسی بر این باور باشد که عدهای به طور مستقل و بدون اذن الهی میتوانند به حساب مخلوقات رسیدگی کنند و برایشان مجازات یا پاداش تعیین کنند، بدیهی است که این باور با فرهنگ و آموزههای دینی سازگاری ندارد؛ اما این باور که تعدادی از خواص، برگزیدگان و مخلَصین نه مستقلاً؛ بلکه با اذن الهی و با معیار عدل الهی بتوانند به حساب مخلوقات رسیدگی کنند و برایشان مجازات یا پاداش تعیین کنند، باوری نیست که با عقل و شرع همخوان نباشد.
عباراتی مانند «وَ إِیَابُ الْخَلْقِ إِلَیْکُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَیْکُم»[4] که در روایات مشاهده میشود، میتواند ناظر به همین موضوع باشد، نه آنکه خداوند حسابرس روز قیامت نبوده و یا دیگرانی در این حسابرسی با او شریکاند!
برای اطلاعات بیشتر، نمایه «امامان و حساب مخلوقات» را ملاحظه فرمایید.
[1]. انبیاء، 47.
[2]. بقره، 202؛ «سریع الحساب بودن خداوند».
[3]. حسن بن علی(ع)(امام یازدهم)، التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ص 606، قم، مدرسة الإمام المهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق.
[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 612، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413 ق.