لطفا صبرکنید
170
«موصول»، اسم مفعول از ماده «و ص ل» در لغت به معنای اتحاد و متصل شدن چیزى به چیزى است، در مقابل انفصال که به معنای جدایی است:
«اتّحادُ الأشیاء بعضها ببعض کاتّحاد طرفی الدائرة، و یضادّ الانفصال، و یستعمل الوَصْلُ فی الأعیان، و فی المعانی».[1]
اتصال به معنای متحد بودن چیزها با یکدیگر است، مانند اتحاد دو طرف دایره و در مقابلش انفصال است. وصل هم در اشیاء مورد استفاده قرار میگیرد و هم در معانی. مانند «خانههای ما به هم وصل است»، و «سخنان آنان متصل و پیاپی بود».
در ادبیات عرب و علم نحو دو گونه «موصول» داریم: «موصول حرفی» و «موصول اسمی».
اما مورد سؤال و یا همان «موصول اسمی» عبارت از اسم مبهمی است که برای واضح شدن معنای آن، به جمله یا شبه جملهای نیازمندیم که به آن متصل باشد، و در اصطلاح نحو به چنین جملهای «صله» میگویند.[2]
«موصول» در «جمله صله» عملی نمیکند که اعراب آن را تغییر دهد و تنها ارتباط معنایی میان آن دو به وجود میآید.
گفتنی است که دو نوع اسم موصول داریم: «مختص» و «مشترک».
اسماء موصول مختص
اسمهای موصول مختص -که در ذیل خواهد آمد- را نمیتوان در تمام موارد استفاده کرد؛ بلکه هر کدامشان اختصاص به نوعی از کلمات دارند:
- «الّذی» برای مفرد مذکر، مانند: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا».
- «الّتی» برای مفرد مؤنث، مانند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا».
- «اللذان» و اللّذَین» برای تثنیه مذکر، مانند: «وَ اللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنْکُمْ».
- «اللّتان» و «اللّتین» برای تثنیه مؤنث، مانند: «رأیت اللتین اجتهدتا».
- «الّذین» برای جمع مذکر، مانند: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ».
- «اللّائی»، «اللاتی» و «اللواتی» برای جمع مؤنث، مانند: «وَ اللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِکُمْ».
اسماء موصول مشترک
اما دایره استفاده از اسمهای موصول مشترک گستردهتر است. موصولهای مشترک عبارتاند از:
- «مَن» که غالبا برای عاقل استعمال میشود، مانند: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلَى رِجْلَیْنِ».
و گاهی برای غیر عاقل هم به کار میرود، مانند: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلَى أَرْبَعٍ».
- «ما» که غالبا برای غیر عاقل استفاده میشود، مانند: «مَا عِنْدَکُمْ یَنفَدُ».
و گاهی برای عاقل استفاده میشود، مانند: «إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّراً».
- «أل» (با فرض آن که آن را موصول بدانیم، نه حرف تعریف)، در تمام موارد(فرد مذکر، مفرد مؤنث، تثنیه مذکر، تثنیه مؤنث، و جمع مذکر و مؤنث) به صورت یکسان مورد استفاده قرار میگیردإ مانند:
«یعجبنی العالم زید»، برای مفرد مذکر.
«تعجبنی العابدة هند»، برای مفرد مؤنث.
«یعجبنی القائمان»، برای تثنیه مذکر.
«یعجبنی القائمتان»، برای تثنیه مؤنث.
«یعجبنی القائمون»، برای جمع مذکر.
و «یعجبنی القائمات»، برای جمع مؤنث.[3]
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 873، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. حسن، عباس، النحو الوافی، ج 1، ص 373، دار المعارف، چاپ پانزدهم.
[3]. ر. ک: شمس الدین، ابراهیم ، مرجع الطلاب فی قواعد النحو، ج 1، ص 173- 174، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ هفتم؛ مکتبة الشاملة، ص 14- 15.