جستجوی پیشرفته
بازدید
82094
آخرین بروزرسانی: 1390/01/06
خلاصه پرسش
لطفاً درباره حالت خلسه توضیح دهید؟
پرسش
لطفاً درباره حالت خلسه توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی

خلسه عرفانی و ملکوتی، حالتی ناب است که حاصل رهایی انسان از من محدود و پر از عذاب، و رسیدن به من حقیقی و اتحاد با آن است. در واقع کیفیتی است عرفانی که در آن خود انسان با خودِخود او به اتحاد می رسد. این حالت مراتب و انواعی دارد که در پاسخ تفصیلی به آن اشاره خواهیم کرد.

پاسخ تفصیلی

الف) خلسه

خلسه عرفانی و ملکوتی حالتی ناب است که حاصل رهایی انسان از من محدود و پر از عذاب، و رسیدن به من حقیقی و اتحاد با آن است. در واقع کیفیتی است عرفانی که در آن خود انسان با خود خود او به اتحاد می رسد. در این حالت انسان از همه خاطرات عذاب آور و همه افکار پوچ رها شده و در آرامش و وجد عمیقی فرو می رود. انسان گمراه گاه با استفاده از عواملی بیرونی؛ مثل الکل و مواد تخدیر کننده ذهن، خواسته است برای مدتی کوتاه خود را جبرا دچار فراموشی کند تا از عذاب رها شده و با اصل وجود خود که از همه این عذاب ها به دور است متحد شود، ولی زهی خیال باطل؛ چرا که بعد از مرتفع شدن اثر این مواد دوباره با من حقیر خود مواجه شده و روز به روز هم ذهنی پر عذاب تر را خواهد آفرید، ولی انسان های اهل سلوک و خودشناسی در جریان تزکیه و سلوک، به طور طبیعی وارد این حالت می شوند؛ چرا که در اثر معرفت از من حقیر و همه گناهان و تبعات آن و خاطرات و افکار و ... رها شده و در اثر واردات قلبی و جذبه دچار خلسه ملکوتی می شوند، بدون این که هیچ نیازی به مواد مستی آور و راه های شیطانی داشته باشند. مستی های عرفانی که در ادبیات عرفانی ما بسیار مورد توجه بوده از همین باب است.

امروزه علوم طب، روان شناسی و فرا روان شناسی سعی در تعریف این حالت نموده اند و با استفاده از علائمی که در مغز و بدن و ... ثبت می شود، تعاریفی از خلسه ارائه داده اند. بنابراین خلسه را آن حالت خاصی از آگاهی می دانند که بدن در آن حالت در خواب عمیق (ریلکسیشن) بوده، ولی ذهن کاملاً آگاه و بیدار باشد. این حالت توأم با آرامش خاصی است. ضمن این که این حالت می تواند با فعال شدن اعصاب پاراسمپاتیک، نرمال کردن کنش‌های بیولوژیکی که دارای یک آستانه است، با تمرکز و تلقین ایجاد شود.

ب) کیفیت و طریق حصول خلسه

همچنان که گذشت حالت خلسه به ظاهر از دو راه قابل حصول است. یک بار از طریق طبیعی و فطری؛ یعنی از راه معرفت و رهایی از خطور خاطرات و عذاب گناهان و تبعات افکار ... و یک بار از طریق مصنوعی که طی آن انسان با عوامل بیرونی -مانند الکل، ال اس دی و سایر مخدرات- نسبت به خود کاذب و شخصیت برساخته اجتماعی اش دچار فراموشی و تخدیر شده و برای لحظاتی و به صورت غیر طبیعی خود کاذب را فراموش کرده و در خودخود (حقیقت فطری خود) غرق می شود. در خلسه با روش مصنوعی، انسان تجربه ای موقت و شبیه به حالت خود حقیقی را پیدا می کند و بعد از خارج شدن از این حالت دچار اختلال و عذاب شدیدتری می شود و از خدا دورتر شده و بیشتر به سمت فساد و تباهی و جنون و ظلم می رود. خلسه مصنوعی شناختی مختصر و اجمالی از خلسه طبیعی به انسان می دهد. حالت ترانس هم دقیقاً یعنی خلسه اما با دو نوع روش قابل حصول است؛ روش جهنمی و روش بهشتی. بنابراین خلسه ذاتا حق است، ولی انواع موقت (مصنوعی) و عذاب آور، و دائمی (عرفانی) و بهشتی دارد.

ج) مراتب خلسه طبیعی

1. سکر (مستی عرفانی): سکر یا مستی عرفانی حاصل دیدار با یار عرفانی (پیر یا امام) است. سالک با دیدار معشوق معنوی در بیداری یا خواب، چنان مست می شود که گمان می کند به کمال حقیقت رسیده است، در حالی که این آغاز راه است. از این مستی می توان تعبیر به ایمان عرفانی نمود؛ زیرا این نوع مستی در مقایسه با مرتبه اتحاد با حق، همتای ایمان دینی محسوب می شود. امیر سید علی همدانی در باب سکر می گوید: "سکر عبارت است از ورود واردی مدهش که به صولت استیلاء مانع حس گردد از ادراک محسوس و ذاهل نفس شود از تمیز میان مطلوب و مهروب".[1]

یعنی: سکر در اثر وارد شدن وارده ای پر عظمت در قلب انسان ایجاد می شود و در اثر غلبه شدید این حالت قوای حسی دچار خلسه و نوعی سستی و غفلت از محسوسات اطراف خود می شوند و نفس و ذهن نیز دچار حالتی شبیه به فراموشی نسبت به افکار بیرونی می گردد به طوری که مواجهه با امور خوش آیند و ترس آور تفاوتی به حال فرد ندارد.

ایشان سکر را به دو نوع سکر صوری و سکر معنوی تقسیم می کنند که مراد از سکر در این جا سکر معنوی است.

2. تفکر (مراقبه کبری): خواجه عبدالله انصاری تفکر را به عنوان میدان بیست و نهم از میادین صدگانه سلوک الی الله معرفی می کند که حاصل استقامت سالک است. تفکر در مرتبه دل، توحید است و در مرتبه نفس، تجرید.[2] در فرهنگ هند فرو رفتن در بحر تفکر را «سمادی» یا «مدیتیشن» می نامند.

3. ذکر: ذکر حالتی است که ثمره تفکر است. فرق میان تذکر و تفکر آن است که تفکر جُستن است و تذکر یافتن.[3]

4. بسط: بسط حاصل مرتبه غنا است. بسط گشایش دل، و گشایش وقت و همت سالک است از سوی خداوند.[4]

5. انبساط: حاصل مقام بسط است. انبساط نزدیکی جستن و دیدار خواستن است.[5]

6. سماع: حاصل انبساط است. این سماع ارتباطی به رقص ندارد، بلکه حالتی درونی است که ممکن است در بیرون هم نمود پیدا کند.

به گفته عرفا سماع بیدار کردن [روح] است از خواب، و جنبانیدن است از آرام، و آب دادن است کِشته را.[6] در عرفان اسلامی گاهی از حالت خلسه تعبیر به سماع شده است. به عبارت دقیق تر، سماع نوعی خلسه طبیعی است. سماع در واقع عبادت طبیعی اولیاء و عارفان واصل است. به اعتقاد شیخ عبدالقادر گیلانی، سماع اولا باید سرّی و پنهانی، بعد با قلب، جوارح و اعضا باشد.[7] از نظر او تکیه بر ظاهر عبادات مصطلح و غفلت از باطن آنها که همان مستی و معراج روحانی  است، شرک است.[8] "به عقیده شمس تبریزی که بیشترین تأکید را بر سماع داشته است، سماع معراج روح و عبادتی برتر است. وی آوای چنگ را «نغمه الاهی» و سماع را «قرآن پارسی» و عامل «تجلی و رؤیت حق» می­داند".[9] از نظر شمس، سماع برای اهل حال، همچون «فریضه» و واجب و حیات بخش است.[10] به عقیده او، سماع «اکسیری» است که فقط در اثر آن می­توان برخی مراحل عالی سلوک و عرفان را طی کرد.[11]

7. وجد: وجد حاصل میدان اطلاع؛ وجد آتشی است افروخته میان سنگ اختیار و آهن نیاز، و بر سه وجه است: وجد نفس، وجد دل، وجد جان.[12] امیر سید علی همدانی در باب وجد می گوید: "وجد عبارت است از واردی غیبی که بواطن طالبان را به امید حصول آثار بروق عنایت و خوفِ فوت آن، به لذت سرور یا حزن متأثر می گرداند".[13]

8. مکاشفه (دیدار): حاصل میدان نَفَس است. مکاشفه دیدار دل است با حق تعالی. علامت مکاشفه سه چیز است: استغراق دل از ذکر، امتلاء سرّ از نظر و استبصار ضمیر از تحقیق.[14]

9. سرور: سرور حاصل مکاشفه است.[15]



[1] همدانی، علی بن شهاب الدین، مشارب الاذواق، ص 47، تهران، مولی، 1382، چاپ دوم.

[2] انصاری، عبدالله بن محمد، رساله صد میدان، ص56، قم، حضور، 1385.

[3] همان، ص 57.

[4] همان، ص 104.

[5] همان، ص 105.

[6] همان، ص 106.

[7] گیلانی، عبدالقادر بن ابی صالح، الفتح الربّانی، ص 37، تهران، احسان، 1386، چاپ پنجم.

[8] من اراد العبادة بعد الوصول فقد اشرک بالله.

[9] مدرسی، سید محمد علی، سماع، عرفان و مولوی. ص 178، تهران، یزدان، 1378.

[10] همان، ص 178-179.

[11] همان، ص181.

[12] انصاری، عبدالله بن محمد، رساله صد میدان، ص 108.

[13] همدانی، علی بن شهاب الدین، مشارب الاذواق، ص46-47.

[14] انصاری، عبدالله بن محمد، رساله صد میدان، ص 111.

[15] همان، ص 111-112.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها