لطفا صبرکنید
97525
صلهی رحم به معنای ارتباط همراه با لطف و احسان به خویشاوندان نسبی است، و نسبت به همگی یک وظیفه شرعی است و آثار و فواید بسیاری، مثل طول عمر، خوش خلقی و افزایش روزی برایش ذکر شده است.
صلهی رحم نسبت به تمام خویشان(زن و مرد با تقوا و بیتقوا، مسلمان و کافر، ظالم و صالح) باید انجام شود. از حضرت علی(ع) نقل شده است: با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع رابطه کرده باشند.
البته صلهی رحم درجاتی دارد که نسبت به شرایط و افراد، متفاوت است. بله در صورتی که باعث ضرر دنیایی یا دینی میشود. باید به حدی که ضرر ندارد تغییر کند و تقلیل یابد. مثلا در مقابل ظالم و گناهکار همراه با امر به معروف و نهی از منکر مناسب باشد و به صورتی انجام شود که این ارتباط تأیید اعمال آنها محسوب نشود و در مقابل کسی که میداند از دیدن او خوشحال نمیشود باید به صورت کمک غیر مستقیم به او، یا پرسوجوی احوال او از دیگران باشد و به هر حال لطف خود نسبت به او را به روشهای مختلف ابراز دارد.
معناى لغوى و فقهی صلهی رحم
«رحم» در لغت و عرف به معناى نزدیکان و بستگان[1] است. و در اصطلاح فقه نیز بر اساس قول بعضی از فقها همان معناى لغوى است؛ یعنى مطلق نزدیکان و بستگان. البته با این قید که نسبی باشند نه سببی، چه مذکّر باشند و چه مؤنث، جزء ورثه باشند یا نه، محرم باشند یا غیر محرم، مسلمان باشند یا کافر، از طرف پدر باشند یا مادر، یا هر دو. البته لازم است که از نظر نسبى بسیار دور نباشند تا مردم آنها را از اقوام و ارحام شخص بدانند و گرنه باید گفت همهی انسانها از اقربا و بستگان یکدیگرند. بر اساس این نظر، میزان و معیار در تمامى این موارد عرف است.[2] در کنار این قول بعضی از علما «رحم» را اقوامی میدانند که در طبقات ارث قرار میگیرند که شامل تمام فرزندان و حتی نوههای خاله، دایی، عمه و عمو میشود.[3]
اما «صله»، در لغت به معنای احسان و هدیه است.[4] و در اصطلاح به معنای برقراری ارتباط همراه با محبت و لطف بوده که مقابل آن دورى کردن و قطع است؛ بنابراین، صلهی رحم، رسیدگى، احسان، خبرگیرى و مانند آن نسبت به نزدیکان است که در مقابلِ آن قطع رحم است.
آثار و نتایج صلهی رحم
در سخنان معصومین(ع) برای صلهی رحم، فواید و آثار دنیوی و اخروى فراوانی بر شمردند، که تنها به دو نمونهی زیر، اکتفا میکنیم:
امام باقر(ع) فرمود: صلهی ارحام، «اعمال» را پاک، «اموال» را افزون، بلاها را دفع، حساب را آسان میکند و «اجل» را به تأخیر می اندازد.[5]
چنانکه ملاحظه میکنید، نتایج یاد شده، برخی به امور دنیوی مربوط است، برخی هم نتایج اخروی این عمل را، بازگو میکند.
امام صادق(ع) میفرمایند: صلهی رحم، اخلاق را نیکو، دست را بخشنده، دل و جان را خوش میسازد، رزق را میافزاید و اجل و مرگ را به تأخیر میاندازد.[6]
این کار نیک و ساده، آنقدر سازنده و مفید است و آنچنان مورد رضای پروردگار است که گاهی تقدیر الهی به خاطر آن عوض میشود و خداوند به پاداش این عمل نیکو، بر عمر کسی میافزاید. در مقابل، قطع رابطهها و بریدن از خویشاوندان، به حدی شوم و نفرتبار و در نظر خداوند، ناپسند است که از عمر انسان میکاهد.
به این حدیث تکاندهنده توجه کنید:
امام صادق(ع) فرمود: «ما چیزی را جز «صلهی رحم» سراغ نداریم که [به طور مستقیم] عمر را زیاد کند، تا آنجا که گاهی تا زمان مرگ یک نفر، سه سال مانده است، ولی او اهل صلهی رحم میشود. آنگاه خداوند، سی سال بر عمرش میافزاید و 33 سال دیگر زنده میماند. و گاهی اجل کسی 33 سال است، به دلیل قطع رحم و گسستن رابطههای خویشاوندی، کاهش مییابد و اجلش سر سه سال فرامیرسد».[7]
مرز صلهی رحم
این ادب معاشرت، اختصاص به بستگان پاک و با تقوا و ندارد؛ یک وظیفهی اخلاقی است، که نسبت به اهل گناه بلکه کفار هم ثابت است. چه بسا به برکت رفت و آمدهای بستگان صالح، فاجران هم راه صلاح پیش گیرند و تأثیر بپذیرند. حتی اگر این ارتباط تأثیری در رفتار ارحام بدکار نگذارد، باز موظف به حفظ رابطه با آنها هستیم.
گزارش شده است که یکی از شیعیان از امام صادق(ع) پرسید: برخی خویشاوندانم خط و تفکر دیگری دارند، غیر از فکر و مرامی که من دارم. آیا آنان بر من حقی دارند؟ حضرت فرمود: آری، حق قرابت و خویشاوندی را چیزی قطع نمیکند. اگر با تو همفکر و هم عقیده باشند که دو حق بر تودارند: یکی حق خویشاوندی، دوم حق اسلام و مسلمانی.[8]
حتی اگر بستگان، مایهی آزار انسان را هم فراهم کنند، باز حق گسستن پیوند را نداریم. در حدیث آمده است:
مردی خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من خویشاوندانی دارم که من با آنان پیوند میکنم و رابطه دارم، اما آنان آزارم میدهند. تصمیم گرفتهام آنان را ترک کنم. رسول خدا فرمود: آنگاه، خدا هم تو را ترک میکند! ... گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا فرمود: به کسی که محرومت کرده، عطا کن، با کسی که از تو بریده، رابطه برقرار ساز، کسی که بر تو ستم کرده، از او درگذر. هر گاه چنین کردی، خداوند پشتیبان تو خواهد بود.[9]
از حضرت علی(ع) نقل شده است: با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع رابطه کرده باشند.[10]
بنابر این، حتی اگر ارتباط ما با بعضی از خویشان و رفت و آمد به منزلشان باعث ناراحتی آنها شود و یا باعث اهانت به ما شود، باز وظیفهی صلهی رحم از بین نمیرود و در این صورت باید به روشهای دیگر که باعث چنین مشکلی نمیشود ارتباط حفظ شود. مثلا بدون رفتن به منزل آنها تلفنی حال آنها را سالیانه جویا شویم و یا حتی غیر مستقیم به آنها توجه داشته باشیم و از دیگران احوال آنان را بپرسیم، یا غیر مستقیم به آنان کمک کنیم، چه کمکهای مالی و چه حمایت زبانی از آنان در مقابل دیگران. به هر حال نباید با ارحام مانند غریبهها رفتار کرد و با وجود تمام بیمحبتیها به هر نحو ممکن در مواقع مختلف ارتباط خود با آنان را نشان دهیم.[11]
بله در صورتی که صلهی رحم باعث ضرر دنیایی یا دینی شود. باید به حدی که ضرر ندارد تغییر کند.
کیفیت ارتباط:
واضح است که مرجع و معیار در چگونگی ابراز محبت و احسان، عرف است؛ زیرا به حسب عادات و رسومِ افراد و نزدیک و دور بودنِ آنها فرق میکند.[12] نوع این ارتباط به نیاز افراد نیز بستگی دارد، آنچنان که ممکن است بعضى نیاز مادّى داشته باشند و بعضى نیاز مادى نداشته ولى به کمک دیگرى نیازمند باشند. مانند پیرمرد و پیرزن افتادهاى که باید آنان را رسیدگی نمود، و بعضى ممکن است کمکِ فکرى بخواهند. و بعضى هیچ نیاز ندارند و فقط باید از آنان احوالپرسى کرد.
به هر حال صلهی رحم درجاتی دارد که با توجه به توان فرد، عرف اجتماع، نیاز افراد و برخورد و جوابدهی آنان متفاوت و قابل تغییر است. و تا هر درجهای که ممکن است باید به این برنامهی دینی عمل کرد.
[1]. ابن منظور، لسان اللسان(تهذیب لسان العرب)، ج 1، ص 476، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1413ق.
[2]. فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ج 1، ص 494، سوال 1773. (سایت بلاغ).
[3]. موسوی خویی، سید ابو القاسم، صراط النجاة (المحشّٰی)، گردآورنده، عاصی عاملی، موسی مفید الدین، ج 1، ص 433، قم، مکتب نشر المنتخب، چاپ اول، 1416ق.
[4]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 11، ص 728، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق: «الصِّلَة: الجائزة و العطیَّة».
[5]. «صلة الارحام تزکی الاعمال و تنمی الاموال و تدفع البلوی و تیسر الحساب و تنسیء فی الاجل»، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 150، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. «صلة الارحام تحسن الخلق و تسمح الکف و تطیب النفس و تزید فی الرزق و تنسئ الاجل». همان، ص 150- 151.
[7]. همان، ص 152.
[8]. کافی، ج 2، ص 157.
[9]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 71، ص 100 – 101، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[10]. «صلوا ارحامکم و ان قطعوکم» همان، ص92.
[11]. صراط النجاة، ج 3، ص 29.
[12]. کرکی عاملی، شیخ حسن بن علی بن عبد العالی، أطائب الکلم فی بیان صلة الرّحم، محقق، حسینی، سید احمد، ص 30، بیجا، مخطوطات مکتبه آیه الله مرعشی، بیتا.
رحم در لغت و عرف به معناى نزدیکان و بستگان[1] است و در اصطلاح فقه نیز بر اساس قول بعضی از فقها همان معناى لغوى است؛ یعنى مطلق نزدیکان و بستگان البته با این قید که نسبی باشند نه سببی، چه مذکّر باشند و چه مؤنث، جزء ورثه باشند یا نه، محرم باشند یا غیر محرم، مسلمان باشند یا کافر، از طرف پدر باشند یا مادر، یا هر دو. البته لازم است که از نظر نسبى بسیار دور نباشند تا مردم آنها را از اقوام و ارحام شخص بدانند و گرنه باید گفت همه ی انسانها از اقربا و بستگان همند؛ بر اساس این نظر، میزان و معیار در تمامى این موارد عرف است[2]. در کنار این قول بعضی از علما رحم را اقوامی می دانند که در طبقات ارث قرار می گیرند که شامل تمام فرزندان و حتی نوه های خاله، دایی، عمه و عمو می شود.[3]
اما صله، در لغت به معنای احسان و هدیه است[4] و در اصطلاح به معنای برقراری ارتباط همراه با محبت و لطف است که مقابل آن دورى کردن و قطع می باشد؛ بنابراین صله ی رحم، رسیدگى، احسان، خبرگیرى و مانند آن نسبت به نزدیکان است که در مقابلِ آن قطع رحم است.
آثار و نتایج:
در سخنان معصومین(ع) برای صله ی رحم، فواید و آثار دنیوی و اخروی فراوانی بر شمردند، که تنها به دو نمونه زیر، اکتفا میکنیم:
حضرت امام باقر(ع) فرموده است: صله ی ارحام، «اعمال» را پاک، «اموال» را افزون، بلاها را دفع، حساب را آسان میکند و «اجل» را به تاخیر می اندازد.[5]
همچنان که میبینید، نتایج یاد شده، برخی به امور دنیوی مربوط است، برخی هم نتایج اخروی اینعمل را ، بازگو می کند.
امام صادق(ع) می فرمایند: صله ی رحم، اخلاق را نیکو، دست را بخشنده، دل و جان را خوش میسازد، رزق را میافزاید و اجل و مرگ را به تاخیر میاندازد.[6]
این کار نیک و ساده، آنقدر سازنده و مفید است و آنچنان مورد رضای پروردگار، که گاهی تقدیر الهی به خاطر آن عوض میشود وخداوند به پاداش این عمل نیکو، بر عمر کسی میافزاید. در مقابل، قطع رابطهها و بریدن از خویشاوندان، به حدی شوم و نفرتبار و در نظر خداوند، ناپسند است که عمر را میکاهد.
به این حدیث تکاندهنده توجه کنید:
امام صادق(ع) فرمود: «ما چیزی را جز «صله ی رحم» سراغ نداریم که [ به طور مستقیم ] عمررا زیاد کند ، تا آنجا که گاهی تا زمان مرگ یک نفر، سه سال مانده است، ولی او اهل صله رحم میشود. آنگاه خداوند، سی سال بر عمرش میافزاید و سی و سه سالدیگر زنده میماند. و گاهی اجل کسی سی و سه سال است، به خاطر قطع رحم وگسستن رابطههای خویشاوندی، کاهش مییابد و اجلش سر سه سال فرامیرسد.»[7]
این ادب معاشرت، اختصاص به بستگان پاک و با تقوا و ندارد؛ یک وظیفه اخلاقی است، که نسبت به اهل گناه بلکه کفار هم ثابت است . چه بسا به برکت رفت و آمدهای بستگان صالح، فاجران هم راه صلاح پیش گیرند و تاثیر بپذیرند. حتی اگر این ارتباط تاثیری در رفتار ارحام بدکار نگذارد باز موظف به حفظ رابطه با آنها هستیم.
نقل شده است که یکی از شیعیان از امام صادق(ع) میپرسد: برخی خویشاوندانم خط و تفکر دیگری دارند، غیر از فکر و مرامی که من دارم. آیا آنان برمن حقی دارند؟ حضرت فرمود: آری، حق قرابت و خویشاوندی را چیزی قطع نمیکند. اگر با تو همفکر و هم عقیده باشند که دو حق بر تودارند: یکی حق خویشاوندی، دوم حق اسلام و مسلمانی.[8]
حتی اگر بستگان، مایه آزار انسان را هم فراهم کنند، باز حق گسستن پیوند را نداریم. در حدیث آمده است:
که مردی خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من خویشاوندانی دارم که من با آنان پیوند میکنم و رابطه دارم، اما آنان آزارم میدهند. تصمیم گرفته ام آنان را ترک کنم. حضرت رسول فرمود:آنگاه، خدا هم تو را ترک میکند! ... گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا فرمود: به کسی که محرومت کرده، عطا کن، با کسی که از تو بریده، رابطه برقرار ساز، کسی که بر تو ستم کرده، از او درگذر. هر گاه چنین کردی، خداوند پشتیبان تو خواهد بود.[9]
از حضرت علی(ع) نقل شده که فرمود: با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع رابطه کرده باشند.[10]
حتی اگر ارتباط ما با بعضی از خویشان و رفت و آمد به منزلشان باعث ناراحتی آنها شود و یا باعث اهانت به ما شود باز وظیفه ی صله رحم از بین نمی رود و در اینصورت باید به روشهای دیگر که باعث چنین مشکلی نمی شود ارتباط حفظ شود مثلا بدون رفتن به منزل آنها تلفنی حال آنها را سالیانه جویا شویم و یا حتی غیر مستقیم به آنها توجه داشته باشیم و از دیگران احوال آنان را بپرسیم یا غیر مستقیم به آنان کمک کنیم چه کمکهای مالی و چه حمایت زبانی از آنان در مقابل دیگران. به هر حال نباید با ارحام چون غریبه ها رفتار کرد و با وجود تمام بی محبتیها به هر نحو ممکن در مواقع مختلف ارتباط خود با آنان را نشان دهیم.[11]
بله در صورتی که صله ی رحم باعث ضرر دنیایی یا دینی شود. باید به حدی که ضرر ندارد تغییر کند.
کیفیت ارتباط:
واضح است مرجع و معیارِ در چگونگی ابراز محبت و احسان، عرف است؛ زیرا به حسب عادات و رسومِ افراد و نزدیک و دور بودنِ آنها فرق مىکند[12] نوع این ارتباط به نیاز افراد نیز بستگی دارد آنچنان که ممکن است بعضى نیاز مادّى داشته باشند و بعضى نیاز مادى نداشته ولى به کمک دیگرى نیازمند باشند. مانند پیرمرد و پیرزن افتادهاى که باید آنان را رسیدگی نمود، و بعضى ممکن است کمکِ فکرى بخواهند. و بعضى هیچ نیاز ندارند و فقط باید از آنان احوالپرسى کرد.
به هر حال صله رحم درجاتی دارد که با توجه به توان فرد ، عرف اجتماع ، نیاز افراد و برخورد و جواب دهی آنان متفاوت و قابل تغییر است و به هر حال تا هر درجه ای که ممکن است باید به این برنامه ی دینی عمل کرد.
[1] المنجد الرحم : ذو رحم ای ذو قرابه.
[2] استفاده شده از جامع المسائل مرحوم أیت الله فاضل، ج 1، ص 494، سوال 1773 (سایت بلاغ).
[3] مثل مرحوم تبریزی و خوئی صراط النجاة، ج 1، ص 433.
[4] المنجد : الصلة : العطیة و الاحسان و الجائزة
[5] «صلة الارحام تزکی الا عمال و تنمی الاموال و تدفع البلوی و تیسر الحساب وتنسیء فی الاجل»،اصول کافی، ج 2 ص 150.
[6] «صلة الارحام تحسن الخلق و تسمح الکف و تطیب النفس و تزید فی الرزق وتنسئ الاجل» همان ص 150 و ص 151.
[7] همان ص 152.
[8] میزانالحکمة، ج 4، ص83.
[9] بحارالانوار، ج71، ص100.
[10] «صلوا ارحامکم و ان قطعوکم» همان، ص92.
[11] استفاده شده از صراط النجاة مرحوم تبریزی و خوئی ج 3 ص 294.
[12] اطائب الکلم فى بیان صلةالرحم، مرحوم کرکى، ص 30. (استفاده شده از سایت حوزه).