لطفا صبرکنید
40543
- اشتراک گذاری
هر چیزی را که پروردگار حکیم دستور به انجامش می دهد در واقع دارای مصلحت و فایده و هر چیزی را که از آن منع می کند و دستور به ترکش صادر می کند، برای بندگانش دارای مفسده و ضرر است. امّا ممکن است عقلِ محدود ما نتواند این مفسده و منفعت را درک کند.
چه بسا در بازی با آلات قمار، حتی بدون شرط بندی نیز مفسده ای وجود داشته که پروردگار حکیم و دانا آن را حرام و از آن نهی کرده است. از جملۀ مفاسد که در قرآن کریم بیان شده، این است که موجب می شود انسان از یاد خدا و نماز غافل شود، و دیگر این که موجب کینه و دشمنی می شود.
دلیلِ حرمت بازی با آلات قمار (حتی بدون شرط بندی)، اطلاق آیات و روایات ناهیه از قمار است که مشروح آن در پاسخ تفصیلی بیان می شود.
برای روشن شدن این مسئله ابتدا باید سه نکته بررسی شود:
الف. مفهوم شناسی قمار
با جست و جو در کلمات فقها و لغت شناسان چنین بدست آمده که در تعریف قمار سه نظریه و دیدگاه به شرح زیر وجود دارد:
1. «قِمار» (به کسر قاف)، عبارت است از رهن بستن و (شرط بندی و تعیین چیزی) بر بازی با اسباب و وسایلی که برای قمار کردن ساخته و آماده شده اند.[1] مثل نرد، شطرنج و...
2. «قمار»، عبارت است از بازی با اسباب و وسایلی که برای قمار کردن هستند حتی اگر رهن و گرو گذاری و کسب درآمد به وسیلۀ آن در بین نباشد.[2]
3. «قمار» -بر وزن «فِعال» (از وزن های باب مفاعله) - مصدرِ «قامر» است و به معنای بازی کردن برای غلبه بر یکدیگر و برد و باخت؛ چه با ابزار و وسایلی که ساخته و آماده شده اند برای قمار مثل نرد، شطرنج یا با ابزاری که جزو وسایل قمار نیستند، مانند گردو و انگشتر است.[3]
ب. وسایل قمار
اسباب و وسایلی که با آن قمار صورت می گیرد بر دو گونه اند:
1. گاهی ساخته شده اند تا با آن قمار شود مثل نرد، شطرنج و تاس.
البته ممکن است وسیله ای در دوره ای جزو ابزار و وسایل قمار باشد، اما با گذشت زمان و در عرف مردم از این عنوان خارج گردد، که چه بسا دربارۀ شطرنج این امر گفته شده و عده ای از فقها[4] معتقدند اگر بر اثر مرور زمان و شرایط موجود، شطرنج از ابزار قمار بودن خارج شود و یک بازی و ورزش فکری شمرده شود، و برد و باختی در بین نباشد، بازی با آن حرام نیست.
2. گاهی برای قمار کردن آماده و ساخته نشده اند، ولی به این منظور از آنان استفاده می شود؛ مثل انگشتر و گردو، تخم مرغ و... .
ج. بازی با وسایل قمار در بیان فقها
اگرچه در تعریف «قمار» سه دیدگاه وجود دارد، اما منظور از آلات و وسایل قمار، مطلقِ ابزار و وسایلی نیست که برای برد و باخت از آن استفاده می شود، بلکه ابزار و وسایلی است که معروف و متداول برای استفاده در قمار است و برای همین مقصود ساخته شده اند.[5]
دلایل حرمت بازی با وسایل قمار
اکنون به بحث از دلیل حرمت بازی با ابزار و وسایل قمار پرداخته می شود.
هر چیزی را که پروردگار حکیم دستور به انجامش می دهد در واقع دارای مصلحت و فایده و هر چیزی را که از آن منع می کند و دستور به ترکش صادر می کند، برای بندگانش دارای مفسده و ضرر است. امّا ممکن است عقلِ محدود ما نتواند این مفسده و منفعت را درک کند.
چه بسا در بازی با آلات قمار، حتی بدون شرط بندی نیز مفسده ای وجود داشته که پروردگار حکیم و دانا آن را حرام و از آن نهی کرده است. از جملۀ مفاسد که در آیۀ «یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ»[6] بیان شده، این است که موجب می شود انسان از یاد خدا و نماز غافل شود، و دیگر این که موجب کینه و دشمنی می شود.
بحث از دلایل حرمت بازی با وسایل قمار در چهار صورت ذیل بیان می شود:
1. بازى با ابزار قمار به همراه شرط بندی: در این صورت هم بازی حرام بوده و هم آنچه شرط شده است؛ به دلیل اجماع و تواتر اخبار؛[7] زیرا قدر متیقّن از ادلۀ حرمت قمار چه از آیات[8] چه از روایات،[9] بازی با وسایل قمار همراه با برد و باخت است.[10]
2. بازى با ابزار قمار بدون شرط بندی: در این قسم بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. گروهی از فقها آن را مطلقا حرام می دانند، چه در شطرنج و نرد، چه در غیر این دو از وسایل دیگر قمار.[11] و به روایاتی استدلال کرده اند که به طور مطلق از بازی با نرد و شطرنج و مانند آن نهی می کنند.[12]
عموم این روایت، حرمت نرد و شطرنج را مقید به برد و باخت و رهن گذاشتن نکرده و دلیل بر حرمت بازی با آلات قمار حتی بدون برد و باخت است.[13]
گروه دیگر، اطلاق آیات و روایات را نپذیرفته و بر آن اشکال وارد کرده اند.[14]
به هر حال، اگر شطرنج، در عرف، از قمار بودن خارج شده باشد، مشمول روایات در نهی آن و حکم حرمت نخواهد بود.
3. این قسم چون مشمول آیات و روایات ناهیه از قمار نمی شود، جایز است.[15]
[1]. طریحى، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 3، ص 463، کتابفروشى مرتضوى، تهران، چاپ سوم، 1375 ش؛ شیخ انصارى، المکاسب المحرمة و البیع و الخیارات، ج 1، ص 371، کنگرۀ جهانى بزرگداشت شیخ اعظم انصارى، قم، چاپ اوّل، 1415ق.
[2]. محقق کرکى، على بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج 4، ص 24، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ دوّم، 1414ق.
[3]. ر.ک: شهید ثانی، زین الدین بن على، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، با حاشیه: کلانتر، سیدمحمد، ج 3، ص 216، کتابفروشی داوری، قم، چاپ اول، 1410ق؛ جزائرى، عبد اللّٰه بن نور الدین، التحفة السنیة فی شرح النخبة المحسنیة، محقق و مصحح: ریحان مدرس، سید علیرضا، ص 55، محقق کتاب، تهران، چاپ اوّل، بی تا.
[4]. ر.ک: امام خمینی، استفتاءات، ج 2، ص 10، س 21، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ پنجم، 1422ق؛ خامنه ای، حسینی خامنهاى، سید على، أجوبة الاستفتاءات، ص 245 و 246، دفتر معظم له، قم، چاپ اول، 1424ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، رساله توضیح المسائل، ص 485، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب علیه السلام، قم، چاپ پنجاه و دوم، 1429ق.
[5]. ایروانى، باقر، دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی على المذهب الجعفری، ج 2، ص 99، قم، چاپ دوّم، 1427ق.
[6]. مائده، 91: «شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد...».
[7]. المکاسب المحرمة و البیع و الخیارات، ج 1، ص 372؛ حسینى روحانى، سید صادق، فقه الصادق علیه السلام، ج 14، ص 397، دار الکتاب، مدرسه امام صادق علیه السلام، قم، چاپ اول،1412ق؛ صدر، سید محمّد باقر، ماوراء الفقه، محقق و مصحّح: دجیلی، جعفر هادی، ج 3، ص 171، دار الاضواء للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اوّل، 1420ق.
[8]. «اى کسانى که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام [نوعى بخت آزمایى]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید»؛ مائده، 90.
[9]. مانند این که امام صادق فرمود: «رسول خدا(ص) از بازی با شطرنج و نرد نهی کردند»؛ کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 6، ص 437، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی على المذهب الجعفری، ج 2، ص 101.
[11]. مانند: بهجت، محمد تقی، استفتاءات، ج 4، ص 552، انتشارات دفتر حضرت آیة الله بهجت، قم، چاپ اول، 1428ق؛ تبریزى، جواد بن على، صراط النجاة، ج 9، ص 240، دار الصدیقة الشهیدة، قم، چاپ اوّل، 1427 ق؛ حسینی شیرازى، سید محمد، إیصال الطالب إلى المکاسب، ج 3، ص 147، منشورات اعلمى، تهران، چاپ اول، بی تا.
[12]. ر.ک: شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن، هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة (منتخب المسائل)، ج 6، ص 60 و 61، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1412ق.
[13]. مصباح الفقاهة (المکاسب)، ج 1، ص 370.
[14]. ر.ک: دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی على المذهب الجعفری، ج 2، ص 101 – 103.
[15]. دروس تمهیدیة فی الفقه الاستدلالی على المذهب الجعفری، ج 2، ص 99؛ ماوراء الفقه، ج 3، ص 171.