جستجوی پیشرفته
بازدید
18055
آخرین بروزرسانی: 1393/09/01
خلاصه پرسش
علم کلام در اصطلاح علوم اسلامی به چه معنا است؟
پرسش
کلام در اصطلاح علوم اسلامی به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی
ساده‌ترین تعریفی که از علم کلام شده این است: علم کلام علمى است که درباره عقاید اسلامى، یعنى آنچه از نظر اسلام باید بدان معتقد بود و ایمان داشت، بحث مى‏‌کند به این نحو که آنها را توضیح مى‏‌دهد و درباره آنها استدلال مى‏‌کند و از آنها دفاع مى‏‌نماید.
پاسخ تفصیلی
برای تعریف علم کلام تعابیر مختلفی در کتاب‌های کلامی آمده است که می‌توان ادعا کرد همه آنها یک منظور را می‌رسانند، البته در این میان برخی، نقض‌ها و ایراداتی به بعضی از تعاریف وارد کرده‌اند که در صدد بررسی آنها نیستیم؛ اما به آنچه که به عنوان تعریف در برخی از کتب کلامی آمده است، اشاره می‌کنیم:
در تعریف علم کلام - که اصول دین، علم توحید و صفات هم خوانده شده- گفته‏‌اند: «هو علم یقتدر معه على إثبات العقائد الدینیة على الغیر بإیراد الحجج و دفع الشبهة»؛ علم کلام، علمى است که شخص با داشتن آن بر اثبات عقاید دینى براى دیگران از طریق طرح ادلّه و پاسخ‏‌گویى به شبهات، توان و اقتدار پیدا می‌کند.
این تعریف به ما مى‌‏نمایاند که علم کلام متکفّل دو وظیفه مهم در عرصه تفکّر دینى است:
1. اثبات تصدیقات دینى و الزام دیگران بدان‌ها.
2. دفاع از دین و دفع شبهات مطروحه پیرامون آن.[1]
علامه فیاض لاهیجى(ره) در کتاب «شوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام» فرمود: «الکلام هو العلم بالعقائد الدینیة عن ادلتها الیقینیة»؛[2] علم کلام، علم به عقائد دینی است که از طریق ادله یقینی آن به دست آمده باشد.
استاد شهید مطهری(ره) علم کلام را این‌گونه معرفی می‌کند: یکى از علوم اسلامى علم کلام است. علم کلام علمى است که درباره عقاید اسلامى، یعنى آنچه از نظر اسلام باید بدان معتقد بود و ایمان داشت، بحث مى‌‏کند به این نحو که آنها را توضیح مى‏‌دهد و درباره آنها استدلال مى‌‏کند و از آنها دفاع مى‌‏نماید.
علماى اسلامى مى‏‌گویند مجموع تعلیمات اسلامى سه بخش است:
الف. بخش عقاید؛ یعنى مسائل و معارفى که باید آنها را شناخت و بدان‌ها معتقد بود و ایمان آورد؛ مانند مسئله توحید، صفات ذات بارى تعالى، نبوّت عامّه و خاصّه، و برخى مسائل دیگر. البته گروه‌های اسلامى در این‌که چه چیزهایى از اصول دین است و لازم است به آنها ایمان و اعتقاد داشت تا حدودى اختلاف نظر دارند.
ب. بخش اخلاق؛ یعنى مسائل و دستورهایى که درباره «چگونه بودن» انسان از نظر صفات روحى و خصلت‌هاى معنوى است؛ از قبیل: عدالت، تقوا، شجاعت، عفّت، حکمت، استقامت، وفا، صداقت، امانت و غیره.
ج. بخش احکام؛ یعنى مسائل مربوط به کار و عمل که چه کارهایى و چگونه باید انجام شود؛ از قبیل نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، بیع، اجاره، نکاح، طلاق، تقسیم ارث و غیره.
علمى که متصدّى بخش اول است «علم کلام» است، و علمى که عهده دار بخش دوم است «علم اخلاق» نامیده مى‌‏شود، و علمى که بخش سوم را بر ذمّه دارد، «علم فقه» نام گرفته است.[3]
وی در جای دیگر می‌گوید: در تعریف علم کلام اسلامى کافى است که بگوییم علمى است که درباره اصول دین اسلام بحث مى‌‏کند، به این نحو که چه چیز از اصول دین است و چگونه و با چه دلیل اثبات مى‏‌شود و جواب شکوک و شبهاتى که در مورد آن وارد مى‌‏شود چیست؟[4]
برای اطلاع بیشتر در مورد امتیاز مسئله‌ی کلامی از مباحث دیگر اسلامی رجوع شود به: پاسخ 68 ( مسئله کلامی، عقل، مسئله ی عقلی).
علت نام‌گذاری
اما در رابطه با این‌که چرا این علم را کلام نام‌گذاری کرده‌اند وجوه مختلفی ذکر شده است:
برخى گفته‌‏اند به این سبب «کلام» نامیده شد که قدرت دارنده خود را در سخن و استدلال فزونى مى‌‏دهد. برخى مى‏‌گویند از آن جهت «کلام» نامیده شد که روش و عادت علماى این فن این بود که در کتب خود سخن خود را با تعبیر «الکلام فى کذا» و «الکلام فى کذا» آغاز مى‌‏کردند. بعضى گفته‏‌اند از آن جهت «کلام» نامیده شد که سخن در اطراف مباحثى بود که به عقیده اهل حدیث درباره آنها باید سکوت کرد[به بیان دیگر، علمای علم کلام، در مقابل اهل حدیث در مواردی لب به سخن گشودند که آنها سکوت را در آن موارد لازم می‌دانستند]؛ و بعضى گفته‌‏اند که این نام آن‌گاه به میان آمده که بحث مخلوق بودن و یا مخلوق نبودن «کلام اللّه» میان مسلمانان طرح گردید و صف آرایى شدیدى شد و مردم زیادى کشته شدند و به همین مناسبت آن دوره را «دوره محنت» نامیده‏‌اند؛ یعنى چون در دوره محنت اکثر مباحثات اصول دینى در اطراف حدوث و قدم کلام اللّه دور مى‌‏زد، علم اصول دین به نام «علم کلام» نامیده شده. اینها وجوهى است که در وجه تسمیه «علم کلام» گفته شده است.[5]
 

[1]. طبری، عماد الدین، ‏تحفة الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، محقق، مصحح، جهرمی‌، سید مهدی، ص 15، میراث مکتوب، تهران، چاپ اول، 1376 ش.
[2]. لاهیجى، فیاض، شوارق الإلهام فی شرح تجرید الکلام‏، ج1، ص 4‏، مهدوى‏، اصفهان، بی‌تا.
[3]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‏3، ص 57 و 58، صدرا، قم، چاپ اول.
[4]. همان، ص 62.
[5]. همان، ص 63.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها