جستجوی پیشرفته
بازدید
15548
آخرین بروزرسانی: 1392/06/10
خلاصه پرسش
برخی از دینداران از بر زبان آوردن نام همسران و دخترانشان پروا داشته و با تعابیری چون «خانم»، «منزل»، «اهل بیت»، «ضعیفه» و ... از آنان یاد می¬‌کنند! آیا چنین رویکردی بر اساس موازین دینی بوده و نشان عفت و حیای افراد است؟
پرسش
آیا پیامبر عایشه را در میان جمع حمیرا می‌‌خواند؟ چرا امروزه مسلمانان در میان جمع، همسران خود را منزل یا خانم صدا می‌‌کنند، آیا این بر خلاف معیار پیامبر اسلام(ص) نیست؟
پاسخ اجمالی
بر اساس منابع اسلامی هم می‌توان نام بانوان را صریحاً بر زبان آورد و هم با تعابیر کنایی از آنان یاد کرد و هیچ‌کدام از دو رویکرد به تنهایی نشان از عفت و یا بی‌حیایی گوینده و احترام و یا جسارت به بانوان نیست. البته عرفی شکل گرفته که بر اساس آن، بردن نام کوچک بانوان چندان مناسب نیست. رعایت این عرف به دلیل آن‌که مخالفتی با شرع ندارد – گرچه توصیه بدان نیز نشده است – ایرادی ندارد به شرط این‌که از کلمات تحقیرآمیز استفاده نشود و موجب رنجش خاطر بانوان فراهم نیاید.
 
پاسخ تفصیلی
این‌که هنگام یاد کردن از بانوان -چه همسر و فرزندان و اعضای خانواده و چه دیگران-  آیا می‌توان نام آنها را برد و یا آن‌که باید از ذکر نامشان خودداری کرده و تنها با کنایه از آنان یاد کرد؟ در قرآن و روایات، دستورالعمل صریحی در این زمینه وجود ندارد، اما با مروری کلی در منابع اسلامی می‌توان به نتایجی دست یافت:
یک. هر دو مُدل و روش در قرآن و روایات وجود دارند.
دو. هیچ‌کدام از این دو روش به خودی خود به معنای احترام و بی‌احترامی به بانوان و یا رعایت عفاف و عدم رعایت آن از طرف آقایان نیست.
سه. این موضوع بیشتر تابع عُرف است. به هر حال نباید با شیوه‌ای بانوان را مورد خطاب قرار داد که آنان احساس کنند که نسبت به آنان بی‌احترامی شده است و یا مورد تحقیر قرار گرفته‌اند.
با توجه به نکات فوق، اکنون مستنداتی برای آنچه گفته شد را مرور می‌کنیم:
1. «مریم» و «آسیه؛ همسر فرعون» دو تن از بزرگ بانوانی هستند که زندگی آنان سرمشقی برای جهانیان اعلام شده‌اند.[1] با این تفاوت که در دو عبارت پی در پی به نام «مریم» تصریح شده، اما از «آسیه» تنها با عنوان «همسر فرعون» یاد شده است و این تفاوت در شیوه نام­بردن، به هیچ وجه به معنای احترام به یکی و بی‌احترامی به دیگری نیست.
2. البته باید توجه داشت که جز «مریم» که نام او بیش از سی بار در قرآن تکرار شده است، بانوان دیگر، بدون ذکر نام و با شیوه‌های دیگری از آنان در قرآن یاد شده است؛ «مادر موسی»،[2] «همسرم»،[3] «همسرش»،[4] «همسرت»،[5] «همسر نوح و لوط»،[6] «برخی همسران پیامبر»،[7] «زن ابولهب»[8] و... اشاره به بانوانی دارد که از ذکر صریح نام آنان در قرآن خودداری شده است.
همان‌گونه که مشاهده می‌کنید؛ شخصیت مثبت و منفی بانوان و یا مؤدّب به آداب بودن افرادی که آن بانوان را مورد خطاب قرار داده‌اند، هیچ تأثیری در این موضوع ندارد که صریحاً نام بانویی بر زبان آید و یا از او با کنایه یاد شود. بر این اساس، نمی‌توانیم از قرآن چنین برداشتی داشته باشیم که کدامین شیوه از خطاب، مناسب‌تر است.
عبارات موجود در روایات نیز بر همین منوال است:
3. امام حسین(ع)، در ابتدای سخن خود، حضرت زینب(س) را تنها با تعبیر «خواهرم» مخاطب قرار می‌دهد، اما در ادامه سخن، نام او و دیگر بانوان را صریحاً بر زبان  می‌آورد: «یَا أُخْتَاهْ تَعَزَّیْ بِعَزَاءِ اللَّهِ فَإِنَّ سُکَّانَ السَّمَاوَاتِ یَفْنُونَ وَ أَهْلَ الْأَرْضِ کُلَّهُمْ یَمُوتُونَ وَ جَمِیعَ الْبَرِّیَّةِ یَهْلِکُونَ ثُمَّ قَالَ یَا أُخْتَاهْ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ وَ أَنْتِ یَا زَیْنَبُ وَ أَنْتِ یَا فَاطِمَةُ وَ أَنْتِ‏ یَا رَبَاب‏ ....». [9]
4. حدیث «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی‏»[10] را که پیامبر(ص) نام دخترشان را بدون هیچ کنایه‌ای بر زبان می‌آورند، کمتر کسی است که نشنیده باشد.
5. دیگر پیشوایان معصوم(ع) نیز از به زبان آوردن نام بانوان ابائی نداشتند؛ امیرالمؤمنین علی(ع) بعد از پایان جنگ جمل خطاب به عایشه همسر پیامبر(ص) می‌فرماید: «کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِکِ یَا حُمَیْرَاء»؛[11] ای حمیراء (نام دیگر عایشه)! دیدی خدا با تو چه کرد؟!
6. پیامبر اسلام(ص) علاوه بر ذکر نام فاطمه(س) در میان جمع، عبارات مهربانانه‌ای چون «عزیزم» را نیز خطاب به ایشان می‌فرمودند.[12]
7. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز از به کار بردن چنین اصطلاحاتی برای همسرشان دریغ نداشتند:
«یَا فَاطِمَةُ حَبِیبَتِی‏ وَ بِنْتُ أَحْمَدَ      یَا بِنْتَ مَنْ سَمَّاهُ اللَّهُ فَهُوَ مُحَمَّد»[13]
یعنی؛ ای فاطمه! عزیزم! دختر احمد! دختر پیامبری که خدایش محمّد نام نهاد.
8. اطرافیان معصومان نیز نام همسرانِ پیشوایان خود و نیز دیگر بانوان منسوب به آنان را بر زبان می‌آوردند بدون آن‌که نگران هیچ نکوهشی در این زمینه باشند!
با مروری در تاریخ به سادگی درخواهیم یافت که هیچ صحابی از بر زبان آوردن نام «فاطمه» و یا همسران پیامبر بیمی نداشت. در زمان دیگر پیشوایان دینی نیز همین روند ادامه داشت، همان‌طور که عبد الأعلی نقل می‌کند: «امّ فروه (مادر امام صادق) را دیدم که با لباس ناشناس در حال طواف کعبه بود و ...».[14]
محمد بن عبدالله طهوی روایت می‌کند که بعد از شهادت امام عسکری(ع) من به سمت «حکیمة» دختر امام جواد(ع) روانه شدم تا اطلاعاتی در مورد امام زمان(عج) به‌دست ­آورم.[15] و روایات دیگر که می‌توان به آنها استناد کرد.
بدین ترتیب، شواهدی وجود دارد که تا آغاز غیبت صغری بردن نام بانوان به صورت صریح و استفاده نکردن از کنایات، نشان از مقیّد نبودن گوینده به آموزه‌های دینی و عفاف و حیا نبود و جسارتی به آن بانویی که نامش بر زبان‌ها می‌آمد نیز به‌شمار نمی‌آمد!
با این وجود، عرف‌هایی شکل گرفته است که بر اساس آن، شاید بردن نام بانوان کمی دور از حیا و عفت به نظر می‌آید.
آنچه امروزه در رویکرد برخی از افراد «متدیّن و غیر متدیّن» در نام ­نبردن از بانوان مشاهده می‌کنیم، برگرفته از همین عرف‌ها بوده و نمی‌توان آن‌را مستقیماً به شرع مقدس نسبت داد.
بله! انسان اجتماعی باید ضوابط عرفی را – تا آنجا که مخالف شرع نباشد – رعایت کند و بر همین اساس، اگر فردی امروزه از همسر و دخترش با کنایه نام برد، نمی‌توانیم او را به مخالفت با سیره دینی متهم سازیم؛ زیرا او با رعایت این عرف، خلاف شرعی مرتکب نشده است و چنان‌چه بیان شد، نام بردن با کنایه نیز در منابع دینی وجود دارد.
البته باید دقت شود که نام‌های کنایی به شیوه‌ای انتخاب شوند که از کلمات تحقیر­آمیز در آنها استفاده نشده و این احساس را در بانوان به وجود نیاورد که به شخصیتشان بی‌احترامی شده است.
 

[1]. تحریم، 11 – 12: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتینَ».
[2]. قصص، 7 و 10.
[3]. آل عمران، 40؛ مریم، 5 و 8.
[4]. اعراف، 83؛ هود، 71؛ حجر، 60؛ انبیاء، 90؛ نمل، 57؛ عنکبوت، 32؛ ذاریات، 29؛ مسد، 4.
[5]. بقره، 35؛ اعراف، 19؛ هود، 81؛ عنکبوت، 33؛ احزاب، 37.
[6]. تحریم، 10.
[7]. تحریم، 3.
[8]. مسد، 4.
[9]. «خواهرم، تو به وعده‌هاى الهى دلگرم باش که ساکنین آسمان‌ها همه  فانى گردند و اهل زمین همه می‌میرند و همه مخلوقات جهان هستى راه نیستى می‌پیمایند سپس‏ فرمود: خواهرم امّ کلثوم و تو اى زینب و تو اى فاطمه و تو اى رباب توجّه کنید!، من که کشته شدم گریبان چاک مزنید و صورت به ناخن مخراشید و سخنان بیهوده بر زبان می‌آورید»؛ سید بن طاوس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 82، انتشارات جهان، تهران، 1348 ش.
[11]. شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص 304، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1403ق.
[12]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الاثنی عشر، ص 63، انتشارات بیدار، قم، 1401ق.
[13].  فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 523، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‏، تهران، چاپ اول، 1410ق.
[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 428، ح 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم،  1407ق.
[15]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 426، ح 2، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها