لطفا صبرکنید
41912
- اشتراک گذاری
یکی از صریح ترین آیاتی که عبارت "ما اهل لغیر الله" در آن آمده است، آیه 173 سوره بقره است. این آیه را می توان به دو گونه ترجمه کرد؛ یعنی می توان به گونه ای ترجمه کنیم که "ما اهل لغیر الله" شامل ذبح هایی که بدون نام خداوند کشته می شوند، نیز بشود، و در نتیجه چنین ذبح های حرام باشند. این ترجمه ترجیحاتی دارد که به مرجحات آن به طور خلاصه و مختصر اشاره می کنیم:
1. مطابقت با دیگر آیات از جمله آیه 121 سوره انعام"از ذبحى که نام خدا بر آن یاد نشده مخورید که عصیان است".
2. مطابقت با روایت وارده در ذیل این آیه، که به آن در پاسخ تفصیلی اشاره شده است.
3. اجماع بین همه علمای شیعه و علمای اسلام از قدیم، در این مورد. (البته به جز نظر شافعیه از اهل سنت).
4. مطابقت این برداشت با بعضی از ترجمه های دقیق قرآن و برداشت صاحبان کتب آیات الاحکام.
5. مطابقت با فتوای همه مراجع محترم فعلی.
عبارت "اهل لغیر الله" در چهار آیه از قرآن کریم وارد شده است؛[1] یعنى دو سوره انعام و نحل که هر دو مکى است و یکى در اوائل بعثت نازل شده و دیگرى در اواخر توقف رسول خدا (ص) در مکه و در دو سوره بقره و مائده که در اوائل هجرت به مدینه و اواخر آن نازل شده است. یکی از صریح ترین این آیات، آیه 173 سوره بقره است که به تفسیر و ترجمه آن پرداخته می شود و همچنین مباحث ذیل به ترتیب عرضه می شود تا بتوان نتیجه گیری دقیق تری انجام داد.
قرآن در این آیه می فرماید:
"إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِْ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَْ بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم".
معنای "اُهل" در "أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ"
الإهلال به معنای بلند کردن صوت است، مشرکان در هنگام ذبح می گفتند: به نام لات و عزی (دو بت در جاهلیت). هرگاه طفل بعد از ولادت، صدایش با گریه باز شود می گویند: "استهلّ الصبیّ".[2]
برداشت از آیه
آیه می فرماید: بر شما میته ... و آن چه نام غیر خدا برده شده، حرام است. آیه گویا با ظرافت و اختصاری که مخصوص قرآن است، دو مطلب را می خواهد به اثبات برساند.
الف. آن که بر هر ذبیحه ای باید نام خداوند برده شود؛ ب. اگر نام غیر خدا برده شود آن ذبیحه حرام است؛ زیرا چهار فرض در این جا قابل تصور است. اول آن که نام خدا فقط برده شود، دوم آن که نام غیر خدا برده شود. سوم؛ نام خدا و غیر خدا با هم برده شود، و چهارم آن که نام هیچ کس برده نشود. فرض اول که مسلماً مطلوب و بدون اشکال است و با دلالت مفهوم آیه فهمیده می شود. فرض دوم را هم آیه به همین دلالت نفی می کند. در فرض سوم چون نام غیر خدا هم برده شده است، پس صدق می کند که بگوییم: "ذبح با نام غیر خدا کشته شده است". در فرض چهارم اگر چه ظاهر آیه می رساند که اگر نامی برده نشد، پس ذبح حلال است. ولی اگر کمی در معنا دقت شود، غیر از آن فهمیده می شود؛ زیرا وقتی می فرماید: صدا بلند شده است، به این نکته عنایت دارد که برای ذبح، نام چیزی را می بردند، ولی بت پرستان نام بتان خود را می آورند. اگر این برداشت صد در صد مورد قبول واقع نشود، لا اقل برداشتی است در کنار برداشت شما، ولی برای این برداشت قرائن محکمی وجود دارد که ذکر می کنیم:
1. آیه 121 انعام می فرماید: "از ذبحى که نام خدا بر آن یاد نشده مخورید که عصیان است".[3] در این آیه تصریح دارد؛ خوردن ذبحی که نام خداوند بر آن برده نشده حرام است. پس اگر هیچ نامی برده نشود، باز هم حرام است؛ زیرا نام خداوند بر آن برده نشده است.
2. در آیه 118 از همین سوره می فرماید: "از آن چه که نام خدا بر آن برده شده بخورید".[4] با استفاده از مفهوم مخالف می توان نتیجه گرفت که از ذبحی که نام خداوند بر آن برده نشده، نباید بخوریم.
3. آن قدر ذکر نام خداوند در هنگام ذبح مهم است که خداوند به شکارچیان می فرماید هنگامی که سگ های شکاری خود را به طرف صید رها می کنید، باید نام خداوند را ذکر کنید.[5]
4. در برخی از کتب آیات الاحکام نیز به این مطلب اشاره شده است که عبارت «ما اهل لغیر الله» ذبح های که بدون نام خداوند، کشته شده اند را، نیز در بر می گیرد.[6]
5. روایات ائمه معصومین (ع) نیز این معنا را ثابت می کند. امام رضا (ع) در روایتی می فرمایند: "خداوند آن ذبحی که نام غیر خدا بر آن برده شود را حرام کرده است؛ زیرا خداوند اقرار به یگانگی خود، و ذکر اسمش را در هنگام ذبح، بر بندگانش واجب کرده است و در ذکر اسم خداوند، اقرار به ربوبیت و توحیدش است".[7]
بر این اساس؛ همه علمای اسلام بر این نکته اذعان دارند که عدم ذکر نام خداوند (چه این که هیچ اسمی برده نشود، و یا اسم غیر خداوند برده شود)، موجب حرمت ذبح می شود و می توان گفت که در مذهب تشیع هیچ اختلافی بر این مطلب نیست که، بردن نام خداوند، برای حلیت ذبح لازم است.[8] بله در میان اهل سنت، شافعیه می گویند:«تسمیه، شرط در حلال بودن خوردن ذبیحه نیست. بله اگر نام غیر خدا را آورده شود، حرام می شود».[9]
ناگفته پیدا است که این قول مخالف آیات مذکور قرآن و مذاهب سه گانه اهل سنت و شیعه است.
از این روست که همه مراجع محترم فعلی فتوا داده اند که اگر، حیوان بدون نام خداوند، کشته شود، خوردن آن حرام است. بله اگر از روی فراموشی نام خداوند برده نشود؛ اشکالی ندارد.[10]
ذکر نام خداوند فقط جنبه یک اقرار خشک را ندارد، بلکه چه بسا این اقرار اثرات وضعی گوناگونی بر روی ذبیحه بگذارد .
ثالثا: امروزه در اکثر کشورها، گوشت حلال موجود است، و در صورت نبود گوشت های حلال باید از گوشت هایی استفاده کرد که نیازی به ذبح ندارد؛ مانند انواع ماهی ها.
[1] بقره؛173؛ مائده؛ 3 ؛ انعام ؛ 145 ؛ نحل ؛115
[2] درویش، محی الدین، إعراب القرآن و بیانه، ج 2، ص 408، دارالارشاد،سوریه، چاپ چهارم، 1415.
[3] "وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْه".
[4] "فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْه".
[5] مائده،4.
[6] مقداد، جمال الدین، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج 2، ص 301، قم، بی تا؛ کاظمی ، جواد، مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ج 4، ص 141، مرتضوی، 1389ق.
[7] حرعاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 24، ص 213، احیاءالتراث، قم.
[8] حلی، شیخ حسین، دلیل العروة الوثقى، ج 1، ص 376، مطبعة النجف، 1379ق.
[9] الجزیری، عبدالرحمان و یاسر مازح، السید محمد، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج 1، ص 400، المکتبة العصریة، بیروت 1426.
[10] توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 573، م 2594.