جستجوی پیشرفته
بازدید
18257
آخرین بروزرسانی: 1393/10/05
خلاصه پرسش
چرا خدا بارها ارزش زندگی در دنیا را زیر سؤال برده و تنها زندگی آخرت را زندگی واقعی دانسته است؟
پرسش
سؤال بنده در خصوص متن زیر است: بعضى از دانشمندان خداشناس گفته‌اند: چیزهایى که در بعضى از جهان‌هاى آخرت می‌باشد، همگى سرشار از بی‌نیازى و زندگى می‌باشند. گویا زندگى در آن جوشیده و فوران می‌کند. جریان زندگى آنها فقط از یک منبع سرچشمه گرفته و این‌طور نیست که چیزى مثلاً فقط گرما باشد یا فقط باد باشد. بلکه تمام این چیزها از یک جنس ‍ می‌باشند؛ ولى جنسى که در آن هر مزه‌اى احساس می‌شود؛ مزه نوشیدنى و شیرینى و هر چیزى که مزه‌اى داشته باشد؛ و نیز نیروى هر چیزى که نیرویى داشته باشد در همان یک جنس یافت می‌شود؛ همچنین بوى تمام چیزهاى خوشبو؛ رنگ تمامى رنگ‌ها، و تمام آوازهاى زیبا و آهنگ‌هاى موزون موسیقى؛ و تمام چیزهایى که حس می‌شود. تمام اینها همان‌طور که گفتیم در یک حالت غیر مرکب و بسیط می‌باشد؛ زیرا این حالت حالتى حیوانى و عقلى می‌باشد که دربرگیرنده تمام حالات پیش گفته است و تمام این حالات در این حالت وجود دارد، بدون این‌که بعضى از این حالات با بعضى دیگر مخلوط شود و عده‌اى از این حالات عده دیگرى را از بین ببرد. بلکه تمام این حالات در همان یک حالت محفوظ و موجود است که گویا هر کدام از این حالات به تنهایى وجود دارد. خواهشمند است مطالب فوق الذکر را بصورت روان توضیح دهید که قابل فهم باشد با تشکر.
پاسخ اجمالی
آنچه در پرسش آمده، برداشتی از آیات مختلف و در رأس آنها آیه 64 سوره عنکبوت است؛ خداوند در این آیه می‌فرماید: «این زندگى دنیا جز لهو و لعب (سرگرمى و بازى) چیزى نیست؛ و سراى آخرت زندگى واقعى است، اگر آنها می‌دانستند».[1]
خداوند در این آیه شریفه براى این‌که اندیشه انسان‌ها را از افق این زندگى محدود فراتر برد و جهان‌هاى وسیع‌ترى در برابر دید عقل آنها بگشاید، چگونگى زندگى دنیا را در مقایسه با زندگى جاویدان سراى دیگر در یک عبارت کوتاه و بسیار پر معنا بیان نمود.
«لهو» به معناى سرگرمى است. هر کارى که انسان را به خود مشغول و از مسائل اصولى زندگى منحرف ‏کند، لهو است. «لعب» (بازى) به کارهایى می‌‏گویند که داراى یک نوع نظم خیالى براى یک هدف خیالى است.
در لعب و بازى یکى شاه می‌‏شود، و دیگرى وزیر، یکی فرمانده لشگر و دیگرى قافله، یا دزد، و بعد از درگیری‌‏ها وقتى بازى به پایان می‌‏رسد، می‌‏بینیم همه نقش‌ها خواب و خیال بوده است.
قرآن کریم می‌‏گوید: زندگى دنیا یک نوع سرگرمى و بازى است. مردمى جمع می‌‏شوند و به پندارهایى دل می‌بندند، بعد از چند روزى پراکنده می‌‏شوند، و در زیر خاک پنهان می‌‏گردند، سپس همه چیز به دست فراموشى سپرده می‌‏شود.
اما حیات حقیقى که فنایى در آن نیست، نه درد و رنج و ناراحتى و نه ترس و دلهره در آن وجود دارد و نه تضاد و تزاحم، تنها حیات آخرت است، ولى اگر انسان بداند و اهل دقت و تحقیق باشد. آنها که دل به این زندگى می‌‏بندند و به زرق و برق آن مفتون و دلخوش می‌شوند کودکانى بیش نیستند، هر چند سالیان دراز از عمر آنها می‌گذرد. اما «سراى آخرت» عین زندگى و حیات است، گویى حیات از همه ابعاد آن می‌‏جوشد، و چیزى جز «زندگى» در آن نیست.[2]
به بیان دیگر، زندگى دنیا، فانى و زودگذر است، هم‌چنان‌که بازی‌ها این طورند، عده‌‏اى بچه با حرص و شور و هیجان عجیبى یک بازى را شروع می‌‏کنند، و خیلى زود از آن سیر شده و از هم جدا می‌‏شوند. و نیز همان‌طور که بچه‌‏ها بر سر بازى داد و فریاد راه می‌اندازند، و پنجه بر روى هم می‌‏کشند، با این‌که آنچه بر سر آن نزاع می‌‏کنند جز وهم و خیال چیزى نیست، مردم نیز بر سر امور دنیوى با یکدیگر می‌‏جنگند، با این‌که آنچه این ستم‌گران بر سر آن تکالب می‌‏کنند، از قبیل اموال، همسران، فرزندان، مناصب، مقام‌ها، ریاست‌ها، مولویت‏‌ها، خدمت‌گزاران، یاران، و امثال آن چیزى جز اوهام نیستند، و در حقیقت سرابى هستند که از دور آب به نظر می‌رسد، و انسان منافع مذکور را مالک نمی‌‏شود، مگر در ظرف وهم و خیال.
زندگى آخرت، که انسان در آن عالم با کمالات واقعى که خود از راه ایمان و عمل صالح کسب کرده زندگى می‌‏کند، و مهمى است که اشتغال به آن آدمى را از منافعى بازنمی‌‌‏دارد، چون غیر از آن کمالات واقعى واقعیت دیگرى نیست، و لعب و لهو در آن راه ندارد؛ بقایى است که فنایى با آن نیست؛ لذتى است که با درد و رنج آمیخته نیست؛ سعادتى است که شقاوتى در پى ندارد، پس آخرت حیاتى است واقعى، به حقیقت معناى کلمه.[3]
 

[1]. «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ». عنکبوت، 64.
[2]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 340، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏16، ص 225، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها