لطفا صبرکنید
2309
- اشتراک گذاری
انتیپومورفیزید، anthropomorphize یا انسانانگاری و انسانوارگی به معنای تعبیر انسانگونه از هرگونه مفهوم یا هر چیزی است؛ مثل اینکه در معارف دینی، براى خدا جنبه انسانى قائل شویم.[1]
در مورد جایگاه انسانوارگی در معارف دینی به ویژه در مورد خداوند، باید گفت؛ بر اساس مبانی دینی خداوند هیچ شباهتی با هیچ مخلوق و موجودی ندارد و مثل و مانندی برای خدا یافت نمیشود.[2] به تعبیر برخی روایات هرگونه تصویری از خداوند در واقع مخلوق ذهن انسان بوده و شباهتی با خداوند ندارد.[3] هر مثال و نمونه برای خداوند بیان میشود باید گفت:
ای برون از وهم و قال قیل من خاک بر فرق من و تمثیل من[4]
اما در عین حال از آنجا که انسان برترین مخلوق خدا است و میتوان گفت بهترین نمونه خداوند نیز انسان است؛ و به تعبیر قرآن کریم انسان خلیفه خداوند[5] و حامل امانت[6] و روح الهی[7] است؛ از اینرو برای تبیین بسیاری از حقایق در مورد خداوند از ویژگیهای انسان میتوان بهره برد.[8] شاید به همین جهت در آیات و روایات برخی از صفاتی که در مورد خداوند متعال بیان شده، شبیه صفات انسان است؛ مثل دست یا صورت داشتن و ...
به بیان دیگر، اهل تحقیق در دو علم عرفان و کلام بر این باورند که در مبحث خداشناسی نه تنزیه صرف صحیح است و نه تشبیه کامل، بلکه حق جمع بین تشبیه و تنزیه است؛ یعنی در مبحث کلامی خداوند در صفات خود هم شبیه مخلوقات است و هم منزّه از آنان است؛ یعنی کمالاتی که در مخلوقات وجود دارد، در خداوند نیز وجود دارد، ولی باید توجه داشت که منظور این نیست که دقیقاً کمالات مخلوقات با تمام خصوصیات در خداوند وجود دارد؛ زیرا کمالات در مخلوق با نوعی نقص و محدودیت همراه است، ولی در خداوند همان کمالات بدون نقص و محدودیت است.[9]
در هر صورت بعد از اطمینان از اینکه در خطر تفکر تشبیه و تجسیم قرار نمیگیریم، میتوانیم از ویژگیهای انسان برای تبیین بسیاری از معارف دینی بهره ببریم.[10]
در پایان توجه به این نکته نیز مفید است که از نظر روانشناسان «تفکر کودکان دربارهی خداوند از یک تصویر کاملاً انسانگونه شروع میشود». تحقیق و بررسی این مطلب را باید در روانشناسی تربیت دینی کودکان جستوجو کرد. [11]
[1]. ر. ک: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
[2]. «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ». شوری، 11.
[3]. «روی عن جده أبی جعفر الباقر ع کل ما میزتموه بأوهامکم فی أدق معانیه مخلوق مصنوع مثلکم مردود إلیکم». فیض کاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، الوافی، ج 1، ص 408، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین على(ع)، چاپ اول، 1406 ق.
[4]. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر پنجم.
[5] . وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسِدُ فیها وَ یسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون. بقره، 30.
[6] . احزاب، 72.
[7] . و نفخت فیه من روحی. حجر، 29.
[8]. ر. ک: «شناخت نفس و شناخت خدا»، 33973؛ «خلقت انسان به صورت خداوند»، 114878.
[9]. ر. ک: «معنای تشبیه و تنزیه در کلام و عرفان »، 43373.
[10]. ر. ک: «روایت نزول خدا در زمین»، 7476؛ «امکان معرفت و رؤیت خدا در تجلیات»، 12281؛ «صفات خبریه خدای تعالی»، 46382؛ «شناخت خدا به دور از تشبیه و تعطیل»، 13864.
[11]. ر. ک: http://eslampajoheshha.nashriyat.ir/node/18