جستجوی پیشرفته
بازدید
14887
آخرین بروزرسانی: 1388/05/20
 
کد سایت fa5949 کد بایگانی 5718 نمایه گویندۀ إیاک نعبد و إیاک نستعین
طبقه بندی موضوعی تفسیر
خلاصه پرسش
اگر خداوند به پیامبر و یا بندگانش گفته که إیاک نعبد و إیاک نستعین بگویند، پس چرا کلمه "قل" ذکر نشده است؟
پرسش
سؤال من در باره این آیه بود که "إیاک نعبد و إیاک نستعین" بار الها! تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم.
جواب این سؤال را یکبار دیگر از سایت دیگری دریافت نمودم، ولی قانع کننده نبود.
یعنی که این آیه را به چه فردی گفته؟ منظورم این است که اگر خداوند (به پیامبر و یا) بندگانش گفته، پس چرا کلمه "قل" ذکر نشده؟ لطفا جوابم را خلاصه ارائه فرمایید.
پاسخ اجمالی

بدون تردید، پروردگار، این آیه را خطاب به بندگان خویش نازل نموده، تا از آن در عبادات و نمازهای خود استفاده نمایند و هرچند که در موارد مشابه، به صورت معمول، کلماتی مانند "قل" و "قولوا" و ... در آغاز کلام قرار می گیرد، اما با مطالعه ای در ادبیات عرب و نیز آنچه در گفتگوهای موجود در تمام زبانها مشاهده می شود، به این نکته پی خواهیم برد که اگر قرائن و شواهدی قطعی وجود داشته باشد که با کمک آنها بتوان، برخی کلمات را حذف نمود، بدون آنکه آسیبی به معنای اراده شده وارد آید، ایرادی ندارد که چنین کاری را انجام دهیم و از طرف دیگر، چنین حذفی در موارد دیگری از قرآن هم به چشم آمده و با فصاحت و بلاغت آن نیز منافاتی نخواهد داشت، و اصولا سخن گفتن با شیوه های مختلف، بر شیوایی و زیبایی کلام خواهد افزود.

پاسخ تفصیلی

پرسش شما برگرفته از این ابهام است که آن دسته از متون قرآن که به صورت محاوره ای و طرفینی می باشد، در یکی از گروه های ذیل، جای خواهد گرفت:

اول: دستوری از جانب خداوند به پیامبر و یا دیگر بندگان خود باشد که عمل خاصی را انجام دهند، مانند این آیه که: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت به تو وحی شده را به اطلاع مردم برسان[1] و یا این آیه که: ای افراد با ایمان! پرهیزگار باشید[2].

دوم: متنی باشد که توسط خداوند تهیه و در اختیار پیامبر(ص) و دیگر بندگان قرار داده شود، تا آنان بتوانند با استفاده از این متن آماده، به گفتگو با خداوند بپردازند. معوذتین[3]و آیات بسیار دیگری در این ردیف جای خواهند گرفت، مانند این آیه که: ای پیامبر! بگو خداوندا! همانگونه که پدر و مادرم، در کوچکی پرورشم دادند، تو نیز دلسوز آنان باش[4]! و یا این آیه: بگویید که ما به خداوند و آنچه بر ما نازل شده ایمان آوردیم و ...[5]

این دو گروه از آیات اشاره شده، به طور معمول، با عباراتی چون "قل" و "قولوا" آغاز شده و خداوند با این روش، پیامبر و افراد با ایمان را به رفتارها و گفتارهای خاصی توصیه می نماید.

سوم: نقل گفتارهایی از دیگران است که ضمنا مورد تأیید خداوند نیز واقع شده و به همین دلیل می تواند، از جانب دیگر افراد با ایمان نیز مورد استفاده قرار گیرد، مانند این آیه: و سخن آنان جز این نبود که بگویند خدایا! گناهان و زیاده روی هایمان را ببخش و گامهایمان را استوار و ما را بر کافران پیروز بفرما[6]!

و ظاهرا مورد چهارمی وجود نخواهد داشت!

اما ابهام شما این است که متن موجود در سوره حمد، از جمله آیه مورد نظرتان، در کدام یک از رده بندی های یاد شده قرار خواهد گرفت؟ زیرا با توجه به معنای آن، نمی توان آن را از گروه اول و دستور به انجام رفتار خاصی دانست و از طرفی، با در نظر گرفتن اینکه هیچ عبارتی، مانند "قل" در ابتدای آن وجود ندارد، نمی توان آن را چون آیات گروه دوم و به عنوان متنی آماده دانست که در اختیار انسانها قرار گرفته است و در نهایت هیچ نشانه ای نیز در متن وجود ندارد که آن را به گفته اشخاص دیگری نسبت داده و در صدد تأیید آن باشد! پس، سوره حمد، از جانب چه شخص و خطاب به چه فردی می باشد؟!

در پاسخ، اجمالا باید گفت که هر بیانی که بتواند صریحا و یا با استفاده از قرائن، معنای خود را به مخاطب منتقل سازد، می تواند از جانب خداوند، مورد استفاده قرار گیرد.

در ارتباط با آیه اشاره شده از سوره حمد نیز با توجه به قرائن، واضح است که این آیه را باید از متون تهیه شده از جانب خداوند(گروه دوم اشاره شده) به شمار آورد که برای استفاده مردم، در اختیار آنان قرار گرفته و لازم است در هر نمازی نیز آن را قرائت نمود، اما اینکه چرا در ابتدای آن، مانند بیشتر موارد مشابه، کلماتی چون "قل" و یا "قولوا" وجود ندارد، باید گفت که می توان بدون استفاده از این کلمات نیز، مفهوم مورد نظر را به مخاطب منتقل نمود، چون:

1 – شکی نیست که سوره فاتحه الکتاب، بخشی از کتاب قرآن و از جانب خداوند بوده و در برجستگی این سوره، همین بس که نام "ام الکتاب" و یا "مادر قرآن" بر او نهاده شده است.

2 – پرستش غیر خداوند در آیات بسیاری از قرآن کریم، صریحا ممنوع و مردود می باشد[7] و به همین دلیل، به هیچ وجه متصور نیست که مخاطب آیه، غیر پروردگار باشد.

3 – حذف کلمه "قل" و یا "قولوا" منحصر به این آیه نبوده و در قرآن کریم موارد دیگری نیز وجود دارد که به دلیل وجود شواهد پیرامونی، کلماتی حذف شده است که نمونه بارز آن را در حذف ضمائر متصل منصوب می توان مشاهده نمود[8].

با توجه به موارد فوق، هیچ تردیدی وجود نخواهد داشت که خداوند آیه "إیاک نعبد و إیاک نستعین" را برای استفاده بندگان خود نازل نموده و ذکر نشدن کلمه "قل" و یا "قولوا" ضرری به آن نخواهد رساند، بلکه معنای این کلمه، حتی بدون ذکر آن نیز به راحتی از جانب تمام افراد ، قابل درک بوده و اساسا معنای دیگری برای آن متصور نخواهد بود[9].

اینگونه سخن گفتن را در گفتگوها و آموزش های روزمره نیز می توانید مشاهده نمایید.

به عنوان نمونه، مادری که در صدد آموختن کلماتی به فرزندان خویش می باشد، گاهی خطاب به او بیان می دارد که : "بگو" بابا، "بگو" مادر و ... و گاهی نیز بدون آنکه از عبارت "بگو" استفاده نماید، تنها متن کلماتی را که قصد آموختن آنها را به فرزند خویش دارد، بر زبان جاری نموده و مورد اعتراض واقع نمی شود که چرا در ابتدای سخنت، عبارت "بگو" را نگفتی؟!

امیدواریم که ابهامتان را در این زمینه برطرف نموده باشیم.



[1] مائده، 67 "یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک".

[2] بقره، 278 و ...

[3] سوره های فلق و ناس.

[4] اسراء، 24"قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا".

[5] بقره، 136"قولوا آمنا بالله و ما أنزل إلینا و ...".

[6] آل عمران، 147.

[7] بقره 83، آل عمران 64، هود 2 و ....

[8] از جمله: "یری" بدل از "یراه" در سوره های علق 14، نجم 12و 35، نازعات 36 ، و نیز کلمات دیگری در آیات 3و 6 تا 10 از سوره ضحی و ....

[9] آنچه بیان شد، نباید ابهام دیگری را به ذهن متبادر نماید که اگر لزومی به آوردن این عبارات نبود، پس چرا در دیگر آیات از آنها استفاده شده و آیا در قرآن زیاده گویی وجود دارد؟! چون باید بدانیم که یکی از محاسن کلام شیوا و زیبا، تنوع در گفتار(تلوین) است که در موارد بسیاری از آیات قرآن نیز این هنر فصاحت و بلاغت را به خوبی مشاهده می نماییم.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها