لطفا صبرکنید
بازدید
8260
8260
آخرین بروزرسانی:
1395/12/03
کد سایت
fa76900
کد بایگانی
94063
نمایه
کاربرد آرایه ایهام در قرآن
طبقه بندی موضوعی
فصاحت و بلاغت
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
اصطلاح «ایهام» در دانش بدیع به چه معنا است؟ آیا این صنعت در قرآن کریم نیز مورد استفاده قرار گرفته است؟ اگر آری، چند نمونه ذکر نمایید.
پرسش
یکی از آرایههای ادبی «ایهام» است؛ آیا چنین چیزی در قرآن بهکار رفته است؟
پاسخ اجمالی
آرایه «ایهام» یا «توریه» از پر کاربردترین صنعتها در دانش بدیع است. ایهام (به وهم و گمان افکندن) یا توریه (پوشانیدن و در پرده سخن گفتن) از روشهایی است که سخنگفتن را جذاب و شیرین مینماید؛ بدینسان که در کلام، واژهای آورده میشود که دارای دو معنا است: یکی معنای نزدیک که دلالت لفظ بر آن آشکار بوده و دیگری معنای دور که دلالت لفظ بر آن پنهان است. گوینده یا نویسنده به خاطر قرینهای نهان، معنای دور را قصد میکند، امّا آنرا با معنای نزدیک میپوشاند؛ به طوری که در نخستین برخورد، شنونده یا خواننده، همان معنای نزدیک را مقصود واقعی متکلم میپندارد![1]
معانی نهفته در سخن؛ گاه معنای حقیقی است و در لغت، واژه به طور مشترک برای هر دو وضع شده است و گاه یکی حقیقی و دیگری مجازی است و در برخی موارد ممکن است هر دو معنا هم اراده شود.
در ایهام گاه چند معنای برآمده از سخن، مقصود گوینده است و گاه از دو معنای دور و نزدیک، که معنای نزدیک، مقصود گوینده و معنای دور، معنای ایهامی است؛ گاه نیز محور ایهام به گونهای است که یادآور معنا و نکتهای دیگر میباشد.[2]
ایهام بر چند گونه است: ایهام واژگانی، ایهام ساختاری، ایهام واژگانی ساختاری و چند گونهخوانی و مانند آن. ایهام واژگانی برخاسته از کاربرد واژه یا ترکیب چند معنایی است، اما گاه ساخت و بافت سخن به گونهای است که میتوان
آنرا به چند گونه درست سازهبندی نموده و ساختاری چندگانه برای آن در نظر گرفت.
کاربردهای ایهام در قرآن
ما معتقدیم که آیات قرآن کریم علاوه بر معنای ظاهری میتوانند چندین لایه معنایی دیگر نیز داشته باشند و در همین راستا، صنعت ایهام میتواند در این کتاب مقدس کاربرد قابل ملاحظهای داشته باشد.
کاربرد ایهام در قرآن کریم فراتر از نمونههایی است که در ذیل یاد میشود، ولی به جهت اختصار در این بخش به سه نمونه اکتفا میشود:
1. «یطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُون ».[3] در معنای «مخلّدون» دو وجه وجود دارد:
الف. از خلود به معنای دوام و جاودان بودن باشد، بنابر این وجه، تفسیرش چنین میشود که آن پسران بهشتی جاودانند و مرگ و فنا به آنان راه ندارد و نیز دگرگونی در حالشان پیدا نمیشود و همیشه به همان صورت کم سن و سال باقی مانده و از طراوتشان کاسته نمیشود.
ب. این کلمه از «خَلَده»(حلقهای که در گوش گذاشته میشود) گرفته شده باشد. بر پایه این دیدگاه معنا چنین است: بر گرد آنان پسرانی میگردند که در گوششان حلقه نهاده شده است.[4]
برخی معنای دوم را مقصود آیه میدانند اما معتقدند که این نوعی از ایهام است که شنونده و بیننده در نگاه اول گمان میبرد که مخّلدون از خلود و جاودانگی گرفته شده است.[5]
با این وجود، هر دو معنا نیز میتواند منظور قرآن کریم باشد که این نیز نوع دیگری از ایهام است.
2. «وَ یدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ»؛[6] چند معنا برای عبارت «عرّفها لهم» از سوی مفسران ارائه شده است؛ از جمله:
الف. خداوند آن بهشت را برای آنان شناسانده و توصیف کرده است و هرکس منزل و مأوای خود را در آنجا به خوبی میشناسد.
ب. «عرّفها لهم» از عَرْف به معنای طیب و بوی خوش باشد. گفته میشود «طعام مُعرَّف»؛ یعنی خوشبو و معنا آن میشود که خداوند بهشت را برای آنان خوشبو کرده است.
ج. خداوند بارها آن بهشت را در کتابش معرفی کرده است، پس دیگر نیازی به توصیف آن نیست.[7]
بنابر وجوه یاد شده، آیه کریمه به چند معنا ایهام دارد و تمامی یا بخشی از آنها میتواند مقصود باشد.
3. نزدیکترین شکل بیانی به ایهام بدیعی، کنایه است گاه به استعمالات ایهامی، در عرف کنایه نیز میگویند. کنایه آن است که گوینده به جای آنکه به صراحت از چیزی یاد کند، یکی از لوازمی که معادل آن است را آورده تا از آن طریق، مفهوم مورد نظر خود را بیان کند. به طور مثال در آیه «وَ لا تَجْعَلْ یدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»[8] میبینیم که قرآن کریم در نکوهش بخل میفرماید: دست بسته مباش و در توصیه به خودداری از بذل و بخشش بیاندازه بیان میدارد: دستانت را به تمامی باز مکن![9]
بنابراین، ایهام صرف یک آرایه لفظی نیست که دانستن آن شناخت یکی از زیباییهای قرآن باشد، بلکه کارکردهای مهمی دارد و به عنوان قاعدهای مهم و بنیادی در فهم و تفسیر کتاب الهی کارامد و کارساز است.[10]
معانی نهفته در سخن؛ گاه معنای حقیقی است و در لغت، واژه به طور مشترک برای هر دو وضع شده است و گاه یکی حقیقی و دیگری مجازی است و در برخی موارد ممکن است هر دو معنا هم اراده شود.
در ایهام گاه چند معنای برآمده از سخن، مقصود گوینده است و گاه از دو معنای دور و نزدیک، که معنای نزدیک، مقصود گوینده و معنای دور، معنای ایهامی است؛ گاه نیز محور ایهام به گونهای است که یادآور معنا و نکتهای دیگر میباشد.[2]
ایهام بر چند گونه است: ایهام واژگانی، ایهام ساختاری، ایهام واژگانی ساختاری و چند گونهخوانی و مانند آن. ایهام واژگانی برخاسته از کاربرد واژه یا ترکیب چند معنایی است، اما گاه ساخت و بافت سخن به گونهای است که میتوان
آنرا به چند گونه درست سازهبندی نموده و ساختاری چندگانه برای آن در نظر گرفت.
کاربردهای ایهام در قرآن
ما معتقدیم که آیات قرآن کریم علاوه بر معنای ظاهری میتوانند چندین لایه معنایی دیگر نیز داشته باشند و در همین راستا، صنعت ایهام میتواند در این کتاب مقدس کاربرد قابل ملاحظهای داشته باشد.
کاربرد ایهام در قرآن کریم فراتر از نمونههایی است که در ذیل یاد میشود، ولی به جهت اختصار در این بخش به سه نمونه اکتفا میشود:
1. «یطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُون ».[3] در معنای «مخلّدون» دو وجه وجود دارد:
الف. از خلود به معنای دوام و جاودان بودن باشد، بنابر این وجه، تفسیرش چنین میشود که آن پسران بهشتی جاودانند و مرگ و فنا به آنان راه ندارد و نیز دگرگونی در حالشان پیدا نمیشود و همیشه به همان صورت کم سن و سال باقی مانده و از طراوتشان کاسته نمیشود.
ب. این کلمه از «خَلَده»(حلقهای که در گوش گذاشته میشود) گرفته شده باشد. بر پایه این دیدگاه معنا چنین است: بر گرد آنان پسرانی میگردند که در گوششان حلقه نهاده شده است.[4]
برخی معنای دوم را مقصود آیه میدانند اما معتقدند که این نوعی از ایهام است که شنونده و بیننده در نگاه اول گمان میبرد که مخّلدون از خلود و جاودانگی گرفته شده است.[5]
با این وجود، هر دو معنا نیز میتواند منظور قرآن کریم باشد که این نیز نوع دیگری از ایهام است.
2. «وَ یدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ»؛[6] چند معنا برای عبارت «عرّفها لهم» از سوی مفسران ارائه شده است؛ از جمله:
الف. خداوند آن بهشت را برای آنان شناسانده و توصیف کرده است و هرکس منزل و مأوای خود را در آنجا به خوبی میشناسد.
ب. «عرّفها لهم» از عَرْف به معنای طیب و بوی خوش باشد. گفته میشود «طعام مُعرَّف»؛ یعنی خوشبو و معنا آن میشود که خداوند بهشت را برای آنان خوشبو کرده است.
ج. خداوند بارها آن بهشت را در کتابش معرفی کرده است، پس دیگر نیازی به توصیف آن نیست.[7]
بنابر وجوه یاد شده، آیه کریمه به چند معنا ایهام دارد و تمامی یا بخشی از آنها میتواند مقصود باشد.
3. نزدیکترین شکل بیانی به ایهام بدیعی، کنایه است گاه به استعمالات ایهامی، در عرف کنایه نیز میگویند. کنایه آن است که گوینده به جای آنکه به صراحت از چیزی یاد کند، یکی از لوازمی که معادل آن است را آورده تا از آن طریق، مفهوم مورد نظر خود را بیان کند. به طور مثال در آیه «وَ لا تَجْعَلْ یدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»[8] میبینیم که قرآن کریم در نکوهش بخل میفرماید: دست بسته مباش و در توصیه به خودداری از بذل و بخشش بیاندازه بیان میدارد: دستانت را به تمامی باز مکن![9]
بنابراین، ایهام صرف یک آرایه لفظی نیست که دانستن آن شناخت یکی از زیباییهای قرآن باشد، بلکه کارکردهای مهمی دارد و به عنوان قاعدهای مهم و بنیادی در فهم و تفسیر کتاب الهی کارامد و کارساز است.[10]
[1]. حموی، ابن حجه، خزانة الأدب و غایة الإرب، ج 2، ص 40، صیدا، بیروت، المکتبی العصریه، 1426ق؛ سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 152، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1421ق؛ مطلوب، احمد، معجم مصطلحات البلاغیة و تطوّرها، ص 217 – 219 و 433 – 435، بیروت، مکتبة لبنان، ناشرون، 2000ق.
[2]. راستگو، سیدمحمد، ایهام در شعر فارسی، ص 13 – 14، تهران، سروش، 1379ش.
[3]. واقعه، 17.
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 361، بیروت، اعلمی، 1415ق؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ج 10، ص 393، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1417ق.
[5]. زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 445، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
[6]. محمد، 6.
[7]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 163؛ التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، ج 10، ص 41 – 42؛ البرهان فی علوم القرآن، ج 3، ص 445.
[8]. «هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، [و ترک انفاق و بخشش منما] و بیش از حدّ [نیز] دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرومانى»؛ اسراء، 29.
[9]. ر. ک: میدانی، عبدالرحمن حسن حنبکه، البلاغة العربیة، ج 2، ص 135 و 143، دمشق، دار القلم، 1416ق.
[10]. ر. ک: خرقانی، حسن، جستاری در باب ایهام و آرایههای ایهام آمیز در قرآن کریم، آموزههای قرآنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره 12، زمستان 1389ش، ص 23 – 48؛ حسن زاده، حمید، آرایه ایهام در آیات قرآن، مجله: پیام جاویدان، پاییز 1384، شماره 8، ص 135 تا 144.
نظرات