جستجوی پیشرفته
بازدید
10171
آخرین بروزرسانی: 1397/02/18
خلاصه پرسش
آیا این توصیه اخلاقی که «مرنج و مرنجان»، ریشه‌ای قرآنی و روایی دارد؟
پرسش
آیا «مرنج و مرنجان» ریشه قرآنی و روایی دارند؟
پاسخ اجمالی
«مرنج و مرنجان» یک موضوع اخلاقی مهم است که به صورت مختصر و در قالب دو واژگان فارسی از سوی برخی علمای اخلاق توصیه شده است. این توصیه - علاوه بر آن‌که موافق با فطرت خداجوی انسانی می‌باشد، در آموزه‌های اسلامی نیز بر آن تأکید شده است.
الف. مرنجان
واژه «مرنجان» مترادف با عباراتی چون «آزار نرسان»، «ستم مکن» و ... می‌باشد و نیاز به توضیح ندارد. هر عقل سلیم و هر فطرت پاکی در این موضوع تردید نمی‌کند که آزار رساندن به دیگران کار شایسته‌ای نیست، و از آن‌جا که پیامبران نیز از طرف پروردگار مأمورند تا بیدارکننده فطرت بشری باشند، آیات و روایات بسیاری نیز در نکوهش آزار دیگران وجود دارد:
«وَ أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ»؛[1] و امّا آنانی که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، پروردگار پاداششان را به صورت کامل خواهد داد و پروردگار، ستم‌کاران را دوست نمی‌دارد.
امام علی(ع): از ستم بپرهیز که از بزرگ‌ترین گناهان است و ستم‌کار در روز قیامت کیفر ستمش را خواهد دید. [2]
امام صادق(ع): خداى عزّ و جلّ فرمود: هرکس بنده مؤمن مرا بیازارد، گویا با من اعلام جنگ نموده و هرکه بنده مؤمن مرا گرامى دارد، از خشم من در امان است. [3]
ب. مرنج
واژه «مرنج» توصیه به آن می‌کند که انسان تا آنجا که ممکن است نباید از رفتار دیگران آزرده خاطر شود. خداوند در بیان ویژگی‌های مثبت مؤمنان می‌فرماید:
«وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ»؛[4] و کسانى که از گناهان بزرگ و زشت‌کاری‌ها دوری گزیده و چون خشمگین می‌شوند، گذشت می‌کنند.
«وَ إِذا خاطَبَهُمُ‏ الْجاهِلُونَ‏ قالُوا سَلاما»؛[5] و هنگامی که نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند.
از پیشوایان معصوم(ع) نیز توصیه‌های فراوانی در این زمینه وجود دارد:
امام باقر(ع): «...پنج چیز را به تو سفارش می‌کنم: 1. اگر بر تو ستم کردند، تو ستم نکن، 2. اگر به تو خیانت کردند، خیانت نکن، 3. اگر دروغگویت شمردند، خشم مگیر، 4. اگر تو را ستودند، شاد مشو، 5. اگر نکوهشت کردند، مرنج».[6]
امام صادق(ع): «هرگز کسى به مقام بندگى خالص نمی‌رسد، مگر آن‌که ستایش و بدگویى دیگران از او برایش تفاوتی نکند؛ زیرا آنکه نزد خدا خوب و پسندیده است؛ با بدگویى مردم، بد و ناپسند نمی‌شود. و کسى هم که در پیشگاه خداوند متعال پست و مطرود است؛ با ستایش دیگران راه به جایی نخواهد برد .... و از بدگویى و نکوهش مردم نیز محزون و دلتنگ مباش؛ زیرا بدگویى آنان از درجه و مقام تو نمی‌کاهد، و کوچکترین آسیبی به تو نخواهد رساند. به گواهی پروردگار متعال و آگاه بودنش به کردارهای خوب و بدش دلخوش باش، چنان‌که می‌فرماید: "و کفى بالله شهیدا"[7]».[8]

[1]. آل عمران، 57.
[2]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 167، قم، دار الکتاب الإسلامی‏، چاپ دوم، 1410ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏2، ص 350، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. شوری، 37.
[5]. فرقان، 63
6. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 284، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[7]. رعد، 43.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 70، ص 294 – 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها