لطفا صبرکنید
22701
- اشتراک گذاری
در اصطلاح اهل منطق، به لفظی که دارای معنا باشد، «قول» گفته میشود. اما اگر لفظی بیمعنا بود، آنرا «مهمل» میخوانند. لفظی که دارای معنا است، اگر فقط یک کلمه باشد به آن «مفرد» میگویند و اگر از دو، یا چند کلمه تشکیل شده باشد آنرا «مرکب» مینامند. «قول مرکب» خود به دو قسم تقسیم میشود: اگر به صورت یک جمله کامل باشد، «مرکب تام» و اگر معنای آن تمام و کامل نباشد، «مرکب ناقص» نامیده میشود. اما مرکب تام، اگر برای خبر دادن از چیزی باشد، به آن «مرکب تام خبری» میگویند و اگر این مرکب، افاده خبر نکند؛ بلکه بر معنای دیگری مانند دستور دادن، آرزو کردن و امثال آن دلالت داشته باشد، آنرا «مرکب تام انشائی» مینامند.
در اصطلاح علم منطق «مرکب تام خبری» که قابلیت صدق و کذب دارد، را یک «قضیه» میدانند. و چون واژه «قضیه» مؤنث است، بسیاری از اصطلاحاتی که در منطق به کار گرفته میشود و معمولاً وصفی برای کلمه «قضیه» است، به صورت مؤنث استعمال میشود؛ اصطلاحاتی؛ مانند مقدمه، کبرا، صغرا، نتیجه، شرطیه، حملیه، موجبه، محصوره و... .[1]
در علم منطق، هر استدلال متشکل از «حداقل دو قضیه به عنوان مقدمه» و «یک قضیه به عنوان نتیجه» است. به دو قضیهای که نتیجه استدلال از آنها به دست میآید، «مقدمه» نیز میگویند؛ زیرا مقدم بر نتیجه است و «نتیجه» مبتنی و متولد از آن دو است.
همانگونه که گفته شد، نتیجهی یک استدلال، یک «قضیه» است که خود شامل یک موضوع و یک محمول میشود. موضوع نتیجه را «اصغر» و محمول آنرا «اکبر» مینامند. و به همین تناسب به قضیه و مقدمهای که موضوع نتیجه در آن قرار دارد، «صغرا» و به قضیهای که در آن محمول نتیجه قرار دارد، «کبرا» میگویند.
قیاس نیز به نوبه خود به دو قسم «اقترانی» و «استثنایی» تقسیم میشود. اگر نتیجه قیاس به صورت پراکنده در مقدمتین وجود داشته باشد(یعنی موضوع آن در یک مقدمه و محمول آن در مقدمهای دیگر) آنرا «قیاس اقترانی»[2] گویند و اگر نتیجه به طور کامل در یکی از دو مقدمه قرار گرفته باشد(که معمولاً همراه با واژههایی، مانند اگر، لکن و امّا است)، آنرا «قیاس استثنایی»[3] مینامند.[4]
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 5، ص 65 – 67، تهران، صدرا.
[2]. مانند: آهن فلز است. هر فلزی در اثر حرارت منبسط میشود= آهن در اثر حرارت منبسط میشود.
[3]. مانند: اگر آهن فلز باشد، براثر حرارت منبسط میشود. لکن آهن فلز است= پس دراثر حرارت منبسط میشود.
[4]. مجموعه آثار، ج 5، 89 – 90.