لطفا صبرکنید
3499
- اشتراک گذاری
اصل کلی آن است که در منابر و سخنرانیها اصول و معارف دینی با زبان شیوا برای مخاطبان بیان شود که انسان را به خدا نزدیک کند؛ اما این سخنان در زمانها، مکانها و برای مخاطبان مختلف، میتواند متفاوت باشد؛ از اینرو نمیتوان نسخهای کلی در این زمینه تجویز کرد. بر این اساس، توجه به خطبهها و سخنرانی ائمه(ع) که بهترین سخنوران بودند، میتواند در ارزشمندتر شدن منبر مؤثر باشد.
سخنران در یک منبر باید به چند جهت مهم و کلیدی مخاطبشناسی، محتوای منبر و بایستههای منبر توجه نماید:
الف) مخاطبشناسی
مخاطبان، دارای سلیقهها و گرایشهای مختلف مذهبی و دینی همراه با تفاوتهای فردی، ظرفیتها و استعدادهای ویژهای هستند که توجه به آن برای یک سخنران در موفقیت او و تأثیرگذاری بیشتر در مخاطبان، حائز اهمیت ویژهای است. بر این اساس است که در برخی از آیات، خداوند تمام انسانها و در برخی دیگر تنها افراد مؤمن و یا افراد کافر را مورد خطاب خود قرار میدهد: «یا أَیُّهَا النَّاس»؛[1] «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا».[2]
در نتیجه یک سخنران باید در اولین گام، به شناخت مخاطب بپردازد و با آگاهی از این اطلاعات، مطالب را آماده، دستهبندی و ارائه نماید.
فایده این شناخت در برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان؛ ایجاد نگرشهای مثبت بیشتر در میان آنها خواهد بود.
ب) محتوای منبر
محتوای منبر و اینکه چه مطلبی در منبر گفته شود، نقش مهمی در تأثیرگذاری آن دارد. در سخنان ائمه(ع) چند نکته مهم مورد توجه قرار میگرفت که میتواند در پربار شدن منابر کمک نماید:
حمد و ستایش خدا
از آنجا که مؤثر واقعى در هر عالم خدا است. و توفیق در هر عملى بستگى تام به خواست او دارد، پس باید سخنرانی با نام و یاد و حمد و ستایش او آغاز شود. سیرهی معصومان(ع) این بود که سخن خود را با حمد و ستایش خدا شروع میکردند و از او کمک میگرفتند.[3]
استفاده از آیات و روایات
آیات نورانی قرآن به عنوان یک اثر مکتوب که در اختیار همۀ انسانها است، در هدایتگری آنها از ارزش ویژهای برخوردار است. چنانچه میفرماید: "از سوی خداوند برای شما نور و کتاب روشنی آمده است. خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راههای سلامت هدایت میکند. آنان را از تاریکیها به سوی نور میبرد و آنها را به راه راست، رهبری مینماید".[4]
امیر بیان، امیرالمؤمنین(ع) با آنکه سخنشان حق بود؛ با این وجود از آیات قرآن[5] و سخنان رسول خدا(ص)[6] نیز کمک میگرفت.
استفاده از اشعار، ضرب المثلها، قصه و کلمات بزرگان
بیگمان بهرهگیری از ذوق شعری، ضرب المثلها، قصه و کلمات بزرگان، راهکاری ارزشمند، مثبت و سازنده است به گونهای که گاهی تأثیر یک بیت شعر از چندین منبر بیشتر خواهد بود. از اهلبیت(ع) نیز توصیف فراوانى دربارۀ اشعار پرمعنا و باهدف شده است.
بنابراین گاهی میتوان برای بیان نشر اصول عقاید و معارف الهی از اشعار، قصهها، کلمات بزرگان و ضرب المثلها که بار معنوی خاصی دارند استفاده نمود.
امام علی(ع) در خطبهی معروف شقشقیه که مشتمل بر شکایت در مورد خلافت و صبر امام در برابر از دست رفتن آن و سپس بیعت مردم با او است، از شعر شاعر کمک گرفت:
«شَتَّانَ مَا یوْمِی عَلَی کورِهَا وَ یوْمُ حَیانَ أَخِی جَابِر»؛[7]
چه تفاوت فاحشی است بین امروز من با این همه مشکلات، و روز حیان برادر جابر که غرق خوشی است.
همچنین حضرتشان(ع) در بیان جایگاه خود در زمان رسول خدا(ص) و بیتوجهی به این جایگاه بعد از رحلت پیامبر(ص) فرمود:
«من در زمان رسول خدا(ص) مانند پاره تن او بودم، و مردم مانند نگاهکردنشان به ستارههای آسمان، (با دیده احترام) به من نیز مینگریستند؛ اما روزگار به طورى چشمش را از من فروبست که فلان و فلان را همردیف من قرار داد؛ سپس همطراز پنج نفرى شدم که برجستهترین آنها عثمان بود و گفتم: واى بر یادگار رسول خدا! اما روزگار به این مقدار هم راضى نشد و تا جایی از ارزش من(نزد مردم) کاست، که امروز همطراز پسر هند(معاویه) و پسر نابغه(عمرو عاص) شدم! همه بچهشتران چاق شدند، حتی بچهشترهای بیمار!».[8]
توجه به مشکلات جامعه
برخی از مشکلات در دنیا به تدریج موجب کمرنگ شدن دین و سرانجام باعث از بین رفتن دین خواهد شد. امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «سالم ماندن از سختى آزمایشها را درخواست کنید؛ چراکه سختى آزمایش، میتواند دین را از بین ببرد».[9] در نتیجه موضوع منبر بهتر است با توجه به مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه، شهر و منطقه تهیه شود.
تا آنجا که استفاده از آموزههای دینی میتواند بسیاری از مشکلات انسان را حل نماید؛ چه بسا برخی سخنان نقطۀ پایان بسیاری از دردهای ناشی از جهل و بیداد باشد.
توازن مژده و هشدار
خوف و رجا و یا امید و ترس دو ویژگی مهم مؤمنان و انسانهای عارف به حساب میآید که در آموزههای دینی تأکید بسیاری در مورد آن دو وجود دارد. امام صادق(ع) فرمود: «... خوف و رجا دو بال ایمان است...».[10]
امّا باید توجه داشت که همیشه باید بین خوف و رجا توازن برقرار باشد؛ چراکه هر کدام به تنهایی برای انسان مضر و چه بسا مهلک باشند. سخنران باید مخاطب خود را در میان مژده و هشدار قرار دهد؛ زیرا ترساندن مردم و بیان عذاب، جهنم و مشکلات به تنهایی و بدون بشارت باعث وحشت، ناامیدی و فرار مردم میشود. بنابراین شایسته است در کنار انذار، بشارت نیز داده شود. قرآن میفرماید: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً...»؛[11] ما تو را به حق فرستادیم، تا بشارتگر و بیمدهنده باشى...
دوری جستن از سرزنش مخاطب
امام علی(ع) فرمود: «زیادهروی در سرزنش، آتش لجاجت را برمیانگیزد».[12]
در نتیجه شایسته است سخنران از سرزنش زیاد مخاطبان خودداری نماید.
آگاهی با موضوعات جدید
آیات و روایات زیادی در بیان اهمیت علم و آموزش و آثار آن وارد شده است. امام علی(ع) فرمود: «الْعِلْمُ أَصْلُ کُلِّ خَیْر»؛[13] علم اصل هر خیر و نیکوئى است. بر این اساس سخنران باید تا حدودی به دانشهای نوین آگاه باشد؛ اما از ابراز نظر در مواردی که در آن آگاهی کامل ندارد، خودداری نماید. قرآن انسانها را از پیروی در موضوعاتی که پیرامون آن علم و آگاهی ندارند، نهی نموده است: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ...»؛[14] اهمیت این موضوع هنگام بیان آن برای دیگران بیشتر است. امام علی(ع) فرمود: «آنچه نمیدانید را بیان نکنید، ... چراکه خداوند بر اعضای بدن دستوراتی داده و در قیامت از همان از این اعضا میپرسد».[15]
پاسخگویی به پرسشهای مردم
از آغاز زندگی بشر تا کنون، افرادی وجود داشتهاند که به دنبال شناخت حقایق و شناساندن آن به دیگران بودند. از آنسو، اشخاص دیگری نیز با سرگرمکردن مردم به شبهات و اموری بیفایده و امروزه بیشتر در فضای مجازی، عمدا تلاش میکنند که بشر را از راه خداوند دور کرده و به خواستههای خود دست یابند.
بر این اساس پاسخگویی به پرسشها و شبهات دینی یکی از نیازهای اساسی و مهم هر جامعهای شمرده میشود و سخنران با بررسی موضوعات نوین مطرحشده در ارتباط با دین، میتواند مخاطبان بیشتری را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات بیشتری را در اختیارشان قرار دهد.
امام صادق(ع) میفرماید: امام علی(ع) در کوفه سخنرانى میکرد. مردی به نام «ذعلب» که سخنور ماهری بود پرسید، آیا پروردگار را دیدهای؟ امام(ع) فرمود: من پروردگارى را که ندیدهام عبادت نمیکنم. ذعلب پرسید چگونه او را دیدهاى؟ امام(ع) فرمود: چشمها او را با چشم سر نمیبینند؛ بلکه دلها او را با ایمان حقیقى میبینند...».[16]
بررسی آماری
سخنران برای دستیابی به اهداف دینی، فرهنگی و اجتماعی خود از منبر، و نیز پیشبرد اهداف خود در جامعه، نیازمند آمار و اطلاعات دقیق از وضعیت مردم است. به همین سبب، آمارگیری از وضعیت معیشت، فرهنگی، اجتماعی برای سخنران مسئله بسیار مهمی است؛ به گونهای که موجب تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب میشود. امام علی(ع) فرمود: «تدبیر و برنامهریزى پیش از هر کار انسان را از پشیمانى آسوده میکند و کار را به پشیمانى نمیکشاند».[17]
در برخی از سخنرانیها از آمار و ارقام برای القای مطلب و بیان اهمیت موضوع استفاده میشود؛ مانند آمار بیتوجهی به معنویت در بالا رفتن آمار طلاق، خودکشی و...
طبیعی است که این آمار باید دقیق باشد تا مخاطبان در صورت مراجعه به منابع معتبر، به خلاف آن پینبرند.
ج) بایستههای منبر
سخنران برای جذابیت بیشتر منبر باید به نکات دیگری هم توجه داشته باشد:
- یکی از مهمترین راهها برای تقویت منبر آن است که گوینده کارش برای خدا باشد و مخلصانه آن عمل را انجام دهد و از بیان مطالبی که خود به آن عمل نمیکند، پرهیز نماید. امام علی(ع) فرمود: «من شما را به چیزی امر نمیکنم و از چیزی نهی نمیکنم، مگر اینکه قبل از آن، خودم به آن عمل میکنم».[18]
- یکی از راههای جذاب شدن منبر، پیوستگی و نحوه بیان مطالب است؛ چراکه حتی مطالب مفید و سازنده، بدون انسجام و تازگی، سبب خستگی مخاطب خواهد شد.
- پراکندگی مطالب در منبر بدون انسجام و دستهبندی، مخاطب را دچار سردرگمی و تحیر میکند. شایسته است سرفصل و عنوانهای سخنرانی، مشخص بوده و هنگام سخنرانی طبق همان طرح اولیه با درصد کمی اختلاف پیش رفت.
- بهتر است سخنران از یادداشت و نوشته به صورت پیوسته استفاده نکند؛ بلکه لازم است مطالب منبر به صورت خلاصه و دستهبندی شده نگاشته شده و همراه سخنران باشد.
- اگر سخنران از صدای مناسبی برخوردار نیست، نباید در مواردی مانند قرائت مجلسی قرآن و یا برخی انواع مداحی و روضه که نیازمند صدای زیباست وارد شود.
- از حرکات دست و صورت در القای مطلب کمک گرفته شود. فراز و فرود صدا و یکنواخت نبودن آن تأثیر مهمی در این امر دارد.
- حضور مخاطب در جلسه منبر فرصت مناسبی است که به دلائل مختلفی همچون شرائط اقتصادی، کمتر به دست میآید. بنابراین سخنران باید از این فرصت به دست آمده حداکثر استفاده را نموده و برای آن برنامهریزی لازم را انجام دهد و بر حسب اقتضای مجلس و مخاطب، زمان در نظر گرفته شود و در برخی موارد به حداقل زمان ممکن بسنده کند تا مخاطبان انگیزه شرکت در جلسات بعدی را داشته باشند.
- نقل آیات و روایات زیاد و تکرار آن بدون تحلیل و تأمل، مخاطب را خسته میکند. بنابراین بهتر است از آیات و روایات همراه با تحلیل و بررسی استفاده شود.
- گفتنی است که قبل از منبر باید متن آیات و روایات بازخوانی شود تا از اشتباهات منبر کاسته شود. همچنین در روایات باید به اعتبار آنها توجه نمود و از استناد به مواردی که به عنوان روایت مطرح شده، اما مستند معتبری ندارند خودداری شود.
- یکی از ویژگیهای مهم در سخنرانی، استواری و تداوم در امر تبلیغ دین است. اهمیت این مسئله تا آنجا است که خداوند به پیامبر اسلام(ص) فرمود: «فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ»؛[19] به دعوت پرداز، و همان گونه که مأمور شدی، ایستادگى کن، و از هوسهاى مخالفان دین پیروى مکن. بنابراین سخنران نباید در این امر دچار سستی و ضعف شود و سرزنش سرزنشکنندگان وی را از تبلیغ دین منصرف نماید.
- یکی از مهمترین ویژگیهای مبلغان، شجاعت و نترسیدن است، خداوند میفرماید کسانی که تبلیغ رسالتهای الهی میکنند از هیچکس جز خداوند نباید هراس داشته باشند:
«الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسیباً».[20]
[1]. بقره، 21؛ بقره، 168؛ نساء، 1.
[3]. عدهای از علماء، الأصول الستة عشر، ص 38، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، 1363ش.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 47، ص 398، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. طبری آملی، عماد الدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 156، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق.
[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 48، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[8]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 20، ص 326، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.
[9]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 111، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[10]. منسوب به جعفر بن محمد ع (امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 180، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.
[11]. بقره، 119.
[12]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 223، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
[13]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 41.
[14]. اسراء، 36.
[15]. نهج البلاغة، ص 544.
[16]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 138، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[17]. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، محقق، مصحح، نعمة، عبد الله، ج 1، ص 367، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق.
[18]. نهج البلاغة، ص 250.
[19]. شوری، 15.
[20]. احزاب، 39.