لطفا صبرکنید
4027
- اشتراک گذاری
بر اساس آموزههای دینی، لازم است انسان در مسیر خودسازی تمام سعی و تلاش خود را بنماید تا به صورت هماهنگ، هم ظاهر و هم باطن او در مسیر اصلاح باشد.[1] البته اصلاح باطن نسبت به اصلاح ظاهر اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا سعی و تلاش در راستای اصلاح باطن، در بیشتر موارد سرانجام به اصلاح ظاهر نیز خواهد انجامید؛ اما اگر انسان بدون آنکه به اصلاح باطن خود همت ورزد، تنها به اصلاح ظاهر مشغول شود، باطن او ممکن است روز به روز در سراشیبی سقوط قرار گیرد؛ از اینرو در روایات متعددی سفارش شده است تا انسان به اصلاح باطن خویش بپردازد:
- رسول خدا(ص): «هر انسانی ظاهر و باطنی دارد. هر کسی باطن خود را پاک کند، خداوند ظاهرش را نیز پاک گرداند، و هر کس باطنش را تباه کند، خداوند ظاهرش را تباه میکند».[2]
- رسول خدا(ص): «هر کس برای خداوند چیزی را مخفی بدارد، خداوند هم آشکارا او را خوشحال میکند، و هر کس در نهان خدا را به خشم آورد، خداوند هم آشکارا او را رسوا میکند».[3]
- امام علی(ع): «هرگاه کسی روابط میان خود و خدا را اصلاح نماید، خداوند نیز روابط میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد».[4]
- امام صادق(ع): «بنده از اظهار کار نیک و پوشاندن کار بد سودی نخواهد برد؛ زیرا هنگامی که به باطن خود مراجعه میکند میداند که کارش حقیقت ندارد، و خداوند هم میفرماید: «بَلِ الْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ»،[5] انسان حال خود را میداند و هر گاه باطن درست شد ظاهر هم درست میگردد».[6]
- امام صادق(ع): «هر کس ظاهر خود را به گونهای نیک جلوه دهد و در صدد فهماندن این موضوع به مردم باشد که خدا او را دوست میدارد، ولی در باطن با اعمال زشت خود به مخالفت با خداوند برخیزد، روز قیامت با خشم پروردگارش روبرو خواهد شد».[7]
- امام صادق(ع): «فساد ظاهر آدمی از فساد باطن او است، کسی که باطن خود را (از عیوب نفسانی و رذائل اخلاقی) اصلاح کند، خداوند ظاهر او را (از نواقص و عیوب و گرفتاریهای مادی و صوری) اصلاح میکند».[8]
[1]. «تلاش برای بهتر ساختن باطن»، 40005.
[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی،ص 458، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[3]. همان، ص 182.
[4]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص 181، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[5]. قیامه، 14.
[6]. شیخ مفید، امالی، محقق، مصحح، استاد ولی، حسین، غفاری، علی اکبر، ص 214، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 295، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[8]. منسوب به جعفر بن محمد ع (امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 107، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق؛ برای آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 68، ص 362 – 369، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق.