جستجوی پیشرفته
بازدید
15676
آخرین بروزرسانی: 1393/08/19
خلاصه پرسش
آیا آیۀ شریفۀ «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»، بر جسمانی بودن خداوند دلالت دارد؟
پرسش
خداوند می فرماید: «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»، (البقرة 210). در تفسیر این آیه، مفسران حیران شده اند، برخی معنای ظاهر آیه را به گونه ای تأویل کرده اند که مطابق با صفات خداوند باشد. برخی دیگر فهم معنایش را واگذار کرده اند و برخی دیگر قائل به تشبیه شده و برای خداوند (همانند اجسام) تحرک و حرکت قرار داده اند. این آیۀ شریفه را توضیح دهید.
پاسخ اجمالی

1. خداوند در این آیه مى ‏فرماید: «آیا (پیروان فرمان شیطان، پس از این همه نشانه ‏ها و برنامه ‏هاى روشن) انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سایه ‏هایى از ابرها به سوى آنان بیایند (و دلایل تازه ‏اى در اختیارشان بگذارند؟! با این که چنین چیزى محال است!) و همه چیز انجام شده، و همه کارها به سوى خدا بازمى‏ گردد».

2. جسمانی نبودن خداوند، یکی از مهم ترین بحث ها در باب صفات سلبیه حضرت حق تعالی است. دلایلی عقلی و نقلی در نفی جسمانیت خداوند بیان شده است؛ مانند این که مشاهدۀ حسّى تنها در مورد اجسامى صورت مى گیرد که داراى رنگ و مکان و محل هستند. بنابر این، در مورد ذات خداوند که ما فوق زمان و مکان است معنا ندارد؛ ذات پاک او نه در دنیا با این چشم ظاهری دیده مى ‏شود و نه در آخرت.

3. همچنین برخی از آیات قرآن کریم در مورد خداوند، جزو آیات محکم است و هر گونه نقص و حاجت و امکان را از ذات الاهی نفی می کند؛ مانند آیۀ شریفۀ «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ»؛ هیچ چیز همانند او نیست. این آیات در حقیقت پایۀ اصلى شناخت تمام صفات خدا است.

پاسخ تفصیلی

این آیه اگر چه از آیات پیچیده قرآن به نظر مى ‏رسد، ولی دقت روى تعبیرات آن ابهام را بر طرف مى ‏سازد.

در این جا روى سخن به پیامبر اکرم(ص) است که به دنبال بحث آیه قبل: «و اگر بعد از این همه نشانه ‏هاى روشن، که براى شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانید کرد) که خداوند، توانا و حکیم است»،[1] خداوند در این آیه مى ‏فرماید: «آیا (پیروان فرمان شیطان، پس از این همه نشانه ‏ها و برنامه ‏هاى روشن) انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سایه ‏هایى از ابرها به سوى آنان بیایند (و دلایل تازه ‏اى در اختیارشان بگذارند؟! با این که چنین چیزى محال است!) و همه چیز انجام شده، و همه کارها به سوى خدا بازمى‏ گردد».[2]

برای روشن شدن منظور آیۀ مزبور، به تفسیر و توضیح آن در بخش های زیر پرداخته می شود.  

الف. تفسیر «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ»

درباره این بخش از آیۀ شریفه سه تفسیر وجود دارد:

1. خداوند به قدر کافى اتمام حجت کرده، و نباید افراد لجوج در انتظار این باشند که خدا و فرشتگان نزد آنها آیند و حقایق را بازگو کنند که این امر محال است، و اگر هم ممکن بود نیازى به آن نبود.

2. آیا آنها با این لجاجت در عدم ایمان در انتظار این هستند که فرمان عذاب الاهى و فرشتگان عذاب فرا رسند و آنها را ریشه کن سازند.

3. آیا آنها با این کار خود در انتظارند که قیامت بر پا شود و فرمان عذاب همراه فرشتگان الاهى فرا رسد و به حساب همگى رسیدگى گردد، و به کیفر خود گرفتار شوند.[3]

 بنا بر تفسیر دوم و سوم، اشاره به این است که عذاب الاهى به طور ناگهانى همچون ابرها بر سر آنها سایه ‏افکن مى ‏شود، به ویژه از آن جا که انسان با مشاهدۀ ابر انتظار ریزش باران رحمت را دارد، هنگامى که عذابى به صورت صاعقه و مانند آن از آن فرود آید دردناک تر است؛[4] همان طور که عذاب بعضى از اقوام پیشین نیز به صورت صاعقه‏ هایى بود که از ابرها فرود آمد.[5]

اما بنابر تفسیر اول ممکن است اشاره به عقیده خرافى کفار باشد که گمان مى ‏کردند خداوند گاهى از آسمان نازل مى ‏شود، در حالى که ابرها بر او سایه ‏افکن مى‏ باشند.[6]

ب. تفسیر «قُضِیَ الْأَمْرُ» (پایان یافتن کار)

در بارۀ این که منظور از «قُضِیَ الْأَمْرُ»؛ یعنی پایان یافتن کار چیست، از سوی مفسّران دیدگاه هایی بیان شده است؛[7] مانند این که اشاره به پایان گرفتن کار تبلیغ و بیان همۀ حقایق باشد که در آیه قبل تحت عنوان بیّنات به آن اشاره شده بود و با وجود این، دیگر انتظار آنها، بى ‏معنا است و به فرض محال که ممکن باشد خداوند و فرشتگان نزد آنها حضور یابند، نیازى به آن احساس نمى‏ شود؛ زیرا همه چیز براى هدایت آنها به قدر کافى در اختیارشان قرار داده شده و مطابق این تفسیر، هیچ گونه تقدیرى در آیه وجود ندارد، و عین الفاظ آیه گویا است. بنابر این، استفهام موجود در آیه، انکارى مى ‏باشد. و این تفسیر، مناسب ‏تر به نظر مى ‏رسد، و نیاز به تقدیر هم ندارد.[8]

ج. تفسیر «إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»

و در پایان آیه، مى ‏فرماید: «و همه کارها به سوى خدا باز مى ‏گردد». امور مربوط به ارسال پیامبران و نزول کتاب هاى آسمانى و تبیین حقایق بازگشت به او مى ‏کند همان گونه که امر حساب و مجازات و کیفر و پاداش به او باز مى‏ گردد.[9]

د. رؤیت و جسمانی بودن خداوند غیر ممکن است!

 جسمانی نبودن خداوند، یکی از مهم ترین بحث ها در باب صفات سلبیه حضرت حق تعالی است.[10] دلایلی عقلی و نقلی در نفی جسمانیت خداوند بیان شده است؛ مانند این که هر جسمی دارای ابعاد سه گانه طول، عرض و ارتفاع است و بنابر نظریات جدید، بُعد زمان هم به این سه بُعد اضافه می شود که لازمه این امر ترکیب در جسم است، و هر موجود مرکّب محتاج به اجزای خود است، و هر موجود محتاجی ممکن است، پس واجب نیست. در حالی که خداوند، موجود واجب است.[11]

بی گمان مشاهدۀ حسّى تنها در مورد اجسامى صورت مى گیرد که داراى رنگ و مکان و محل هستند. بنابر این، در مورد ذات خداوند که ما فوق زمان و مکان است معنا ندارد. ذات پاک او نه در دنیا با این چشم ظاهری دیده مى ‏شود و نه در آخرت.[12]

همچنین برخی از آیات قرآن کریم در مورد خداوند، جزو آیات محکم است و هر گونه نقص و حاجت و امکان را از ذات الاهی نفی می کند؛ مانند آیۀ شریفۀ «او آفرینندۀ آسمان ها و زمین است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفت هایى از چهارپایان آفرید و شما را به این وسیله [بوسیله همسران‏] زیاد مى کند هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست».[13] جملۀ «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ»؛ هیچ چیز همانند او نیست، در حقیقت پایۀ اصلى شناخت تمام صفات خدا است که بدون توجه به آن به هیچ یک از اوصاف پروردگار نمى ‏توان پى ‏برد؛ زیرا خطرناک ترین پرتگاهى که بر سر راه پویندگان طریق «معرفة اللّه» قرار دارد همان پرتگاه «تشبیه» است که خدا را در وصفى از اوصاف شبیه مخلوقاتش بدانند، این امر سبب مى ‏شود که به درّه شرک سقوط کنند. خداوند متعال، وجودى است بى ‏پایان و نامحدود از هر نظر و هرچه غیر او است، محدود و متناهى است از هر نظر، از نظر عمر، قدرت، علم، حیات، اراده، فعل، و خلاصه همه چیز، و این همان خط «تنزیه» و پاک شمردن خداوند از نقائص ممکنات است.[14]

بنابراین، هر چه از ظاهر آیات قرآن کریم بر خلاف آیات محکم[15] دیده شود، مانند این که صفات و افعالى را به خدا نسبت دهد، که متضمن حدوث ذات اقدس الاهی است، باید به وسیله آیات محکم قرآن، معنا شوند، و با دلایل عقلی و نقلی و تدبّر، معنا و تفسیری از آنها ارائه داد که با صفات و اسماى حسناى خداى تبارک و تعالى منافات نداشته باشد.

با این حال، جمعى از دانشمندان اهل سنت به استناد بعضى از احادیث ضعیف و پاره ‏اى از آیات متشابه اصرار بر این دارند که خداوند در قیامت با همین چشم دیده مى‏ شود و در قالب جسمى در مى ‏آید و داراى رنگ و مکان است و بعضاً آیۀ مورد بحث را ناظر به این معنا دانسته ‏اند و شاید توجه به این حقیقت ندارند که چه مفاسد و مشکلاتى از این رهگذر به وجود مى‏ آید.

البته مشاهده خداوند با چشم دل هم در این جهان ممکن است و هم در جهان دیگر و مسلماً در قیامت که ذات پاک او ظهور و بروز قوی ترى دارد این مشاهده قوی تر خواهد بود.[16]

بنابراین، جسمانی نبودن خداوند یک ضرورت عقلی و نقلی است. 

 


[1]. بقره، 209.

[2]. بقره، 210.

[3]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 86 و 87، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

[4]. همان، ص 87.

[5]. شعراء، 189: «سرانجام او را تکذیب کردند، و عذاب روز سایبان (سایبانى از ابر صاعقه ‏خیز) آنها را فراگرفت یقیناً آن عذاب روز بزرگى بود».

[6]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 87.

[7]. ر.ک: طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، با مقدمه بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 539، انتشارات ناصر خسرو،تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ بغدادى، علاء الدین على بن محمد، لباب التاویل فى معانى التنزیل، تصحیح: شاهین، محمد على، ج 1، ص 140، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ عاملى ابراهیم، تفسیر عاملى، تحقیق: غفاری، على اکبر، ج 1، ص 368، انتشارات صدوق، تهران، 1360ش؛ جعفرى، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 500، بی نا، بی جا، بی تا.

[8]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 86.

[9]. همان.

[11].  ر.ک: سبحانى، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ج 2، ص 112 – 117، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، قم، چاپ سوم، 1412ق.

[13]. شوری، 11: «فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً یَذْرَؤُکُمْ فیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر».

[14]. تفسیر نمونه، ج 20، ص 366 و 367؛ و ر.ک: الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ج 2، ص 115.

[16]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 88.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها