جستجوی پیشرفته
بازدید
21767
آخرین بروزرسانی: 1400/04/12
خلاصه پرسش
با توجه به روایات مختلفی که وجود دارد، آیا ابراز علاقه به دیگران، ستایش و تشویق آنها، از لحاظ اخلاقی، رفتاری مثبت است یا رفتاری منفی؟!
پرسش
برخی روایات تعریف مؤمن را در حضور خودش منع می‌کند؛ اما در روایات دیگر می‌گوید علاقه‌ی خود را به برادر دینی خود ابراز داشته و اگر کار خوبی از او سرزد تشویقش کنید، این دو روایت چگونه جمع می‌شوند؟
پاسخ اجمالی

در موضوع محبت به دیگران باید گفت؛ گاه فردی را به دلیل ویژگی‌های معنوی و اخلاقی او -حتی بدون آن‌که ارتباط مستقیمی با او داشته باشیم- دوست داریم. این ویژگی مثبتی است که در جای خودش بدان پرداخته شده است؛ اما انسان‌ها در زندگی اجتماعی خود نیازمند ارتباطات دو جانبۀ دیگری هم هستند. آنها باید دوستانی برگزینند؛ تکیه‌گاه‌‌هایی در زندگی داشته باشند؛ با دیگران به داد و ستد و شراکت بپردازند و ... .

این‌جا است که باید مراقب بود که روابط اجتماعی انسانی در مسیری متعادل ادامه یابد، تا هم ارتباط انسان با خدای تحت‌الشعاع خود قرار نگیرد، و کرامت انسانی خدشه‌­دار نشود و هم نوعی بی­‌تفاوتی نسبت به دیگران و رفتارهای نیک آنان در انسان به وجود نیاید.

پیشوایان دینی ما نیز همواره توصیه­‌هایی جهت حفظ این تعادل ارائه می­‌فرمودند که در ذیل به بخشی از آنها خواهیم پرداخت:

با توجه به این‌که ارتباطات صمیمانه و منطقی میان افراد مورد تأیید اسلام است، و نظر به این‌که ابراز محبت به تحکیم دوستی‌­ها می‌­انجامد، توصیه شده است که اگر فردی را دوست داریم، این محبت قلبی به او را ابراز کنیم.

امام صادق‌(ع) خطاب به یکی از پیروان خویش می­‌فرماید: اگر یکی از برادرانت را دوست داری، این دوستی را به اطلاع او نیز برسان؛ چرا که حضرت ابراهیم(ع) عرضه داشت، خدایا! نشانم بده که چگونه مردگان را زنده می‌­کنی. خدا فرمود: آیا ایمان نداری؟! گفت چرا! ولی می­‌خواهم اطمینان بیشتری در قلبم به وجود آید.[1]

امام(ع) با بیان این داستان حضرت ابراهیم(ع)، غیر مستقیم به این نکته اشاره می‌­فرماید که گاه باید رویکردی داشت که بر اطمینان قلبی افزود و با اظهار دوستی به زبان، طرف مقابل را به وجود این علاقه‌مندی مطمئن‌­تر ساخت.

حضرتشان در روایت دیگری به صراحت همین موضوع را اظهار می­‌فرماید: اگر فردی را دوست داشتی، به این دوستی آگاهش کن؛ زیرا این آگاهی، دوستی میان شما را محکم‌­تر خواهد کرد.[2]

در همین راستا، باید از محبت‌­های دیگران نیز تقدیر و تشکر به عمل آورد. نقل است که پروردگار در روز قیامت به بنده خود می‌­گوید آیا محبت فلانی را با سپاس‌گزاری پاسخ گفتی؟! او در جواب می‌­گوید: پروردگارا! من از خودت مستقیماً سپاس‌گزاری کردم! خداوند پاسخ می­‌دهد که چون تو از آن فرد تشکر نکردی سپاس‌گزاری تو از من نیز فایده‌­ای نخواهد داشت![3]

با تمام آنچه گفته ­شد، گاه ابراز محبت و تقدیر و تشکر از دیگران به جای آن‌که نشانگر ویژگی‌­های مثبت اخلاقی باشد، به ابزار و وسیله­ای برای رشد رذائل اخلاقی تبدیل می‌­شود. صفت چاپلوسی را در انسان زنده می‌­کند؛ غرور کاذب را در طرف مقابل ایجاد می‌­کند؛ توجه انسان به منشأ اصلی نعمت‌ها را کم‌­رنگ می­‌کند؛ انسان به دروغ و برای رسیدن به منافع پست مادی، خود را علاقه‌مند به دیگری نشان داده، بدون آن‌که کوچک‌ترین محبتی در قلب او وجود داشته باشد و... .

این‌جا است که دیگر، توصیه‌­های پیشوایان رنگ و بوی دیگری گرفته و انسان‌­ها از چنین رفتارهایی برحذر می­دارند:

پیامبر اکرم(ص) از ستایش بی‌جا منع کرده و فرمود: به روی ستایش‌گران(چاپلوس) خاک بپاشید![4]

امام هادی(ع) خطاب به فردی که بیش از اندازه به ستایش از ایشان پرداخته بود، شدت عمل به خرج داده و فرمود: برو پی کارت! چاپلوسی بیش از اندازه، انسان را به تو بدگمان می‌کند! اگر واقعاً دیدی که برادرت مورد اعتماد است، به جای چاپلوسی، نیت خود را نسبت به او پاک کن.[5]

در روایتی دیگر نیز توصیه شده است؛ اگر فردی نزد تو آمد و خوبی‌­ها و رفتارهای نیکی را به تو نسبت داد که تو آنها را در اندرون خود نمی‌­یابی، این ستایش را از او قبول نکرده و او را تکذیب کن؛ زیرا او با این کارش به تو ستم روا داشته است![6]

امام علی(ع) می‌­فرماید: چه بسا افرادی که به دلیل تعریف و تمجید مردم از آنها، دچار فتنه شده‌­اند.[7]

تمام موارد فوق نشانگر آن نیست که همواره باید از ستایش کارهای نیک دیگران و تشویق آنان دریغ ورزیم، بلکه تنها ضروری است که پیامدهای آن‌را سنجیده و سپس سخنی به اندازه بگوییم، چنانچه حضرتشان در جای دیگر فرمودند: ستایش بیش از شایستگى، چاپلوسى از طرف مقابل به شمار آمده و دریغ از ستایش لازم نیز ناشی از درماندگى یا حسادت است‏.[8]

عقل هر فردی به تنهایی می­‌تواند داور مناسبی باشد که آیا ابراز علاقه‌­ها و ستایش‌­های او رفتاری خداپسندانه برای تحکیم روابط سالم اجتماعی و تشویق دیگران به کار نیک است، و یا رفتاری منافقانه برای جلب منافع شخصی!

اوّلی فضیلتی اخلاقی است که اسلام بدان توصیه کرده، و دومی رذیلتی اخلاقی است که نمی‌­تواند مورد تأیید اسلام باشد.[9]

 

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 644، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.

[2]. همان.

[3]. همان، ج 2، ص 99.

[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 11، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق.

[5]. محمد بن مکی(شهید اول)، الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة، ص 42- 43، قم، زائر، 1379ش.

[6]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 157، قم، دار الکتاب، 1404ق.

[7]. سید رضی، نهج البلاغة، ص 556، قم، هجرت، 1404ق.

[8]. همان، ص 535.

[9]. برای آگاهی بیشتر: تملق و چاپلوسی، 27671

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها