جستجوی پیشرفته
بازدید
7174
آخرین بروزرسانی: 1396/11/29
خلاصه پرسش
آیا «ثابتات ازلیه» که معتزله بیان کرده‌اند همان «اعیان ثابته» نزد عرفا است؟
پرسش
آیا «ثابتات ازلیه» که معتزله بیان کرده‌اند همان «اعیان ثابته» نزد عرفا است؟
پاسخ اجمالی
از نظر معتزلیان شیء اعم از وجود است؛ زیرا بین «وجود» و «عدم»، حدّ وسطی به نام «حال» وجود دارد که هرچند وجود ندارد، اما مفهوم «شیء» بر آن صادق است؛ اما اعیان ثابته در نظر اهل عرفان همان صوَر ماهیات و کثرات تفصیلی است که در دومین تجلی از تجلیات الهی پس از تعیّن اول محقق می‌گردد. اهل عرفان، اعیان ثابته را هر چند به «لا موجودة و لا معدومه» توصیف نموده‌اند، ولی «وجود و عدم» در اصطلاح آنها با آنچه در اصطلاح فلاسفه است، متفاوت می‌باشد؛ زیرا مقصود اهل عرفان از وجود، ظهور در خارج از صقع ربوبی بوده و عدم نیز به معنای باطن بودن شیء در صقع ربوبی می‌باشد. پس ثبوت در اعیان ثابته به معنای وجود علمی الهی است که در مقابل وجود خارجی قرار می‌گیرد.
پاسخ تفصیلی
برای تبیین مبنای معتزله در بحث ثابتات ازلیه و مقایسه آن با اعیان ثابته در عرفان، لازم است ابتدا مقدمه‌‌ای در خصوص فضای مورد بحث معتزلیان ذکر گردد و اشکالاتی که از مُثبِتین اعیان ثابته بر این نظریه وارد گردیده است مبرهن گردد تا تفاوت‌های این دو نظریه روشن گردد.
الف) ثابتات ازلیه معتزله
معتزلیان در بحث رابطه «موجودیّت» با «شیئیّت» بیان کرده‌اند که شیء اعم از وجود است؛ زیرا بین «وجود» و «عدم»، حدّ وسطی به نام «حال» وجود دارد که «شیء» بر آن صادق است، هرچند وجود ندارند.[1]
دلایلی برای اثبات «ثابتات ازلیه»
معتزله ادله‌‌ای بر مدعای خود ذکر کرده‏‌اند، از جمله:
1. خودِ «وجود»، موجود یا معدوم نیست؛ زیرا اگر موجود باشد، تسلسل رخ می‌دهد و اگر معدوم باشد، تناقض لازم می‌آید. بنابر این، غیر از موجود و معدوم، امر ثابتی است که از آن به «حال» یاد می‌شود.
2. خداوند پیش از ایجاد اشیاء باید بدان‌ها علم داشته باشد و از آن‌جا که هنوز آنها را ایجاد نکرده است، موجود نمی‌باشند. از طرفی معدوم هم مورد علم واقع نمی‌شود (چرا که چیزی نیست تا معلوم شود). پس باید امری بین وجود و عدم ثابت باشد که ماهیات معدومه بدان متصف گردند.
3. ماهیات پیش از اتصاف به موجودیت احکامی د‌ارند؛ مانند کلّیت، برخورداری از جنس و فصل و... از طرفی معدوم صرف نمی‌تواند محکوم حکمی واقع شود و محمول چیزی قرار گیرد. پس باید ماهیات معدومه تحققی ورای وجود و عدم داشته باشند که از آن به «حال» تعبیر می‌شود.
پاسخ حکما
حکما در پاسخ به شبهه اول گفته‌اند وجود «موجود» است؛ اما «موجود» به معنای شیئی که وجود به صورت عارضی برای آن ثابت شده نیست؛ بلکه موجود به معنای نفس واقعیت و عین موجودیت است؛ همان‌‌گونه که در «الانسان ناطق» گفته می‌شود انسان چیزی است که نطق برای او ثابت است، اما نه به این معنا که پیش از عروض نطق، انسانی وجود دارد که موضوع یا موصوف این وصف باشد، بلکه به همین نطق است که انسان گشته و انسانیت او غیر از ناطقیتی که با این محمول برای او ثابت می‌شود نیست. در نتیجه وجود برای موجود بودن و انسان برای ناطق بودن نیازمند وجود یا نطق خارجی نیستند تا بر آنها حمل گردد، بلکه خود دارای وجود و نطق بوده و این اوصاف به صورت حمل ذاتی و به اصطلاح حمل من صمیمه[2] بر آنها حمل می‌گردد.
پاسخ شبهه دوم نیز بدین صورت است که علم الهی به اشیاء پیش از ایجاد خارجی‌شان، به صورت علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است؛ به این معنا که در عین وحدت و بساطت، شامل تمام حقیقت اشیائی که قرار است ایجاد گردند می‌باشد.
شبهه سوم نیز به این صورت پاسخ داده می‌شود که «وجود» مختص وجود خارجی نبوده و شامل وجود ذهنی و وجود نفس الامری نیز می‌شود. به عبارت دیگر، به فراخور جایگاه و عقد الوضعی[3] که برای ماهیت در یک قضیه لحاظ گردیده، وجودی برای آن ثابت است و اعم از این‌که عقد الوضع، وجود ذهنی ماهیت باشد؛ مانند جایی که گفته می‌شود «انسان کلّی است»؛ یا این‌که وجود نفس الامری آن باشد؛ مانند جایی که گفته شود «الانسان حیوان ناطق» به حمل اولی؛ در هر صورت هنگامی که پیش از وجود خارجی ماهیت احکامی برای آن ثابت می‌شود به لحاظ تحقق و وجود متناسب با عقد الوضع ماهیت است.
نتیجه اشکالات وارده از سوی حکما بر معتزلیان چنین خواهد بود که حدّ فاصلی بین وجود و عدم تحقق نداشته و چیزی به نام «حال» ثابت نمی‌باشد.[4]
اعیان ثابته در عرفان
«اعیان ثابته» که در کلمات عرفا و حتی برخی از فلاسفه مانند ملاصدرا به چشم می‌خورد،[5] معنایی غیر از حدّ فاصل وجود و عدم داشته و مراد از آن، تحقق اشیاء در علم الهی است که پیش از ایجاد، به آنها علم دارد.
به بیان روشن‌تر، اعیان ثابته همان صوَر ماهیات و کثرات تفصیلی است که در تعیّن ثانی(دومین تجلی از تجلیات الهی که پس از تعیّن اول محقق می‌گردد) معلوم حقّ تعالی قرار می‌گیرند. به بیان دیگر، صور علمی حقّ تعالی در دومین تعیّن خویش که به نحو معلومات تفصیلی بوده و همان ماهیات اشیاء هستند، اعیان ثابته نامیده می‌شود و با اسمائی؛ مانند «انسان، فلک و...» از آنها یاد می‌گردد. این حقایق، صوَر و مظاهر اسمای تفصیلی الهی در مقام تعین ثانی‌اند؛ به این معنا که هر اسمی در مرتبه تعیّن ثانی، دارای مظهری است که از آن به «عین ثابت آن اسم» یاد می‌شود. [6]
در این‌جا پرسشی مطرح می‌گردد و آن این است که چرا این حقایق را «اعیان ثابته» نامیده‌اند؟ در پاسخ باید گفت ابن عربی با وام گرفتن تعبیر معتزله از مرحله «حال» که آن‌را امری «ثابت» و واسطی میان وجود و عدم می‌انگاشتند، صوَر علمی حق در تعین ثانی را «اعیان ثابته» نامید؛ اما خود وی هرگز نظریه ایشان را نپذیرفت. البته ابن عربی نیز بارها اعیان ثابته را به «لا موجودة و لا معدومه» توصیف نموده است، ولی بین «وجود و عدم» در اصطلاح او با اصطلاح فلاسفه تفاوت وجود دارد؛ زیرا مقصود او از وجود، ظهور در خارج از صقع ربوبی بوده و عدم نیز به معنای باطن بودن شیء در صقع ربوبی می‌باشد. پس ثبوت در اعیان ثابته به معنای وجود علمی الهی است که در مقابل وجود خارجی قرار می‌گیرد.[7]
طبق این بیان، اگر اشکال شود که این تعبیرات عیناً همان تعابیر معتزله است که اشیاء را در علم الهی ثابت دانسته و ماهیات را موجود در ظرفی به نام «ثبوت» می‌انگاشتند؛ در پاسخ گفته می‌شود اولاً: معتزلیان درباره همه مفاهیم غیر خارجی مانند «وجود و...» نیز همین سخن را بیان داشتند و از تسلسل «الوجود موجود» و مانند آن، لزوم حد فاصلی میان وجود و عدم را اثبات می‌نمودند؛ این در حالی است که این مفاهیم عین ثابت ندارند.[8] ثانیاً: جعل اصطلاح نیازمند تبیین است و مهم‌ترین اشکال فلاسفه به معتزلیان این است که اگر مراد شما از نفی و اثبات که فقط آنها را نقیضین می‌شمارید، همان وجود و عدم فلاسفه است، در این صورت نزاعی وجود ندارد و شما نیز قائل به عدم وجود واسطه میان این دو هستید و در نتیجه بحث از اعمیت شیء نسبت به وجود، صرفاً بحثی لفظی و اصطلاحی است.
در نظر ملاصدرا منشأ اشتباه معتزلیان در اعتقاد به «ثابتات ازلیه»، خلط مراتب وجود (یعنی خارج، ذهن و نفس الامر) و عدم تفکیک بین بحث اعیان ثابته با مفاهیم ثانی فلسفی و حقایق نفس الامری است.
 
 
 

[1]. ملا هادی سبزواری سه انگیزه برای معتزله ذکر می‌نماید: اوّل) اثبات ازلیت علم واجب به ما عدا است. دوّم) ازلیت امکان عالم است. سوّم) ثبوت شیء برای خود را متفرع بر ثبوت ماهیت در حال عدم دانسته‏‌اند. ر. ک: سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، مصحح، حسن زاده آملی، حسن، ج 2، ص 224، تهران، ناب، چاپ اول، 1379ش؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیة،تعلیقات، سبزواری، طباطبائی، ج 1، ص 75-76، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ سوم، 1981م.
[2]. در حمل من صمیمه، محمول برخواسته از ذات موضوع است و ترکیب موضوع و محمول در این حمل اتحادی است نه انضمامی.
[3]. عقد الوضع به این معنا است که جایگاه موضوع را درهمان جایگاه موضوعیت در نظر بگیریم که به چه لحاظی موضوع واقع شده، آیا به لحاظ وجود خارجی و به حمل شایع و صناعی است یا به لحاظ وجود ذهنی و حمل اولی است.     
[4]. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، ج 1، ص 511 به بعد، قم، اسراء، چاپ دوم، 1382ش؛ شرح المنظومه، ج 2، ص224 به بعد؛ ر. ک: 102771.
[5]. الحکمة المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیة، ص 75-78. وی در مباحث مختلفی از این کتاب به تحقق اعیان ثابته تصریح نموده است. به عنوان نمونه ر. ک: همان، ص 49، 69، 70، 260، 341.
[6] . ر. ک: 50759.
[7]. ر. ک: یزدان پناه، سید یدالله، اصول و مبانی عرفان نظری، ص 463 به بعد، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، چاپ سوم، 1391ش.
[8]. ر. ک: همان، ص517.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها