جستجوی پیشرفته
بازدید
38903
آخرین بروزرسانی: 1391/02/23
خلاصه پرسش
در آیه 7 سوره آل عمران، آیا «الراسخون فی العلم» عطف بر الله است یا جمله ای مستقل می باشد؟
پرسش
سورۀ آل عمران آیۀ 7 می فرماید: «..وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ»، آیا این آیه را باید با وقف بعد از «الاّ الله» یعنی به این صورت: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ.....وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا» بخوانیم؟
پاسخ اجمالی

بحث مهمى در معناى این آیه وجود دارد که آیا تأویل قرآن را فقط خدا و راسخون در علم مى‏ دانند و یا تأویل قرآن را فقط خدا مى ‏داند، اما راسخون در علم مى ‏گویند گرچه تأویل آیات متشابه را نمى ‏دانیم، ولی در برابر همه آنها تسلیم هستیم.

مفسّران دلایلی آورده اند که «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» عطف بر «اللَّه» است؛ مانند این که گفته اند؛ روایات فراوانى که در تفسیر آیه نقل شده، همگى تأیید مى‏کند که راسخون در علم، تأویل آیات قرآن را مى‏دانند.

پاسخ تفصیلی

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ ءَایَاتٌ محُّکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ... وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ  وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ کلُ‏ٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا».[1]

در این آیۀ شریفه بحث مهمى در میان مفسران و دانشمندان دیده مى ‏شود که آیا «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» جمله مستقلى بوده و یا عطف بر «الا اللَّه» است؟ یعنی آیا «تأویل قرآن را جز خدا و راسخون در علم نمى ‏دانند» و یا این که «تأویل قرآن را فقط خدا مى ‏داند، اما راسخون در علم مى‏ گویند گرچه تأویل آیات متشابه را نمى‏ دانیم، اما در برابر همه آنها تسلیم هستیم و همه از طرف پروردگار ما است»؟

طرفداران هر یک از این دو دیدگاه براى اثبات عقیدۀ خود شواهدى آورده‏اند، اما آنچه با قرائن موجود در آیه و روایات هماهنگی دارد، آن است که «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» عطف بر «اللَّه» است؛ زیرا:

1. بسیار بعید به نظر مى‏ رسد که در قرآن، آیاتى باشد که اسرار آن را جز خدا نداند؛ چرا که این آیات براى تربیت و هدایت مردم نازل شده است و چگونه ممکن است حتى پیامبرى که قرآن بر او نازل شده از معنا و تأویل آن بى ‏خبر باشد؟! این درست به آن مى ‏ماند که شخصى کتابى بنویسد که مفهوم بعضى از جمله‏ هاى آن را جز خودش هیچکس نداند![2]

2. روایات فراوانى که در تفسیر آیه نقل شده، همگى تأیید مى ‏کند که راسخون در علم، تأویل آیات قرآن را مى ‏دانند؛ مانند این که امام باقر(ع) می فرماید: «رسول خدا(ص) افضل راسخان در علم بود و تفسیر و تأویل هرچه بر او نازل شد مى ‏دانست و چیزى بر آن حضرت نازل نشد که تفسیر آن را نداند و پس از او اوصیای گرامیش تفسیر و تأویل همه قرآن را مى ‏دانستند».[3] مؤیّد این مطلب این است که صحابه و تابعین تمام آیات قرآن را تفسیر کرده‏اند و نقل نشده است که آنان در جایى توقّف کرده بگویند: این مورد از متشابهات است که جز خدا آن را نمى ‏داند.[4]

3. اگر منظور این باشد که راسخون در علم در برابر آنچه نمى ‏دانند، تسلیم هستند مناسب تر این بود که گفته شود: راسخون در ایمان چنین هستند؛ زیرا راسخ در علم بودن متناسب با دانستن تأویل قرآن است، نه با ندانستن و تسلیم بودن.[5]

بنابر این، «الراسخون فی العلم» نمی تواند جمله مستقلی باشد، بلکه باید عطف بر کلمۀ «اللَّه» شود.

نکتۀ مهم این است که از ظاهر عبارت خطبۀ «اشباح» در نهج البلاغه چنین برداشت مى ‏شود که راسخون در علم تأویل آیات را نمى ‏دانند و به عجز و ناتوانى خود معترف ‏اند: «آگاه باش راسخان در علم آنهایند که خداوند آنها را با اقرار اجمالى به تمام آنچه از آنها پوشیده است و تفسیر آن را نمى‏دانند، از فرو رفتن در اسرار نهانى بى نیاز ساخته. و خدا آنان را از این جهت که در برابر آنچه از تفسیر آن بى خبرند به عجز و ناتوانى خویش اعتراف دارند، ستوده است، و ترک بحث و تعمق در آنچه خداوند به عهده آنان نگذاشته است، رسوخ در علم نامیده (و آنان را از راسخان در علم خوانده)».[6]

ولى با توجه به روایاتی که از خود امام علی(ع) نقل شده است که راسخان را آگاه از تأویل قرآن معرّفى نموده،[7] در توجیه و تفسیر این جمله گفته می شود که: اموری در قرآن کریم وجود دارد که از اسرار الاهی بوده و حق تعالى آن را از آدمی پوشانده و عقل بشری نمی تواند به آن پی ببرد، و مأمور به اندیشه در آن هم نیستند. یکی از صفات راسخون این است که اقرار دارند نمی توانند به کنه و عمق این امور و اسرار دست یابند. لذا همین عجز و ناتوانی آنها را از تفکّر و تعمّق در آن باز می دارد و به هر آنچه خداوند گفته به تعبّد ایمان دارند.[8]

با این همه، می توان گفت که در آیۀ مورد بحث راسخون در علم عطف بر الله نیست، بلکه جمله مستقلی باشد و بنابر آن راسخون در علم، آگاه به تأویل قرآن نیستند. اما این برداشت باید با این تفسیر همراه باشد که تنها خداوند تأویل حقیقی قرآن را می داند و غیر خدا از جمله راسخون در علم آگاه به تأویل نیستند مگر این که از طریق خداوند آن را به دست آورده باشند و روایاتی که در آن بیان شده راسخان در علم به تأویل آگاه اند به این معنا است که خداوند به عنوان تنها منبع آگاه از تأویل قرآن، این تأویلات را بدان ها آموخته است. پس آیه اشاره به این دارد خدا تنها داننده تأویل است و غیر از خدا تنها از طریق او آگاه می شوند.

علاوه بر این، آیۀ مشابه دیگری نیز وجود دارد که این معنا از آن به دست می آید که تنها خداوند آگاه به این گونه مسائل است و اگر دیگران علمی بدان دارند از خداوند است: «خداوند دانندۀ غیب است و کسى را بر غیب خود آگاه نکند مگر کسى را از میان پیامبران که او را پسندیده باشد».[9]

 

[1]. آل عمران، 7: «اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشى از آن کتاب، آیات محکم است [که کلماتش صریح و معانى‏اش روشن است‏] آنها اصل و اساس کتاب‏اند، و بخشى دیگر آیات متشابه است [که کلماتش غیر صریح و معانى‏اش مختلف و گوناگون است و جز به وسیله آیات محکم و روایات استوار تفسیر نمى‏شود ... در حالى که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى‏دانند ...».

[2]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 441، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

[3]. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 89، ص 80 و 81، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.

[4]. طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 701، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.

[5]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 441.

[6]. سید رضی، نهج البلاغه، مصحح: صبحی صالح، خ 91، ص 125، مؤسسه دارالهجرة، قم، بی تا.

[7]. کلینى، الکافی، ج 1، ص 213، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.

[8]. ر.ک: بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 331 و 332، دفتر نشر الکتاب، بی جا، چاپ دوم، 1362ش؛ سید رضی، تنبیه الغافلین و تذکرة العارفین، مترجم: کاشانی، ملافتح الله، مصحح: ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، ج 1، ص 406، انتشارات پیام حق، تهران، چاپ اول، 1378ش؛ حسینی شیرازی، سید محمد، توضیح نهج البلاغه، ج 2، ص 43 و 44، دار تراث الشیعة، تهران، بی تا.

[9]. جن، آیه 26 و 27: «عَلِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلىَ‏ غَیْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏».

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها