جستجوی پیشرفته
بازدید
9223
آخرین بروزرسانی: 1396/12/22
خلاصه پرسش
مگر شخص یزید فرمان به قتل امام حسین(ع) داد تا شایسته لعنت باشد؟! آیا مردم و فرمانروایان کوفه، خودسرانه به این کار اقدام نکردند؟
پرسش
چه کسی حسین را کشت؟ اگر بگویی یزید بن معاویه از تو دلیل از کتب خودتان می‌خواهم. خودت را به زحمت نیانداز چنین چیزی پیدا می‌کنی؟! اگر بگویی شمر بن ذی الجوشن، می‌گویم: چرا یزید را لعن می‌کنی؟ اگر بگویی حسین در زمان یزید شهید شد، به تو می‌گویم: پس امام غائب تو هم مسئول همه خون‌هایی است که از مسلمانان به زمین ریخته می‌شود چرا که در عهد او عراق و افغانستان و فلسطین به خاک و خون کشیده شده و شیعیان کشته می‌شوند و او هیچ کاری نمی‌کند؟! در صورتی که شیعه معتقد است حاکم فعلی کون و مکان امام غائب است؟
پاسخ اجمالی
در دانش فقه، به کسی که مستقیماً در ارتکاب جنایت نقش داشته، «مباشر» و به کسی که مباشر را به انجام جنایت تشویق یا وادار کرده است «مسبب(متسبب)» می‌گویند.[1] گرچه در جنایات عمدی، قصاص بر مباشر اجرا می‌شود و فرد مسبب، قصاص نمی‌شود، اما این حکم فقهی، چیزی از جرم و جنایت و قبح رفتار مسبب کم نمی‌کند. بلکه حتی کسانی که رضایت به یک جنایت داشته باشند، همه آنها شریک در آن جنایت هستند. همان‌گونه که شتر حضرت صالح(ع) را تنها یک نفر کشت اما به دلیل این‌که دیگران هم به این کار راضی بودند، کشتن شتر در قرآن کریم به همه افراد قوم ثمود نسبت داده شد.[2] با ذکر این مقدمه، به موضوع پرسش برمی‌گردیم:
در جریان شهادت امام حسین(ع)، افرادی که در کربلا حضور پیدا کرده و مستقیماً با حضرتشان به نبرد پرداختند، مباشران این جنایت فجیع بشمار آمده و دیگر افرادی که دستور این جنایت را صادر کردند، مسببان آن می‌باشند و حتی آنانی که در این گناه بزرگ نقشی نداشته اما راضی به آن بودند نیز شریک در گناه بوده و مجازات خواهند شد.
اما این‌که یزید بن معاویه مسبب این جنایت بوده و رضایت به آن داشته‌ است یا نه؟! با بررسی منابع تاریخی معتبر می‌توان نقش اصلی او را دریافت:
پس از مرگ معاویه، یزید نامه‌ای به حاکم مدینه ولید بن عقبه نوشت و از او خواست از حسین بن علی و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر بیعت بگیرد و در این کار از خود شدت نشان داده و به آنها رخصت ندهد.[3] منظور از شدت عمل و رخصت ندادن، آن بود که اگر آنان از بیعت کردن خودداری کردند، آنها را به قتل برساند. از این‌رو، هنگامی که امام حسین(ع) از بیعت خودداری کرد، مروان از ولید خواست تا همان‌جا از او بیعت بگیرد یا او را به شهادت برساند! اما ولید از آلوده‌کردن دست خود به خون پاک حسین(ع) هراس داشت و گفت: به خدا قسم! کسی که روز قیامت از او حساب خون حسین را بکشند، میزان اعمالش سبک خواهد بود.[4]
به دنبال این تهدیدات بود که امام حسین(ع) از مدینه به مکه رفت. اما آن‌جا نیز نتوانست مدت زیادی بماند؛ چرا که فرمان یزید بر کشتن ایشان همچنان پابرجا بود. خود او در جواب عبدالله بن زبیر که از او خواست تا در مکه بماند فرمود: «اگر حتی یک وجب بیرون از مکه کشته شوم،‌ برایم بهتر از این است که در مکه کشته شوم و اگر دو وجب دورتر از مکه کشته شوم برایم بهتر از این است که به فاصله یک وجب از مکه کشته شوم».[5]
پس از این‌که حسین(ع) از مکه خارج شده و به سمت کوفه راه افتاد، در کربلا توسط سپاه کوفه در محاصره قرار گرفت. ابن زیاد که فرماندار منصوب توسط یزید در شهر کوفه بود از عمر بن سعد خواست تا از حسین(ع) برای یزید بیعت بگیرد و چون حضرتشان از بیعت خودداری کرد، او را به شهادت رساندند. پس همه جا دست یزید را می‌بینیم و او مقصر اصلی در ماجرای شهادت حسین(ع) بوده و تا روز قیامت، سزاوار لعنت است.
در همین راستاست که اندیشمندان اهل سنت نیز یزید را قاتل امام حسین(ع) دانسته‌اند:
«او ناصبی، تندخو و جلف بود ... حکومتش را با کشتن حسین شهید آغاز کرد و با فاجعه حره به پایان رساند».[6]
ابن جوزی با اعتراف به کشته‌شدن امام حسین(ع) به دست یزید، آن‌را عجیب ندانسته! بلکه رفتار او با بازماندگان شهدای کربلا را امری عجیب به شمار آورده است.[7]
او نه تنها فرمان به شهادت امام حسین(ع) داده بود، بلکه با خوشنودی آن‌را نوعی پیروزی و انتقامی از کشته‌های کفار در جنگهایشان با پیامبر اسلام(ص) می‌دانست!
وقتی اسرا را به شام فرستادند، سر مطهر حسین(ع) در مقابل یزید قرار داده شد. او با چوب به چهره حضرتشان می‌زد و این ابیات را می‌خواند:
لیت أشیاخی ببدر شهدوا
جزع الخزرج من وقع الأسل
لأهلوا واستهـــــــلوا فرحاً
ولقالوا یا یزید لا تســــــــــل[8]
و نقل شده که این بیت شعر را نیز از خود اضافه کرد:
لست من عتبة إن لم أنتقم
من بنی أحمد ما کان فعل‏[9]
من فرزند عتبه نیستم اگر از فرزندان احمد(ص) انتقام نگیرم!
پس از آن به مدت سه روز رأس مبارک سیدالشهداء را در شهر دمشق در مقابل دیدگان مردم آویزان کردند.[10]
این اشعار و این رفتارها نه تنها نشانگر نقش اصلی یزید در فاجعه کربلاست؛ بلکه نشانی از ایمان نداشتنش به اسلام و پیامبر(ص) نیز ارزیابی می‌شود و از این روست که برخی از علمای اهل سنت نیز لعن یزید بن معاویه روا دانسته و برخی که از لعن او خودداری کرده‌‌اند نیز دلیلشان آن بود که نکند این لعن به پدرش معاویة بن ابی سفیان نیز سرایت کند![11]
 
 
[1]. العواشیه، حسین بن عوده، الموسوعة الفقهیة المیسرة فی فقه الکتاب و السنة المطهرة، ج 6، ص 176، بیروت، دار ابن حزم، چاپ اول، 1423ق.
[2]. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج 8، ص 200 - 201، مصر، مکتبة ومطبعة مصطفى البابى الحلبی، چاپ اول، 1365ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 4، ص 403، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 14، ص 307، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 3، ص 193، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
[3]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص 338، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق.
[4]. دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص 228، قم، منشورات الرضی، 1368ش.
[5]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 3، ص 163 – 164، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق.
[6]. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 6، قاهره، دارالحدیث، 1427ق.
[7]. ابن حجر هیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج 2، ص 631، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1417ق.
[8]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 6، ص 12، مکتبة الثقافة الدینیة، بور سعید، بی‌تا.
[9]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، ج 5، ص 129، دارالاضواء، بیروت، 1411ق.
[10]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 204، بیروت، دارالفکر، 1407ق.
[11]. تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، تحقیق: عبدالرحمن عمیره، ج 5، ص 311، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1409ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها