جستجوی پیشرفته
بازدید
2881
آخرین بروزرسانی: 1401/06/01
خلاصه پرسش
می‌دانیم که ضمائر از کلمات مبنی می‌باشند، پس اینکه گاهی حرکت‌ آخر آنها دچار تغییر می‌شود، دلیلش چیست؟!
پرسش
سلام. در آیه مبارک «إنَ مَعِیَ رَبِّی سیهدین» چرا ضمیر متکلم «یاء» در «معی» مفتوح بوده ولی در «ربی» بی‌حرکت است؟
پاسخ اجمالی

اسم در زبان عربی در یکی از رده‌بندی‌ها به دو نوع «معرب» و «مبنی» تقسیم‌ می‌شود که همه ضمائر در بخش مبنی آن قرار می‌گیرند. اسم‌های مبنی، اسم‌هایی هستند که در ظاهر اعراب نمی‌گیرند و حرکت آخر کلمه در شرایط مختلف تغییر نمی‌کند. با این همه گاهی انتهای ضمائر دچار تغییراتی می‌شوند که البته این تغییرات در اثر عوامل نحوی موجود در جمله نیست که موجب شود آنها را معرب بدانیم؛ بلکه این تغییرات ناشی از اختلاف قرائت، لهجه‌ها، استعمال عرب، التقاء ساکنین و... می‌باشد. و البته این تغییرات نیز شامل همه ضمائر نشده و تنها برخی از آنها دست‌خوش چنین تغییراتی می‌شوند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

ضمیر «هم»، «تم» و «کم»

حرف میم در این ضمائر(ضمیر جمع مذکر) به چهار وجه مختلف تلفظ می‌شود.

اولین و شایع‌ترین حالت، تلفظ آن به صورت ساکن است.

دوم تلفظ آن با ضمه اشباع‌شده(مو).

سوم با ضمه و به صورت اختلاس(تلفظ حرکت ضمه به صورت خیلی کوتاه).

حالت چهارم آن است که حرف میم در حالت عادی به صورت ساکن تلفظ می‌شود؛ اما هنگام قرار گرفتن قبل از همزه قطع (که موجب التقای ساکنین می‌شود) حرف میم مضموم خواهد شد مانند «وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ»[1] و «وَ لَکُمُ الْوَیْلُ».[2] همچنین هنگامی که ضمیر دیگری به این ضمایر متصل شود، میم مضموم موجود در آنها به صورت ضمه اشباع‌شده درمی‌آید. مانند «تَرَکْتُمُوهَا»[3] و «أَنُلْزِمُکُمُوهَا».[4] در این میان، ابن مالک مضموم‌ساختن میم را واجب دانسته؛ اما برخی معتقدند که در این حالت، هم میم مضموم صحیح است و هم میم ساکن.[5]

ضمیر «هـ»

ضمیر متصل مفرد غائب مذکر هنگامی که قبل از آن حرف «یاء» ساکن قرار بگیرد و یا حرف ما قبل آن مکسور باشد، این ضمیر نیز مکسور خوانده می‌شود مانند «فیهِ» و «کتابِهِ».

گفتنی است در قرائت حفص از عاصم(قرائت مشهور) در دو مورد استثنائی، این ضمیر بعد از یاء، به صورت مضموم قرائت شده است: «وَ مَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ»[6] و «عَلَیْهُ اللَّهَ».[7]

در وضعیتی دیگر، اگر ضمیر دیگری در کنار ضمیر «ه» قرار گیرد، هاء را مضموم می‌خوانیم مانند «یعطیهموهُ».

همچنین اگر ما قبل ضمیر هاء، حرف ساکن یا مضمومی باشد، مانند «أکرمْهُ» و «حسابُهُ».

نکته دیگر آنکه در حالتی که قبل از ضمیر هاء حرف ساکنی قرار داشته باشد، حرکت آن به صورت اختلاس و در موارد دیگر به صورت اشباع تلفظ می‌گردد.

نیز اگر قبل از ضمیر هاء، حرف ساکنی بوده که به دلیلی حذف شده باشد، هر سه وجه اشباع، اختلاس و اسکان(ساکن کردن) جایز است مانند «فألْقِهْ إِلَیْهِم»[8] و «یؤدِّه إِلَیْک»[9] که می‌توان به سه حالت «یُؤَدِّهْ»، «یُؤَدِّهِ» و «یُؤَدِّهِ‌ی» خوانده شود.

ضمیر «هو» و «هی»

در برخی لهجه‌ها و قرائت‌ها و در صورتی که ضمائر «هو» و «هی» بعد از کلمات «واو، فاء، ثم، لام، همزه استفهام و کاف جر» قرار بگیرد، حرف هاء ابتدای آنها ساکن می‌شود مانند «وَ هْوَ مَعکُمْ»،[10] «فَهْوَ وَلیّهُم»،[11] «ثُمَّ هْوَ یَوم القیامَة»[12] و «لَهْیَ الحَیَوانُ».[13]

همچنین قبائل قیس و اسد، حرف‌های واو و یاء را در این دو ضمیر ساکن کرده و قبیله همدان آن‌را مشدد تلفظ می‌کند.

ضمیر «أنا»

گزینه صحیح‌تر و فصیح‌تر در ضمیر منفصل مرفوعی «أنا» آن است که الف آخر آن هنگام وقف تلفظ شده و در هنگام وصل تلفظ نشود؛ اما در برخی از لهجه‌ها، الف آن در هنگام وصل نیز تلفظ می‌گردد.[14]

ضمیر «ی»

اصل در ضمیر یاء متکلم آن است که متحرک باشد، ولی ساکن کردن آن نیز جایز است.[15] از این‌رو هر دو حالت در قرآن کریم به وفور دیده می‌شود. مانند: «اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ»،[16] «وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ»[17] و «قُرَّتُ عَیْنٍ لِّی وَ لَکَ»،[18] «وَ لِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَىٰ».[19]

از جمله قواعد این ضمیر نیز امکان حذف آن و باقی ماندن کسره حرف ما قبل آن به عنوان نشانه‌ای از محذوف است. این مورد نیز در قرآن کریم به وفور یافت می‌شود. مانند: «فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَ نُذُرِ»[20] و «...فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ...»[21] که در اصل «نُذُرِی» و «فلا تسألنی» بوده است.[22]

در نهایت باید گفت؛ هیچ‌کدام از این تغییرات، وضعیت ضمائر را از «مبنی» به «معرب» تغییر نمی‌دهد، چون تنها کلماتی را می‌توان معرب به شمار آورد که بر اثر تفاوت عوامل نحوی، حرکاتشان متفاوت باشد و اختلاف حرکات در ضمایر این‌گونه نیست.


[1]. آل عمران، 139.

[2]. انبیاء، 18.

[3]. حشر، 5.

[4]. هود، 28.

[5]. سیوطى، عبدالرحمن بن ابى‌بکر، همع الهوامع شرح جمع الجوامع فی النحو، محقق، عنایه، احمد عزو، ج 1، ص 138، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا.

[6] . کهف، 63.

[7]. فتح، 10.

[8]. نمل، 28.

[9]. آل عمران، 75.

[10]. حدید، 4.

[11]. نحل، 63.

[12]. قصص، 61.

[13]. عنکبوت، 64.

[14]. جلال الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، همع الهوامع فی شرح جمع الجوامع، تحقیق، هنداوی، عبدالحمید، ج 1، ص 228 – 243، مصر، المکتبه التوفیقیه.

[15]. ابوحیان، محمد بن یوسف اندلسی، ارتشاف الضرب من لسان العرب، تحقیق، رجب عثمان محمد، ج 2، ص 922، قاهره، مکتبه الخانجی، چاپ اول، 1418ق.

[16]. بقره، 40.

[17]. بقره، 150.

[18]. قصص، 9.

[19]. طه، 18.

[20]. قمر، 16.

[21]. هود، 46.

[22]. زرکشی، ابو محمد عبدالله بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن، محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 1، ص 398 - 399، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیة، چاپ اول، 1376ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها