لطفا صبرکنید
3950
- اشتراک گذاری
آیات قرآن کریم در زمانها و شرایط مختلفی نازل شد و ممکن بود در هر مقطع، افراد مختلفی در کنار رسول خدا(ص) حضور داشته باشند که دارای تواناییهای مختلفی بوده و با توجه به تواناییهای که داشتند به حفظ و ضبط قرآن در ذهن و قلب و یا به صورت کتابت و نگارش و یا هر دو صورت اقدام نمایند. با توجه به روایات، مشخص میشود که نگارش قرآن - علاوه بر حفظ آن - دارای ارزش است؛ از همینرو امام علی(ع) نیز تمام آنرا نگاشت.[1]
حضرتشان فرمود: «هیچ آیهاى از قرآن بر رسول خدا(ص) نازل نشد، مگر آنکه آنرا بر من میخواند و املا میفرمود و من آنرا با خط خود مینوشتم و تأویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آنرا نیز به من میآموخت و از خداى تعالى خواست که فهم و حفظ آنرا به من تعلیم دهد و هیچ آیهاى از کتاب خدا را فراموش نکردم ...».[2]
علاوه بر این در آموزههای دینی به نگارش هر دانشی توصیه شده است که شامل قرآن نیز خواهد شد:
پیامبر(ص) فرمود: «قَیِّدُوا الْعِلْمَ بِالْکِتَاب»؛[3] علم را با نوشتنش، در بند کنید.
و نیز فرمود: «مؤمن هنگامى از دنیا برود و یک ورقه که علم و دانشى بر آن نوشته شده باشد، از خود به یادگار بگذارد، آن ورقه روز قیامت به صورت حائلى میان او و آتش دوزخ در مىآید، و خداوند متعال به پاداش هر حرفى که بر روى آن ورقه نوشته شده است، شهرى که هفت بار وسیعتر از دنیا است، به او مىدهد.[4]
البته با توجه به اینکه قرائت لزوما به معنای خواندن از روی نوشته نیست،[5] میتوان قرآن را از حفظ نیز تلاوت نمود که آن هم دارای ارزش خاص خود خواهد بود.[6]
[1]. «منظور از قلم و دانشی که خداوند به انسان آموخت»، 77102؛ «جمع آوری قرآن توسط رسول خدا»، 1625؛ «جمع آوری قرآن»، 5028؛ «جمعآوری و تنظیم قرآن»، 71.
[2]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 284، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ «کاتبان وحی»، 88506.
[3]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 36، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق؛ شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، محقق، مصحح، مختاری، رضا، ص 340، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تقیید العلم، باب ذکر ما روی عن النبی، «قیدوا العلم بالکتابة».
[4]. شیخ صدوق، امالی، ص 37، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[5]. فیروز آبادى، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج 2، ص 157، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ سعدی، ابو جیب، القاموس الفقهی لغة و اصطلاحا، ص 297، دمشق، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق.
[6]. «منع نشر حدیث و تشویق پیامبر اسلام(ص) به نگارش حدیث»، 4820.