لطفا صبرکنید
3013
- اشتراک گذاری
یکی از افرادی که توانست روز عاشورا در راه مکتب امام حسین(ع) به فیض شهادت برسد، و نام خود را در میان شهدای کربلا ثبت نماید، عمرو (عمر)[1] بن خالد صیداوی از قبیلهی صیدا بود. [2] در برخی منابع نام ایشان ازدی نیز ذکر شده است.[3]
بر اساس برخی گزارشها، عمرو بن خالد به همراه نافع بن هلال و مجمع بن عبدالله از کوفه به سمت امام(ع) آمدند و در منطقه عذیب الهجانات،[4] به کاروان آنحضرت(ع) رسیدند، اما حر بن یزید ریاحی مانع از پیوستن آنان به امام(ع) شد و گفت: این چند نفر کوفى جزو کسانى نیستند که با شما آمدهاند، لذا من باید آنها را دستگیر کرده و یا بازگردانم. امام(ع) قبول نکرد و فرمود: همانگونه که از خودم دفاع میکنم از ایشان نیز دفاع خواهم کرد، ایشان از یاران من هستند و تو قول دادهاى تا زمانى که نامه(ابن زیاد) به تو نرسید، هیچ تعرّضى به من نکنى و اگر به عقدى که بین من و تو است پایبند نمانی، با تو خواهم جنگید! حرّ نیز آنها را رها کرد.[5]
روز عاشورا عمر (عمرو) بن خالد صیداوی به همراه سعد و جابر بن حارث سلمانى و مجمع بن عبدالله در آغاز جنگ به میدان رفتند، اما بعد از مدتی در محاصره سپاه عمر بن سعد قرار گرفتند و از یارانشان جدا شدند. ابوالفضل(ع) برای یاری آنها رفت و آنها را از محاصره نجات داد. با وجود اینکه آنها زخمی شده بودند، برای دفاع از امام خود بار دیگر به دشمن حمله بردند و همه آنها در همان آغاز جنگ و یکجا به شهادت رسیدند.[6]
طبق برخی از نقلها عمرو بن خالد پس از شهادت جون و قبل از حنظلة بن سعد شامی، به حضور امام حسین(ع) آمد و گفت: من تصمیم گرفتهام به یاران خود ملحق شوم و دوست ندارم زنده بمانم و شما را تنها و شهید بنگرم![7] هنگام به میدان رفتن وی، امام(ع) برای تشویق و گرامیداشت او، فرمود:« تَقَدَّمْ فَإِنَّا لَاحِقُونَ بِک عَنْ سَاعَةٍ»، به پیش! که ما نیز ساعتى دیگر به تو خواهیم پیوست.[8]
عمرو بن خالد هنگام نبرد اشعاری حماسی را نیز بر زبان میآورد:
«الْیوْمَ یا نَفْسُ إِلَى الرَّحْمَنِ تَمْضِینَ بِالرَّوْحِ وَ بِالرَّیحَانِ
الْیوْمَ تُجْزَینَ عَلَى الْإِحْسَانِ مَا خُطَّ فِی اللَّوْحِ لَدَى الدَّیانِ
لَا تَجْزَعِی فَکلُّ حَی فَانٍ»؛[9]
ای نفس، امروز به سوی خدای رحمان خواهی رفت و به روح و ریحان الهی خواهی رسید. امروز بر احسان و نیکی پاداش داده خواهی شد، آنچه که خدا در لوح محفوظ برای تو مقدر کرده برای تو است. بیتابی مکن؛ زیرا که هر زندهای فانی خواهد شد.
در زیارت ناحیه نیز بر او و غلامش اینگونه درود فرستاده شده است: «السَّلَامُ عَلَى عُمَرَ بْنِ خَالِدٍ الصَّیدَاوِی، السَّلَامُ عَلَى سَعِیدٍ مَوْلَاهُ».[10]
[1]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 494، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
[2]. رسان، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین ع، ص 155، قم، آل البیت ع، چاپ دوم، 1406ق.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 101، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. نام آبگیری در چهار میلى قادسیه بود که کاروانهاى حج کوفه در آنجا منزل میکردند.
[5]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 3، ص 171 – 172، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی، ص 173، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.
[6]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 446، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 23، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[8]. ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 64، قم، مدرسه امام مهدی عج، چاپ سوم، 1406ق.
[9]. مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 101.
[10]. المزار الکبیر، ص 494.