لطفا صبرکنید
4722
- اشتراک گذاری
بشیر (بشر) بن عمر[1] (عمرو)[2] حضرمی[3] یکی از افرادی بود که این توفیق را داشت تا در روز عاشورا و در کنار امام حسین(ع) به فیض شهادت برسد و نام خود را در میان شهدای کربلا ثبت نماید.
او در اصل از منطقهی حضرموت[4] یمن بود.[5] به همین دلیل به او حضرمی میگفتند.
جدا نشدن از امام(ع) برای نجات فرزند
در منابع معتبر تاریخی گزارش شده است که امام حسین(ع) در شب عاشورا و با اعلام اینکه این نبرد پایانی جز شهادت نخواهد داشت، به یارانش اجازه بازگشت داد و بیعت خود را از آنان برداشت و فرمود:
«... تاریکی شب شما را فراگرفت، از آن استفاده کنید و هر یک از شما دست یکى از افراد خانواده مرا بگیرید و به سوى آبادى و شهر خویش حرکت کنید تا خداوند فرجی نماید؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست یابند با دیگران کارى نخواهند داشت، خداوند به همهی شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند».[6]
اما بشیر در کنار حضرت ماند و به همراه سوید بن عمرو بن ابى المطاع از آخرین افرادی بودند که در سپاه امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.[7]
بشر بن عمرو با این اشعار به سمت میدان رفت:
«الیوم یا نفس ألاقی للرحمن و الیوم تجزین بکل إحسان
لا تجزعی فکل شیء (قد) فان و الصبر أحظى لک عند الدیان»؛[8]
امروز ای نفس، خدای مهربان را دیدار خواهم کرد. امروز برای هر احسان و نعمتی پاداش خواهی گرفت. بیتابی مکن؛ زیرا همه چیز از بین رفتنی است و صبر تو در پیشگاه خداوند بیشترین پاداش را دارد.
در زیارت ناحیه اینگونه از وی تجلیل شده است:
«السَّلَامُ عَلَى بَشِیرِ بْنِ عُمَرَ الْحَضْرَمِی، شَکرَ اللَّهُ لَک قَوْلَک لِلْحُسَینِ وَ قَدْ أَذِنَ لَک فِی الِانْصِرَافِ: أَکلَتْنِی إِذاً السِّبَاعُ حَیاً إِذَا فَارَقْتُک، وَ أَسْأَلُ عَنْک الرُّکبَانَ، وَ أَخْذُلُک مَعَ قِلَّةِ الْأَعْوَانِ، لَا یکونُ هَذَا أَبَداً»؛[9]
سلام بر بشیر بن عمر حضرمی؛ خداوند به جهت اعلام وفاداریت نسبت به امام حسین(ع) به تو پاداش دهد، آنگاه که به تو اجازهی انصراف داد و در پاسخ گفتی: درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شده و سپس سراغتان را از کاروانیان بگیرم و در این بیکسی تنهایتان گذارم. نه! هرگز چنین نخواهد شد!
در زیاراتی مانند زیارت اول ماه رجب و نیمهی ماه شعبان[10] بر این شهید درود فرستاده شده است.[11]
تمام این گزارشها حاکی از وجود شهیدی به نام «بشیر بن عمرو(عمر)» در میان شهدای کربلا است، اما در برخی منابع متأخر گفتوگویی با امام(ع) به ایشان نسبت داده شده است که در منابع کهن، این گفتوگو مرتبط با شهیدی دیگر به نام محمد بن بشیر حضرمی است.[12] گویا نویسندهی متأخر به دلیل اندک شباهت در نام، گزارش آن شهید را در زندگینامه این شهید درج کرده است:
بعد از آغاز نبرد، به بشر(بشیر) بن عمرو حضرمی گفته شد: پسرت عمرو، در مرزهاى رى، به اسارت در آمده است! او پاسخ داد: خودم و او را به خدا میسپارم. دوست ندارم او اسیر باشد و من پس از او زنده بمانم! امام حسین(ع) سخنان وى را شنید و فرمود:
خداوند تو را مشمول رحمت خویش گرداند، من بیعتم را از تو برداشتم، اکنون برو و براى آزادى فرزندت اقدام کن!
بشر پاسخ داد: اى اباعبداللّه! درندگان مرا زنده زنده طعمه خویش سازند، اگر از تو جدا شوم!
حضرت فرمود:
پس این لباسها را به پسرت محمد(که همراهش بود) بسپار تا با استفاده از آنها برای آزادی برادرش تلاش کند. پس امام (ع) پنج قطعه لباس گرانبها به ارزش هزار دینار به او بخشید.[13]
[1]. رسان، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین ع، ص 156، قم، آل البیت ع، چاپ دوم، 1406ق؛
[2]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 3، ص 196، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[3]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 493، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
[4]. نام منطقهای در شرق یمن در کنار دریا است. مدنی شیرازی، علی خان بن أحمد، الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، ج 7، ص 302، مشهد، مؤسسة آل البیت ع لإحیاء التراث، چاپ اول، 1384ش.
[5]. تسمیة من قتل مع الحسین ع، ص 156.
[6]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 419، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ «سخنان امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به یاران»، 11465؛ «رها کردن افرادی امام حسین(ع) را در قیام عاشورا»، 82500؛
[7]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص 444.
[8]. انساب الاشراف، ج 3، ص 196.
[9]. المزار الکبیر، ص 493.
[10]. شهید اول، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة(ع)، ص 152، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1410ق.
[11]. ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 2، ص 714، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1409ق.
[12]. ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسة 1، ص 468، الطائف، مکتبة الصدیق، الطبعة الأولی، 1414 ق.
سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه، فهرى زنجانى، سید احمد، ص 93، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش.
[13]. سماوی، شیخ محمد بن طاهر، ابصار العین فی أنصار الحسین(ع)، ص 173 – 174، قم، دانشگاه شهید محلاتی، چاپ اول، 1419ق.