لطفا صبرکنید
3339
- اشتراک گذاری
هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت واقعی و دستیازیدن به مقام شامخ انسانی و راهیابی به عالم ملکوت است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه به پیشگاه حضرت احدیت میسور و ممکن خواهد بود؛ لذا پایه و اساس عبودیت، معرفت و شناخت است؛ به این معنا که انسان برای رسیدن به عبودیت و بندگی ابتدا باید شناختی حداقلی نسبت به خدا داشته باشد و بدون چنین شناختی اساسا بندگی و عبودیت امکانپذیر نیست. از طرف دیگر، خدا نیز باید اسباب این معرفت و شناخت را برای انسانی که او را برای بندگی آفریده، آماده و مهیا نماید. با بیان این مقدمه به بررسی روایت اشاره شده در پرسش خواهیم پرداخت.
عبدالاعلی از امام صادق(ع) در مورد معرفت پرسید که آیا در مردم ابزاری نهاده شده است که به وسیلهی آن به معرفت برسند؟ امام(ع) فرمود: نه! سپس عبدالاعلی پرسید: آیا مردم به کسب معرفت تکلیف دارند؟ امام(ع) فرمود: نه، بر خدا لازم است که بیان کند و خدا هیچکسی را جز به مقدار طاقت آنها تکلیف نمیکند و خدا هیچکسی را جز به آنچه داده است، تکلیف نمیکند».[1]
این حدیث از لحاظ سند در نزد برخی از حدیثشناسان صحیح است؛[2] اما برخی آنرا مجهول میدانند.[3] اکنون با فرض پذیرش آن میگوییم؛ مراد از این روایت آن نیست که بشر با عقل خود نمیتواند به مسائلی مانند وجود خداوند و یا لزوم ارسال پیامبران پی ببرد؛ زیرا در صورت امکاننداشتن چنین شناختی، اساسا پیروی از پیامبران نیز معنایی نخواهد داشت؛ چون به دور باطل خواهد انجامید، بلکه مراد روایت آن است که خداوند مردم را به گونهای خلق نکرد که تمامشان بتوانند با تکیه بر توانایی عقلی خود به معرفت و شناخت کامل برسند؛ و از این رو خداوند آگاه است بیشتر بندگان، به تنهایی قابلیت رسیدن به مقام علم و یقین - به ویژه در خصوص شناخت کامل خداوند و شناخت تمام جزئیات بندگی - را ندارند، بر این اساس و به مقتضای قابلیت و ظرفیت بندگان، خداوند از راه وحی و الهام به پیامبران و اوصیای آنان و یا نازل نمودن کتابهای آسمانی، آن مقدار از شناختی را که بشر در مسیر بندگی خود نیاز به آن دارد را برای انسانها فراهم نمود که در این زمینهها بندگان مکلف نیستند که خود رأسا برای معرفت و شناخت تلاش کنند، بلکه تنها کافی است که معرفتی که توسط رسولان ارائه شده را بیاموزند.[4] و از طرفی بر مردم چنین وظیفهای تحمیل نشده تا شناخت کامل به ذات خدا و ابعاد وجودی پروردگار پیدا کرده و یا آنکه فلسفه تمام احکام اسلامی را با دقت بدانند.
[1]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 276 – 277، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 13، ص 187، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[3]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ع)، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 2، ص 226، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[4]. صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، محقق، مصحح، خواجوی، محمد، ج 4، ص 353 – 354، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1383ش.