لطفا صبرکنید
5015
- اشتراک گذاری
هفتمین پیشوای شیعیان، امام موسای کاظم(ع) 37، یا 51، یا 60 فرزند[1] و یا بیشتر داشت که شامل دختران و پسران میشد. در منابع تاریخی به گوشههایی از زندگی برخی از پسران آنحضرت(ع) اشاره شده؛ اما در مورد برخی دیگر تنها به ذکر نام آنها بسنده شده است:
- حضرت امام رضا(ع).
- قاسم.
- احمد.
- ابراهیم.[2] که مادرش به نام نجیبه، کنیزی ام ولد از منطقهی «نوبه» بود. (نوبه بخشی از کشور فعلی سودان است).[3]
ابراهیم یکی از ائمهی زیدیه بود[4] و فرزندانی به نام اسماعیل،[5] اسحاق به لقب ملهوس،[6] موسی،[7] علی،[8] احمد،[9] محمد،[10] فضل،[11] موسی[12] و جعفر[13] داشت.
او مردی شجاع و کریم بود[14] و از طرف محمد بن زید بن علی بن حسین(ع) - در زمان مأمون عباسی - فرماندار یمن شد.
بعد از شکست ابو السرایا و کشته شدن وی در کوفه، ابراهیم برای محمد بن زید بن علی بن حسین(ع) از مأمون امان گرفت.[15]
همچنین بر اساس گزارش برخی منابع، افراد زیادی از افراد دشمن در منطقهی یمن به دست او کشته شدند و به همین دلیل به «جزّار» مشهور شد.[16]
- ابراهیم اصغر.
یکی دیگر از فرزندان امام کاظم(ع) ابراهیم اصغر نام داشت که لقب او مرتضی بود و از مادری به نام تحیه که او نیز ام ولدی از منطقهی نوبه بود به دنیا آمد.[17] وی شخص عالم، فاضل، بزرگوار و کریم و از ائمهی زیدیه بود.[18]
سید مرتضی[19] و سید رضی[20] از نوادگان وی به شمار میآیند.[21]
برخی از مورخان[22] به اشتباه معتقدند که ابراهیم اصغر در حکومت ابوسرایا بر یمن خروج کرد؛[23] اما باید دانست کسی که در یمن خروج کرد، برادرش ابراهیم اکبر بود.[24]
- عباس.
- محمد.
- حمزه.
- اسماعیل.
- جعفر.[25] مادرش کنیزی ام ولد بود.[26] وی به همراه اسماعیل، حسن، هارون، احمد و فاطمه صغری از یک مادر بودند.[27]
به وی خواری(نام منطقهای) و به فرزندان وی خواریون میگفتند.[28] همچنین آنها را به دلیل آنکه را در اطراف مدینه درخت پرورش میدادند، شجریون نیز میگفتند.[29]
جعفر فرزندانی به نام محمد، محمد اصغر، موسی، هارون، حسین،[30] عباس، هارون، حسنه، عبّاسه، عائشه، فاطمه کبری، فاطمه، أسماء، زینب و امّجعفر داشت.[31]
- هارون.[32] برخی از سیرهنویسان برای وی تنها دو فرزند به نامهای هارون و احمد ذکر کردند؛[33] اما برخی نیز برای وی هشت فرزند برشمردهاند: محمد، احمد، زینب، امّعبدالله، فاطمه، امّجعفر، موسی و دو فرزند به نام هارون و زینب صغری که در کودکی از دنیا رفتند.[34] نسل کمی از وی باقی ماند،[35] برخی نیز معتقدند نسلی از وی باقی نماند.[36]
هارون در شهر ری مدفون است.[37]
- عبداللَّه. [38]
وی به همراه برادرش اسحاق از یک مادر بودند[39] و مادرشان کنیزی ام ولد بود.[40]
عبدالله فرزندانی به نامهای احمد، محمد، حسین، حسن، موسی،[41] زینب، فاطمه و رقیه داشت[42] که به «عَوکَلانی» معروف بودند.[43]
وی از راویانی بود که از پدرش امام کاظم(ع)[44] و برادرش امام رضا(ع) روایت نقل میکرد[45] و روایاتی از او در کتب روایی برجا مانده است.[46]
پس از شهادت امام رضا(ع) گروهی از شیعیان خدمت امام جواد(ع) رسیدند. در همان هنگام عمویش عبداللَّه بن موسی که مردی سالمند بود و لباسهای خشن و زبری بر تن داشت و اثر سجده در پیشانی او آشکار بود به آنجا آمد. یکی از حاضران از عبدالله سؤالی پرسید که وی پاسخی اشتباه داد. به دنبال آن بود که امام جواد(ع) به عمویش سفارش فرمود که از خدا بترسد و به اشتباه و بدون آنکه علم داشته باشد، فتوا ندهد تا وقتی در روز قیامت در پیشگاه خدا حاضر میشود، روز دشواری را نداشته باشد. عبدالله نیز پذیرفت و استغفار کرد.[47]
امروزه در ساوه و نزدیکی روستای اوجان بقعهای به نام شاهزاده عبدالله وجود دارد که در آن منطقه به عبدالله بن موسی منسوب است. همچنین در بافق یزد نیز بارگاهی وجود دارد که به اعتقاد مردم آن منطقه منسوب به عبدالله بن موسی(ع) است، اما منبع تاریخی معتبری برای آن نیافتیم.
- اسحاق،[48] کنیهاش ابوالحسین[49] و ملقب به امین بود.[50] وی از اصحاب امام رضا(ع) به شمار میآمد[51] و توانست روایاتی را از پدرش نقل نماید.[52]
اسحاق فرزندانی به نام محمد، احمد، موسی، یحیی، علی، علی آخر، حسن، حسین، عباس و قاسم داشت.[53]
مأمون عباسی به اسحاق بن موسی دستور داد با دختر عموی خود(اسحاق بن جعفر) ازدواج کند و دستور داد در آن سال اسحاق با مردم به حج رود(امیر حاجیان باشد) و در هر شهری در ارتباط با موضوع ولیعهدی حضرت رضا(ع) سخن بگوید.[54]
وی در سال 240 هجری از دنیا رفت.[55]
وی فرزندانی به نام محمد، قاسم، جعفر، علی، موسی، حسن، حسین،[59] احمد، اسماء، زینب و فاطمه بود.[60]
- 15. زید.[61]
- حسن،[62] که مادرش کنیزی امولد بوده[63] و نسل کمی از او باقی ماند.[64]
- حسین.
- موسی مبرقع.
همچنین امام کاظم(ع) چند پسر دیگر داشت که اطلاعاتی از آنها در دسترس نیست و در منابع، تنها به نام آنان اشاره شده است:
شاید به دلیل که نسلی از آنها باقی نماند،[72] در کتابهای انساب گزارشی از زندگی آنها ثبت نشده است.
[1]. ابن عنبه حسنی، سید احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، ص 177، قم، انصاریان، 1417ق.
[2]. ابن حزم اندلسی، ابو محمد علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص 63، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1418ق. 63
[3]. عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، ص .183
[4]. همان.
[5]. وکیع، محمد بن خلف، أخبار القضاة، ص 61، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1422ق.
[6]. ابو الفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 550، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
[7]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 270، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[8]. جمهرة انساب العرب، ص 63.
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. همان.
[12]. همان.
[13]. همان.
[14]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 245 – 246، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[15]. همان.
[16]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 10، ص 246، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[17]. همان.
[18]. ضامن بن شدقم الحسینی المدنی، تحفة الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمة الاطهار، ج 3، ص 124، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب، چاپ: اوّل، 1378 ش.
[19]. «زندگینامه سید مرتضی علم الهدی»، 62492.
[20]. «زندگینامه سید رضی گردآورنده نهج البلاغه»، 124332.
[21]. المجدی فی أنساب الطالبیین، ص 321.
[22]. یمانی موسوی، محمدکاظم بن ابیالفتوح، النفحة العنبریة فی أنساب خیر البریة، محقق، رجایی، مهدی، ص 64، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی( ره)، چاپ اول، 1419ق.
[23]. المجدی فی أنساب الطالبیین، ص 316.
[24]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 245 – 246.
[25]. جمهرة انساب العرب، ص 65.
[26]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 244.
[27]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 309، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.
[28]. عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، ص 199.
[29]. همان.
[30]. جمهرة انساب العرب، ص 65.
[31]. المجدی فی أنساب الطالبیین، ص 301.
[32]. جمهرة انساب العرب، ص 64.
[33]. جمهرة انساب العرب، ص 64.
[34]. المجدی فی أنساب الطالبیین، ص 299.
[35]. ابن عنبة، احمد بن علی، عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی طالب، محقق، رجایی، مهدی، ج 1، ص 26، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی( ره)، چاپ اول، 1387ش.
[36]. عمدة الطالب، ص 210.
[37]. همان، ص 211.
[38]. جمهرة انساب العرب، ص 64؛ عمدة الطالب، ص 203.
[39]. دلائل الامامة، ص 309.
[40]. عمدة الطالب، ص 203.
[41]. جمهرة انساب العرب، ص 64.
[42]. المجدی، ص 310.
[43]. همان.
[44]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 339، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.
[45]. همان، ص 359.
[46]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 429، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[47]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 102، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[48]. جمهرة انساب العرب، ص 65.
[49]. تحفة الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمة الاطهار، ج 3، ص 392.
[50]. المجدی، ص 312.
[51]. الابواب(رجال طوسی)، ص 351.
[52]. الخصال، ج 1، ص 253.
[53]. جمهرة انساب العرب، ص 65.
[54]. الارشاد، ج 2، ص 262.
[55]. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 3، ص 280، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، 1403ق؛ قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 3، ص 1578، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1379ش.
[56]. جمهرة انساب العرب، ص 65؛ المجدی، ص 303.
[57]. تحفة الازهار، ج 3، ص 272.
[58]. المجدی، ص 303.
[59]. جمهرة انساب العرب، ص 65.
[60]. المجدی، ص 303.
[61]. «بررسی مخالفت زید بن موسی با برادرش امام رضا(ع)»، 45779.
[62]. المجدی، ص 315.
[63]. همان.
[64]. همان.
[65]. عمدة الطالب، ص 178؛ المجدی، ص 299.
[66]. همان.
[67]. همان.
[68]. همان.
[69]. همان.
[70]. همان.
[71]. عمدة الطالب، ص 178؛ الإرشاد، ج 2، ص 244.
[72]. عمدة الطالب، ص 178؛ المجدی ، ص 299.