جستجوی پیشرفته
بازدید
2791
آخرین بروزرسانی: 1402/09/21
خلاصه پرسش
بر اساس روایات، آیا اگر انسان زمین خود را بفروشد، پولش بی‌برکت خواهد شد؟!
پرسش
آیا حدیث «ثَمَنُ اَلْعَقَارِ مَمْحُوقٌ إِلاَّ أَنْ یُجْعَلَ فِی عَقَارٍ مِثْلِهِ»، از امام کاظم(ع) از لحاظ سند صحیح است؟ و آیا در زمان حاضر نیز می‌توان گفت پول فروش زمین بی‌برکت است؟
پاسخ اجمالی

 

در منابع روایی توصیه شده است انسان -در صورت عدم نیاز ضروری- از فروختن اموال غیر منقول خود؛ مانند: زمین، باغ، مزرعه، خانه و ... خودداری کند، مگر آن‌که مال غیر منقول دیگری را جایگزینش نماید.

در همین زمینه،‌ از امام کاظم(ع) نقل شده است:

«ثَمَنُ الْعَقَارِ مَمْحُوقٌ إِلَّا أَنْ یُجْعَلَ فِی عَقَارٍ مِثْلِه»؛[1] پول فروش اموال غیر منقول از بین می‌رود(بی‌برکت است)، مگر این‌‌که در خرید مال غیر منقول دیگری مصرف گردد.

«عقار» به معنای زمین، باغ و درخت خرما[2] و در معنایی وسیع‌تر هر نوع مال غیر منقول است.[3] و ممحوق از ریشه محق به معنای از بین رفتن، نقصان و برکت نداشتن است.[4]

این روایت هر چند از نظر سند و راویان حدیث مورد تأیید کامل دانشمندان علم رجال قرار نگرفته است؛ اما اولا: در کتاب کافی که از منابع معتبر شمرده می‌شود آمده است که در نظر برخی دانشمندان، ذکر حدیث در این کتاب تا حدی آن‌را قابل پذیرش می‌نماید. ثانیا: مضمون این روایت در روایات متعدد دیگری هم آمده است.[5] مانند روایت معتبری از امام صادق‌(ع) که می‌فرماید:

«در تورات آمده است: هر کس زمین یا آبی(چاه یا چشمه) را بفروشد و آب و زمین دیگری نخرد، پولش به‌هدر می‌رود و بی‌برکت خواهد بود».[6]

در گزارش دیگر، راوی به امام صادق(ع) می‌گوید: «زمینی دارم که مشتری دارد و مرا تشویق می‌کنند که آن‌را بفروشم.(نظر شما چیست؟!) امام فرمود: کسی که آب و گِل(خاک) را بفروشد، پول آن، بیهوده خرج خواهد شد! راوی عرض می‌کند: به قیمت خوبی می‌فروشم و به جایش زمین وسیع‌تری می‌خرم! امام فرمود: در این صورت اشکال ندارد».[7]

گفتنی است، بیشتر مباحث و مسائل مربوط به معاملات و امور اقتصادی جزو امور عقلایی و عرفی است، نه تعبدی که مخالفت با آن حرام و یا حتی مکروه باشد.

در همین راستا مشاهده می‌کنیم که شرع مقدس، در بسیاری از موارد، تنها به امضای سیره عقلا پرداخته و چیز جدیدی را تأسیس نکرده است، و به همین دلیل، کراهت و استحبابی که در آنها وجود دارد نیز به معنای کراهت تعبدی در عبادات نیست که عقل نتواند آن‌را درک کند.

به نظر می‌رسد، مقصود این روایات ارشاد و راهنمایی به یک مطلب عقلایی و اقتصادی است که از نظر اقتصادی چیزی نمی‌تواند جایگزین اموال غیر منقول گردد. به عبارت دیگر، و به عنوان نمونه، زمین قابل تولید نیست، و یا نمی‌توان آن‌را از منطقه دیگری وارد کرد. بر این اساس، به حسب عادی و طبیعی باید در طول زمان افزایش قیمت داشته باشد؛ یعنی بر خلاف اشیای دیگر، افزایش ارزش زمین در طول زمان تقریبا تضمینی است. بنابراین، فروش زمین بدون ضرورت و بدون جایگزینی آن با زمینی دیگر چندان عاقلانه نیست؛ زیرا در طول زمان و نیز برای نسل‌های بعدی، خسارتی غیر قابل جبران خواهد بود.

این یک مسئله عقلایی است که پول نقد به سرعت در زندگی خرج می‌شود؛ اما اگر تبدیل به سرمایه‌ی ثابت و مولد شود، هم برای فرد و جامعه مفید بوده و هم در موارد پراکنده، جزیی و گاه غیر لازم در زندگی مصرف نخواهد شد.

به این حکمت در برخی روایات نیز اشاره شده است. به عنوان نمونه:

  1. امام صادق(ع) به خادم خود می‌فرماید: «خانه یا زمین کشاورزی بخر، چون اگر فرد دچار خسارت و یا مصیبتی شود، اما بداند که سرمایه‌ای دارد که بتواند با آن زندگی‌اش را دوباره سامان دهد، روانش در آرامش بیشتری خواهد بود».[8]
  2. حضرتشان از پیامبر(ص) نقل می‌کنند: درخت خرما(نخلستان) چیز خوبی است! اگر کسی آن‌را بفروشد، پولی که دریافت می‌کند مانند خاکستری است که هنگام باد شدید بر روی کوه بلندی گذاشته شود -که به سرعت پراکنده می‌شود-! مگر آن‌که مانند آن‌را با پول دریافتی جایگزین کند.[9]

از این‌رو فقها نیز ‌فروش املاکی مانند زمین، خانه، باغ و آب را مکروه می‌دانند، مگر آن‌که فروشنده با پول آن ملک دیگری بخرد.[10]

گفتنی است، روایات وارده در این زمینه به حالت عادی اشاره دارد که ضرورتی برای فروش ملک و زمین در کار نباشد؛ اما در مواردی که انسان به دلیل نیازهای مهم‌تر مجبور به فروش باشد، در آن صورت فروش ملک و زمین مکروه نخواهد بود.[11]  


[1]. «عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یُوسُفَ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَرَ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ ع قَالَ: ثَمَنُ الْعَقَارِ مَمْحُوقٌ إِلَّا أَنْ یُجْعَلَ فِی عَقَارٍ مِثْلِه»‏. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 92، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج 2، ص 754، بیروت، چاپ اول، 1376ق.

[3]. مصطفی ابراهیم، المعجم الوسیط، ج 2، ص 615، استانبول، دار الدعوة، 1989 م.

[4]. الصحاح، ج 2، ص 1553.

[5]. ر. ک: شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ج 17، ص 69 - 72، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1409ق.

[6]. «حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَعَانِی جَعْفَرٌ ع فَقَالَ بَاعَ فُلَانٌ أَرْضَهُ فَقُلْتُ نَعَمْ قَالَ مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ أَنَّهُ مَنْ بَاعَ أَرْضاً أَوْ مَاءً وَ لَمْ یَضَعْهُ فِی أَرْضٍ أَوْ مَاءٍ ذَهَبَ ثَمَنُهُ مَحْقا». کافی، ج 5، ص 91.

[7]. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ لِی أَرْضاً تُطْلَبُ مِنِّی وَ یُرَغِّبُونِّی فَقَالَ لِی یَا أَبَا سَیَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنْ بَاعَ الْمَاءَ وَ الطِّینَ ذَهَبَ مَالُهُ هَبَاءً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَبِیعُ بِالثَّمَنِ الْکَثِیرِ وَ أَشْتَرِی مَا هُوَ أَوْسَعُ رُقْعَةً مِمَّا بِعْتُ قَالَ فَلَا بَأْسَ‏»، کافی، ج ‏5، ص 92.

[8] . «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِمُصَادِفٍ مَوْلَاهُ اتَّخِذْ عُقْدَةً أَوْ ضَیْعَةً فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ النَّازِلَةُ أَوِ الْمُصِیبَةُ فَذَکَرَ أَنَّ وَرَاءَ ظَهْرِهِ مَا یُقِیمُ عِیَالَهُ کَانَ أَسْخَى لِنَفْسِهِ‏». همان.

[9]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ‏ عن النَّبِیَّ ص نِعْمَ الشَّیْ‏ءُ النَّخْلُ مَنْ بَاعَهُ فَإِنَّمَا ثَمَنُهُ بِمَنْزِلَةِ رَمَادٍ عَلَى رَأْسِ شَاهِقٍ‏ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ إِلَّا أَنْ یُخْلِفَ مَکَانَهَا». تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ج ‏17، ص 72، ح 22017-9.

[10]. ر. ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده، بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 196،  قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.

[11]. بر اساس قاعده فقهی: «الضرورات تبیح المحذورات». 

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها