لطفا صبرکنید
17049
- اشتراک گذاری
اهلبیت پیامبر گرامی(ص) - که همان پنج تن آل عبا؛ یعنی حضرت محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند و در توسعهی مفهومی شامل معصومین میشود - به هیچ چیز جز خدا و رضای او نمیاندیشیدند و مأموریتهای زیر را دنبال میکردند:
- حفظ و احیای دین اسلام، 2. تفسیر و تبیین احکام و دستورات دین، 3. هدایت مردم به سوی رشد و کمال و بهرهمند ساختن انسانها از مواهب الهی.
آن بزرگواران الگوی عملی برای رهپویان راه حق بودند و مأموریتی جز نجات انسانها از گمراهیها را دنبال نمیکردند.
اهلبیت در اصطلاح قرآن، حدیث و کلام به معنای خانوادهی پیامبر گرامی اسلام(ص) است. این اصطلاح به همین معنا در قرآن کریم در آیهی تطهیر( آیه 33 سورهی احزاب) به کار رفته است: «همانا خدا میخواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».[1]
مفسران در تفسیر این آیه میگویند: مراد از ارادهی خداوند در این آیه، ارادهی تکوینی خداوند است؛[2] چرا که ارادهی تشریعی خداوند به طهارت و پاکی همهی انسانها تعلق گرفته است. به این معنا که همهی افراد میتوانند، با انجام تعالیم و دستورات پروردگار حکیم، به طهارت و پاکدامنى از همهی گناهان برسند. اما ارادهی تکوینی خدا بر طهارت و پاکدامنی افراد، تنها مختص به اهلبیت پیامبر اسلام(ص) است. به این معنا که هیچگونه گناه، لغزش و خطایی در این خانواده راه ندارد و این نیست مگر به دلیل نقش مهمی که در راه رسیدن به اهداف مقدس اسلام بر عهدهی این خانواده گذاشته شده است. و این نقش را جز افراد معصوم نمیتوانند به درستی و به طور کامل انجام دهند.
علاوه بر این، فلسفهی تأکید و اصرار قرآن مجید و روایات بر اعلان موقعیت ممتاز اهلبیت شایستگیها و امتیازات زیاد آنان؛ نظیر بلندی فکر و اندیشه و اعمال و آرمانهای آن بزرگواران است. آنان به هیچ چیز جز خدا و رضای او نمیاندیشدند. قرآن مجید در سورهی دهر یک نمونه از ایثار اهلبیت را بیان نموده و در توصیف آن میفرماید: "و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! (و میگویند:) ما شما را برای خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمیخواهیم"![3]
تاریخ زندگی و سیرهی عملی اهلبیت(ع) و آموزههای آنان بهترین گواه است که هدف و مأموریت بلند آن بزرگواران چیزی جز اعتلای کلمهی توحید و نفی هر گونه شرک و گمراهی، نیست.
اهلبیت(ع) همواره بالاترین نقش را در حفظ و احیای دین اسلام و ارزشهای آن، تفسیر آیات قرآن، تبیین احکام و دستورات دین، دلسوزی و سرپرستی مردم و هدایت آنان به سوی رشد و کمال بر عهده داشتند. این اهتمام ویژهی آنان نسبت به دین و مسائل و احکام آن موجب چنین تأکیداتی شده است، تا مردم متوجه مقام والای آنان شده و در مسیر حرکت کمالی و پیمودن راه هدایت، از آنان پیروی کنند؛ زیرا که هدف اصلی قرآن هدایت انسانها است: «الم، ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین».[4] و کسی که در آیات قرآن کریم مقداری دقت کند، به وضوح میتواند صحت این استنباط را تصدیق کند و چون امامان شیعه مقتدا و راهنمای امت بودند، از این جهت عنوان «اهل البیت» بر آنها تطبیق شده است؛ از اینروی پیامبر اکرم(ص) که در واقع مفسر و مبین قرآن کریم است، وقتی میخواهد مقام مرجعیت دینی و امامت و پیشوایی بعد از خودشان را بیان نمایند، از همین واژهی اهلبیت استفاده نموده و آنرا به عترت خود تفسیر نموده و میفرماید:
«من در میان شما دو گوهر گرانبها باقی میگذارم. یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهلبیت من است که اگر به این دو تمسک نمایید و به پیوندید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نمیشوند تا در قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند»[5]. در این حدیث پیامبر اکرم(ص) علاوه بر بیان و تفسیر اهل البیت به نقش هدایتی آنان که به اندازه نقش هدایتی قرآن مجید است تصریح شده است.
همچنین آنحضرت در احادیث دیگری در ضمن تمثیلهای زیبا نقش والا و وظایف خطیر اهلبیت را بیان فرمود. در حدیث سفینه فرمود: «همانا مثل اهلبیتم در میان شما، مانند کشتی نوح است که هر کس سوارش شود نجات یابد و هر کس از آن تخلف کند غرق میگردد».[6]
در این حدیث پیامبر اکرم(ص) یکی از وظایف خطیر اهلبیت را هدایت انسانها به سوی نیکی، احسان، سعادت و نجات آنان از گمراهیها و هلاکت بیان میکند.
و در حدیث دیگری فرمود:« همانا مثل اهلبیتم در میان این امت، مانند ستارگان آسمان است که هرگاه ستارهای غروب کند ستاره دیگری طلوع میکند....». [7] در این حدیث پیامبر اکرم(ص) به نقش هدایتگری و امنیتبخشی اهلبیت اشاره فرمود.[8]
همچنین آنحضرت در حدیث دیگری به نقش و مأموریت نجات و امانبخشی اهلبیت اشاره کرده و فرمود: «همانا مثل اهلبیتم، مانند باب آمرزش(باب حطة) در بین بنیاسرائیل است.[9] (اشاره به آیهای که خداوند به بنیاسرائیل فرمود: و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز!» تا خطاهاى شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهیم داد».[10])
و یا در حدیث دیگری فرمود:« مثل اهلبیت من مانند باغستانی هستند که گروهی در آن به مدت یک سال اطعام میشوند، سپس گروه دیگری در سال دیگر (سال بعد از آن) در آن اطعام میشوند.... ».[11] در این حدیث به نقش هدایتگری و منافع با ارزشی که از طریق اهلبیت به همهی انسانها میرسد اشاره شده است.
بنابر این نقش اهلبیت(ع) در حفظ دین، تفسیر و تبیین احکام و دستورات دین، دلسوزی و سرپرستی مردم و هدایت جامعه آن نان خطیر و مهم است که جدایی از آنان و ترک دستورات آنان موجب غرق شدن در دریای تباهی و نابودی و هلاکت انسان است. و آنان هدفی جز دعوت به سوی خداوند ندارند.[12]
[1]. «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا».
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 313، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. انسان، 8 و 9. «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلىَ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا،إِنمَّا نُطْعِمُکمُ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکمُ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا».
[5]. صحیح ترمذی، ج 2، ص 380؛ احمد بن حنبل، المسند، ج 3، ص 17. «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً فانهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض».
[6]. حاکم، مستدرک الصحیحین، ج 2، ص 432؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسة، ج 2، ص 65. «انما مثل اهل بیتی فیکم کسفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق».
[7]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 281، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق. "...عَنِ الْحَجَّاجِ الْخَشَّابِ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ کَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ کُلَّمَا غَابَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ".
[8]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 17، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا. "و قال رسول الله ص مثل أهل بیتی کمثل النجوم فإنها أمان لأهل السماء و أهل بیتی أمان لأهل الأرض فإذا خلت السماء من النجوم أتى أهل السماء ما یوعدون و إذا خلت الأرض من أهل بیتی أتى أهل الأرض ما یوعدون".
[9]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 24، ص 225، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. "َانَّ النَّبِیَّ ص قَالَ مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ".
[10]. بقره ، 58. "وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ".
[11]. بحارالأنوار، ج 36، ص 384. "عَنْ جَعْدَةَ بْنِ الزُّبَیْرِ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ یَعْقُوبَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَحْیَى بْنِ جَعْدَةَ بْنِ هُبَیْرَةَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِی آخِرُهُمُ الْقَائِمُ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ أَبْشِرُوا ثُمَّ أَبْشِرُوا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَمَثَلِ حَدِیقَةٍ أُطْعِمَ مِنْهَا فَوْجٌ عَاماً ثُمَّ أُطْعِمَ مِنْهَا فَوْجٌ عَاماً آخِرُهَا فَوْجاً یَکُونُ أَعْرَضَهَا بَحْراً وَ أَعْمَقَهَا طُولًا وَ فَرْعاً وَ أَحْسَنَهَا جَنًى وَ کَیْفَ تَهْلِکُ أُمَّةٌ أَنَا أَوَّلُهَا وَ اثْنَا عَشَرَ مِنْ بَعْدِی مِنَ السُّعَدَاءِ أُولِی الْأَلْبَابِ وَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ آخِرُهَا وَ لَکِنْ یَهْلِکُ فِیمَا بَیْنَ ذَلِکَ ثَبَجُ الْهَرْجِ لَیْسُوا مِنِّی وَ لَسْتُ مِنْهُمْ".
[12]. جهت آگاهی بیشتر، نک: نمایههای: «اهل بیت(علیهم السلام) و آیهى 23 شورى (آیهى مودت)، 160؛ «علت محدود کردن اهل بیت به چند نفر، 243؛ «اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (ص)»، 833.