لطفا صبرکنید
48376
- اشتراک گذاری
از نظر اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده، اهمیت خاصى دارد، ازدواج امری پسندیده و انجام آن مستحب است؛ اما در صورتی که انسان بداند که اگر ازدواج نکند به گناه میافتد ازدواج بر او واجب میشود.
اما در مورد سؤال شما تذکر نکاتی سودمند است:
- از دیدگاه شرع مقدس ازدواجهای حرام عبارتاند از: ازدواج با محارم، زن شوهردار، خواهر زن، زن عدهدار، خواهر لواط دهنده، کافر غیر کتابی، در حال احرام، و ازدواج دائم با زن پنجم.
در این صورت اگر خوف تضعیف اعتقادات و گمراه شدن نباشد، ازدواج شیعه با اهلسنت بدون اشکال است، خصوصا در مواردی که امکان هدایت به مکتب اهلبیت، در طرف مقابل وجود داشته باشد.
- شیعه معتقد است؛ برای بررسی شخصیت هر فردی باید مجموعهی رفتارهای او مورد بررسی قرار گیرد. صحابی و همراه پیامبر(ص) بودن اگرچه افتخاری بزرگ است؛ اما دلیل معصوم انگاشتن یا نادیده گرفتن خطای آنها نمیشود. بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) شرایطی اتفاق افتاد تا حضرت علی(ع) یعنی همان کسی که پیامبر اکرم(ص) او را جانشین خود معرفی فرمود، کنار زده شود و در زمان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان خانهنشین گردد. البته آنحضرت علیرغم عدم رضایت از عملکرد دستگاه خلافت، بنا به مصالح اسلام و مسلمانان هیچگاه از دادن نظر مشورتی به خلفا دریغ نمیکرد.
- از آنجا که بعد از توحید، احسان به والدین از جایگاه والایی برخوردار است، در صورتی که میتوانید نظر مادرتان را نسبت به ازدواج با گزینهی مورد نظرتان جلب کنید، این برای شما بهتر است و در صورت عدم رضایت ایشان و در حالی که با محذور مواجه هستید و خوف آلوده شدن به گناه را دارید، ازدواج با گزینهی مورد نظرتان با رعایت شروط آن و در چارچوب شرع مقدس اسلام بلااشکال است.
از نظر اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده، اهمیت خاصى دارد؛ زیرا از یکسو، ازدواج را وسیلهاى براى پاکدامنى و مهار غرایز جنسى و آرامش و حرکت به سوى کمال دینى میداند، و از سوى دیگر، رهبانیت(ترک دنیا و لذتهاى آن) را مذمت نموده، آنرا مانع کمال و سعادت میداند. از نظر اسلام ازدواج امری پسندیده و انجام آن مستحب است؛ اما در صورتی که انسان بداند که اگر ازدواج نکند به گناه میافتد ازدواج بر او واجب میشود.[1]، [2]
در بارهی سؤال شما تذکر نکاتی سودمند است:
- از دیدگاه شرع مقدس ازدواجهای حرام عبارتاند از: ازدواج با محارم، زن شوهردار، خواهر زن، زن عدهدار، خواهر لواط دهنده، کافر غیر کتابی، در حال احرام، و ازدواج دائم با زن پنجم.
از اینرو، اگر خوف تضعیف اعتقادات و گمراه شدن نباشد، ازدواج شیعه با اهلسنت اشکال ندارد، به ویژه در مواردی که امکان هدایت به مکتب اهلبیت، در طرف مقابل وجود داشته باشد.
استفتاءات زیر گواه بر این مطلب است:
سؤال: ازدواج مسلمان با غیرمسلمان و ازدواج شیعه با اهلسنت چه صورت دارد؟
جواب: حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: ازدواج زن مسلمان با غیرمسلمان صحیح نیست و ازدواج زن شیعه با مرد سنی مکروه است، و ازدواج مرد مسلمان با زن غیرمسلمان اگر موقت باشد و همچنین ازدواج مرد شیعه با زن سنی مانعی ندارد.
حضرت آیت الله بهجت: اولی در صورت کتابی بودن، عقد موقت بدون اشکال است و در فرض دوم نمیتوان دختر یا زن شیعه را به عقد آنها در آورد به احتیاط تکلیفی.
حضرت آیت الله سیستانی: ازدواج با اهل کتاب به احتیاط واجب جایز نیست، و با اهلسنت اگر خوف انحراف نباشد، جایز است.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی: ازدواج مسلمان با غیرمسلمان جایز نیست و ازدواج مردان شیعه با زنان اهلسنت اشکالی ندارد. ولی ازدواج زنان شیعه با مردان اهلسنت با توجه به خطر انحراف مذهبی اشکال دارد.
تبصره: ازدواج با برخی از فرقهها؛ مانند: غلات، ناصبیها و خوارج - که خود را مسلمان میپندارند، ولی در حقیقت محکوم به کفر هستند - جایز نیست.[3]
- اما دربارهی آن بخش از سؤال، که از قول مادرتان در مورد عملکرد خلفا و اهلسنت گفتهاید، باید گفت؛ شیعه معتقد است که برای بررسی شخصیت هر فردی باید مجموع رفتارهای او مورد بررسی قرار گیرد و عنوان و سمت او نباید مانع از تحقیق و تفحص شود.
صحابی و همراه پیامبر(ص) بودن اگرچه افتخاری بزرگ است؛ اما دلیل معصوم انگاشتن یا نادیده گرفتن خطای آنها نمیشود. چنانکه قرآن کریم برخی از مهاجرین و انصار را به دلیل اشتباهات واضح، مورد عتاب قرارداده است.[4]
بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) خلفای وقت حضرت علی(ع) را کنار زدند و آنحضرت در زمان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان خانهنشین بود. منتهی وقتی که آنان احتیاج پیدا میکردند از آنحضرت هم، نظر و مشورت میخواستند. امام علی(ع) نیز در چنین مواردی نه تنها بر اساس مصلحت اسلام و مسلمانان که بر اساس مصلحت و منافع همهی جامعهی بشریت به ویژه مستضعفان و مظلومان نظر خود را اعلام میفرمود. البته این به معنای رضایت از تمام عملکرد دستگاه حکومت خلفا نبود.
مثلا در بعضی از جنگها، مانند جنگ با ایران و روم، امیرالمؤمنین(ع) مورد مشورت قرار گرفت و پیشنهادهایی را در جهت پیروزی مسلمان ابراز فرمود، با اینکه خود حضرت در جنگ حضور نداشت.
البته اگر پیامبر(ص) زنده بود یا حضرت علی(ع) پس از پیامبر(ص)، به خلافت میرسید، به یقین فتوحات به آن صورتی که اتفاق افتاد، انجام نمیگرفت؛ یعنی فتوحات انجام شده در زمان خلفا به طور مطلق مورد تأیید حضرت علی(ع) نبود.[5]
- در قرآن کریم بعد از آنکه خدای متعال انسانها را از شرک نهی فرمود، نسبت به نیکی در حق پدر و مادر سفارش کرده است. علامه طباطبائی میفرماید: بعد از توحید یکی از بزرگترین واجبات الهی احسان به والدین است.[6] و در این احسان و احترام فرقی بین والدین مؤمن و کافر نیست؛ زیرا قرآن به صورت مطلق(بدون هیچ قیدی) میفرماید: «به پدر و مادر احسان کنید»[7]، [8]
در نتیجه چنانکه بیان کردیم، اصل ازدواج با رعایت شروط آن بلا اشکال است و در اولویت اول در صورتی که قادر هستید تلاش کنید، در نهایت احترام رضایت مادرتان را کسب کنید، و در صورت عدم رضایت مادرتان، اگر محذوری ندارید و میتوانید گزینهای دیگر حتی مناسبتر را انتخاب کنید جلب رضایت مادر، برای شما بهتر است. (بدیهی است رضایت و دعای خیر مادر در موفقیت و پیشرفت شما تأثیر بسزایی دارد)، و در نهایت اگر گزینهای که انتخاب کردهاید را بهترین و مناسبترین گزینه برای ازدواج میدانید و در شرایطی هستید که اگر ازدواج نکنید خوف آلوده شدن به گناه را دارید، میتوانید با گزینهی مورد نظر در چهارچوب دستورات شرع مقدس اسلام ازدواج نمایید.
[1]. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، ص 449، احکام نِکاح یا ازدواج و زناشویى، همچنین مسئله 2443.
[2]. اقتباس از سؤال «ازدواج و ادامه تحصیل»، 1123.
[3]. حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 212 و 228.
[4] اقتباس از سؤال «شیعه و خلافت و جانشینی بعد از پیامبر(ص)»، 1289.
[5] اقتباس از سؤال «امام علی(ع) و لشکر کشی خلفا به سایر کشورها»، 512.
[6]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 374، لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1390ق؛ 23 اسراء.
[7]. انعام، 151، همچنین در روایتی از امام باقر(ع) وارد شده است که: "به والدین بر و نیکی کنید چه فاجر باشد و چه نیکوکار"؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 162، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق..
[8] اقتباس از سؤال «اوامر والدین و تکلیف فرزندان»، 512.