لطفا صبرکنید
19330
- اشتراک گذاری
پیامبراکرم(ص) بنا به دستور خداوند: «و در کار[ها] با آنان، مشورت کن، و چون تصمیم گرفتى، بر خدا توکّل کن؛ زیرا خداوند، توکّل کنندگان را دوست مى دارد»،[1] با یارانش مشورت می نمود. امام رضا(ع) در این باره فرمود: «رسول خدا(ص) با یارانش در بارۀ قضایا مشورت مى فرمود و آن گاه تصمیم نهایى را مى گرفت».[2]
نمونه هایی از مشورت پیامبر(ص) با مردم چنین است:
1. در منابع تاریخی آمده است، در جریان جنگ بدر وقتی پیامبر اکرم(ص) در منطقۀ بدر، پشت چاه، اردو زد، حباب بن منذر از آن حضرت پرسید: آیا انجام این کار بر اساس وحی الاهی بود یا نظر خود را اجرا کردی؟ پیامبر(ص) فرمود: «رأی من چنین بود.» حباب گفت: نظر من این است که چاه آب را عقب خود قرار دهیم تا در صورت عقب نشینی، چاه آب را از دست ندهیم. پیامبر(ص) نیز این پیشنهاد را پذیرفت و محل استقرار نیروها را به مکان جدید تغییر داد.[3]
2. آن حضرت، همراه تعدادی از اصحاب خود به قصد مکه، از مدینه خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان مشرکان قریش فرستاد. پس از مدتی همان شخص، خبر آورد که قریش، قصد ممانعت از سفر عمره شما را دارند. پیامبر(ص) فرمود: «اشیروا ایها الناس علی»؛ «ای مردم! به من مشورت بدهید» در این میان، ابوبکر برخاست و گفت: «ای رسول خدا! ما به قصد زیارت خانۀ خدا از مدینه خارج شدیم و نمی خواهیم خون احدی را بریزیم. پس به سوی خانۀ خدا رهسپار شویم؛ اگر مخالفت و ممانعت ورزیدند، آنها را می کشیم» پیامبر(ص) فرمود: «امضوا علی اسم الله...»؛[4] به نام خدا عبور کنید.
3. هنگام نزول آیۀ شریفۀ «ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که می خواهید با رسول خدا نجوا کنید، قبل از آن صدقه ای بدهید، این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند آمرزنده و مهربان است»،[5] پیامبر(ص) در بارۀ تعیین مقدار صدقه که در آیه مشخص نشده است با حضرت علی(ع) مشورت کرد.[6]
4. همچنین پیامبر گرامى اسلام(ص) در جنگ احد – همان طور که در پرسش آمده- نظر اکثریت را قاطع دانست و خروج از شهر را بر قلعه دارى و جنگ تن به تن در داخل شهر مدینه ترجیح داد.[7]
5. پیامبر اکرم(ص) در غزواتی مانند غزوه خندق نیز با سلمان فارسی مشورت کردند و نظر او را پذیرفتند.[8]
[1]. آل عمران، 159: «وَ شاوِرْهُمْ فى الاَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ الله یحب الْمُتَوَکِّلِینَ».
[2]. «إِنَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) کَانَ یَسْتَشِیرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ یَعْزِمُ عَلَى مَا یُرِید»؛ شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، ج 12، ص 44، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق.
[3]. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق: السقا، مصطفى، الأبیارى، ابراهیم، شلبى، عبد الحفیظ ، ج 1، ص 620، دارالمعرفة، بیروت، بی تا.
[4]. ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج 4، ص 173، دارالفکر، بیروت، 1407ق.
[5]. مجادله، آیه 12: «یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدی نجویکم صدقه ذلک خیر لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحیم».
[6]. حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق و مصحح: محمودى، محمدباقر، ج 2، ص 315، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1411ق.
[7]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج 1، ص 176، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1417ق؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت (تجزیه و تحلیل کاملى از زندگى پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم)، ص 531، بوستان کتاب، قم، چاپ بیست و یکم، 1385ش.
[8]. ر.ک: ابن سعد هاشمی بصری، محمد، الطبقات الکبرى، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 51، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 95 و 96، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.