لطفا صبرکنید
بازدید
12736
12736
آخرین بروزرسانی:
1391/12/07
خلاصه پرسش
آیه 46 سوره فصلت تفسیرش چیست و چه پیامی دارد؟
پرسش
آیه «من عمل صالحاً فلنفسِه و من أَساء فعلیها و ما ربّک بظلّام للعبید» چه پیامی دارد و تفسیرش چیست؟
پاسخ اجمالی
آیه مورد پرسش چنین است: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها وَ ما رَبُّکَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِیدِ»؛[1] هر کس که کارى شایسته کند، به سود خود او است و هر کس کار بد انجام دهد به زیان او است، و پروردگار تو به بندگان ستم روا نمىدارد.
بیگمان هر کس کار نیکی انجام دهد، نفعش عاید خودش میگردد. کار نیک و عمل صالح، عملى است که مطابق دستور قرآن و تعلیمات شرع اسلام واقع شود و انسان به سبب چنین عملى مورد نظر لطف حق تعالى قرار میگیرد. همینطور کسى که بد کند؛ یعنى از احکام الهی را رها کرده و پیرو هواى نفس و مطیع شیطان گردد، آن نیز ضررش عاید خودش خواهد شد و آن عذابهایی که براى کفّار مهیّا گردیده پاداش و نتیجه اعمال خود آنها است و خدا به بندگان خود ستم روا نمیدارد.
در آیه شریفه چند نکته نهفته است:
1. «ظلام» در این مقام براى مبالغه در نفى است؛ یعنی کوچکترین ظلمی از سوی خداوند نسبت به بندگان صورت نمیگیرد؛ چون ظلم کوچک نیز از سوى خداوند بزرگ، به منزله ظلم زیاد است؛ لذا کلمه «بِظَلَّامٍ» به کار رفته است.
2. آنکه ظلم از قبایح عقلیه است، و عقل مستقل به قبح آن حکم میکند؛ چراکه صدور قبیح از حکیم على الاطلاق از محالات عقلیه است. صدور ظلم یا از جهت حاجت است، و یا از بابت جهل و آگاهی نداشتن به مصالح و مفاسد که همه اینها در حق خدای متعال از محالات عقلی است؛ لذا آیه شریفه برهان قاطعى است بر بطلان قول جبریه.
3. ریشه حوادث تلخ و شیرین را باید در عملکرد خود جستوجو کرد و به دیگران نسبت نداد: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها»، چنانکه کفار اینگونه میکردند؛ یعنی عملکرد خویش را به گردن دیگران میانداختند و مسئولیت آنرا نمیپذیرفتند.
مهمترین پیام آیه در همین مسئله نهفته است؛ یعنی انسان در اعمال و رفتار خود مستقل است و نباید گناه کار خود را به گردن دیگران بیندازد.
قرآن کریم میفرماید، هنگامى که به منحرفان گفته مىشود از آنچه خداوند نازل کرده پیروى کنید میگویند: «نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا»؛[2] ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروى مىکنیم. چنانکه کفّار انبیا را مقصّر مىدانستند و به آنان مىگفتند: «إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ»،[3]ما وجود شما را شوم مىدانیم و تمام بدبختىهاى ما از سوى شما است.
و یا گروهی بدبختی خویش را به شیطان نسبت میدهند. چنانکه شیطان مىگوید: مرا مقصّر ندانید و ملامت نکنید، بلکه خودتان را سرزنش کنید: «دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ»،[4] این شما هستید که دعوت مرا با آزادى و آگاهى پذیرفتید.
بنابر این، آیه میخواهد بگوید هر انسانی به سراغ خوبیها رود سودش نصیب خود او خواهد شد و اگر به سراغ بدی رفت، ضرر بدیها نیز به او باز میگردد، و هیچکس را نباید در بدبختی خود مقصر دانست؛ نه نیاکان، نه شیطان، نه محیط، نه رفیق، و...[5]
بیگمان هر کس کار نیکی انجام دهد، نفعش عاید خودش میگردد. کار نیک و عمل صالح، عملى است که مطابق دستور قرآن و تعلیمات شرع اسلام واقع شود و انسان به سبب چنین عملى مورد نظر لطف حق تعالى قرار میگیرد. همینطور کسى که بد کند؛ یعنى از احکام الهی را رها کرده و پیرو هواى نفس و مطیع شیطان گردد، آن نیز ضررش عاید خودش خواهد شد و آن عذابهایی که براى کفّار مهیّا گردیده پاداش و نتیجه اعمال خود آنها است و خدا به بندگان خود ستم روا نمیدارد.
در آیه شریفه چند نکته نهفته است:
1. «ظلام» در این مقام براى مبالغه در نفى است؛ یعنی کوچکترین ظلمی از سوی خداوند نسبت به بندگان صورت نمیگیرد؛ چون ظلم کوچک نیز از سوى خداوند بزرگ، به منزله ظلم زیاد است؛ لذا کلمه «بِظَلَّامٍ» به کار رفته است.
2. آنکه ظلم از قبایح عقلیه است، و عقل مستقل به قبح آن حکم میکند؛ چراکه صدور قبیح از حکیم على الاطلاق از محالات عقلیه است. صدور ظلم یا از جهت حاجت است، و یا از بابت جهل و آگاهی نداشتن به مصالح و مفاسد که همه اینها در حق خدای متعال از محالات عقلی است؛ لذا آیه شریفه برهان قاطعى است بر بطلان قول جبریه.
3. ریشه حوادث تلخ و شیرین را باید در عملکرد خود جستوجو کرد و به دیگران نسبت نداد: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها»، چنانکه کفار اینگونه میکردند؛ یعنی عملکرد خویش را به گردن دیگران میانداختند و مسئولیت آنرا نمیپذیرفتند.
مهمترین پیام آیه در همین مسئله نهفته است؛ یعنی انسان در اعمال و رفتار خود مستقل است و نباید گناه کار خود را به گردن دیگران بیندازد.
قرآن کریم میفرماید، هنگامى که به منحرفان گفته مىشود از آنچه خداوند نازل کرده پیروى کنید میگویند: «نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا»؛[2] ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروى مىکنیم. چنانکه کفّار انبیا را مقصّر مىدانستند و به آنان مىگفتند: «إِنَّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ»،[3]ما وجود شما را شوم مىدانیم و تمام بدبختىهاى ما از سوى شما است.
و یا گروهی بدبختی خویش را به شیطان نسبت میدهند. چنانکه شیطان مىگوید: مرا مقصّر ندانید و ملامت نکنید، بلکه خودتان را سرزنش کنید: «دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ»،[4] این شما هستید که دعوت مرا با آزادى و آگاهى پذیرفتید.
بنابر این، آیه میخواهد بگوید هر انسانی به سراغ خوبیها رود سودش نصیب خود او خواهد شد و اگر به سراغ بدی رفت، ضرر بدیها نیز به او باز میگردد، و هیچکس را نباید در بدبختی خود مقصر دانست؛ نه نیاکان، نه شیطان، نه محیط، نه رفیق، و...[5]
نظرات