لطفا صبرکنید
بازدید
9038
9038
آخرین بروزرسانی:
1393/01/30
کد سایت
fa30694
کد بایگانی
37229
نمایه
زندگینامه ابویعقوب یوسف بن ایوب همدانی
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
ابویعقوب یوسف بن ایوب همدانی که بود و چه آثاری از خود بجای گذاشت؟
پرسش
غوث الأعظم ابویعقوب یوسف بن ایوب همدانی که بود و چه آثاری از خود بجای گذاشته است؟
پاسخ اجمالی
«ابو یعقوب یوسف بن ایوب همدانی» از عرفا و صوفیان مسلمان به شمار میآید؛[1] اما لقب او «غوث الأعظم» نیست، بلکه این لقب از القاب «عبدالقادر گیلانی» است.[2] و در کتابهای تراجم و عرفانی از ابو یعقوب همدانی به عنوان «غوث اعظم» یاد نشده است.
ابو یعقوب یوسف بن ایوب بن یوسف بن حسین وهره همدانی، در سال 440 هجری در بوزنجرد همدان دیده به جهان گشود.[3] در آغاز جوانی برای کسب علوم و معارف اسلامی راهی بغداد شد و فقه شافعی را در نزد شیخ ابراهیم بن علی بن یوسف فیروز آبادی مشهور به شیخ ابو اسحاق شیرازی(متوفای 476ق)[4] فقیه معروف شافعی که در آن روزگار ریاست نظامیه را به عهده داشت، آموخت. او به اصفهان و بخارا و سمرقند و خراسان و خوارزم و ماوراء النهر سفر کرد و در سال 506 هـ.ق به بغداد باز گشت و در همان مدرسه نظامیه که روزگاری در آنجا شاگرد بود، مجلس وعظ و تدریس تشکیل داد. وی در تصوف به ابوعلی فارمدی(متوفای 477ق) ارادت داشت و با شیخ عبدالله جوینی و شیخ حسن سمنانی همنشین بود.[5]
ابویعقوب همدانی در تعلیم سلوک، شاگردانی چون عبد الخالق غجدوانی که از بزرگان خواجگان و نقشبندیان بوده است، خواجه احمد یسوی، مشهور به پیر ترکستان و ملقب به بابا یسوی، خواجه عبدالله برقی و خواجه حسن اندقی را تربیت کرده است.[6]
او مَرو را برای اقامت خویش برگزید و در آنجا خانقاهی بنا کرد. سالهای آخر زندگی برای ارشاد و هدایت سالکان، اغلب از مَرو به هرات و بالعکس در سفر بود.
وی در سال 535ق در مسیر بازگشت از هرات به مرو درگذشت.[7] ابتدا در همان مکان دفن شد و بعدها یکی از شاگردانش پیکر وی را به مرو منتقل کرد و در محل کنونی به خاک سپرد.[8]
در ابتدا تنها اثر باقیمانده از ابویعقوب همدانی، کتاب «رتبة الحیات» بود که در برخی منابع از آن به «زینة الحیاة» یاد شده است؛[9] ولی در ادامه، بخشی از نسخه خطی کتاب وی با نام «الکشف عن منازل السائرین إلی الله عزوجل» به دست آمده است. رساله خطی «انوار حکمت» که در کتابخانه ملی به نام او ثبت شده است، بنا به شواهد موجود در نسخه متعلق به وی نیست.[10]
ابو یعقوب یوسف بن ایوب بن یوسف بن حسین وهره همدانی، در سال 440 هجری در بوزنجرد همدان دیده به جهان گشود.[3] در آغاز جوانی برای کسب علوم و معارف اسلامی راهی بغداد شد و فقه شافعی را در نزد شیخ ابراهیم بن علی بن یوسف فیروز آبادی مشهور به شیخ ابو اسحاق شیرازی(متوفای 476ق)[4] فقیه معروف شافعی که در آن روزگار ریاست نظامیه را به عهده داشت، آموخت. او به اصفهان و بخارا و سمرقند و خراسان و خوارزم و ماوراء النهر سفر کرد و در سال 506 هـ.ق به بغداد باز گشت و در همان مدرسه نظامیه که روزگاری در آنجا شاگرد بود، مجلس وعظ و تدریس تشکیل داد. وی در تصوف به ابوعلی فارمدی(متوفای 477ق) ارادت داشت و با شیخ عبدالله جوینی و شیخ حسن سمنانی همنشین بود.[5]
ابویعقوب همدانی در تعلیم سلوک، شاگردانی چون عبد الخالق غجدوانی که از بزرگان خواجگان و نقشبندیان بوده است، خواجه احمد یسوی، مشهور به پیر ترکستان و ملقب به بابا یسوی، خواجه عبدالله برقی و خواجه حسن اندقی را تربیت کرده است.[6]
او مَرو را برای اقامت خویش برگزید و در آنجا خانقاهی بنا کرد. سالهای آخر زندگی برای ارشاد و هدایت سالکان، اغلب از مَرو به هرات و بالعکس در سفر بود.
وی در سال 535ق در مسیر بازگشت از هرات به مرو درگذشت.[7] ابتدا در همان مکان دفن شد و بعدها یکی از شاگردانش پیکر وی را به مرو منتقل کرد و در محل کنونی به خاک سپرد.[8]
در ابتدا تنها اثر باقیمانده از ابویعقوب همدانی، کتاب «رتبة الحیات» بود که در برخی منابع از آن به «زینة الحیاة» یاد شده است؛[9] ولی در ادامه، بخشی از نسخه خطی کتاب وی با نام «الکشف عن منازل السائرین إلی الله عزوجل» به دست آمده است. رساله خطی «انوار حکمت» که در کتابخانه ملی به نام او ثبت شده است، بنا به شواهد موجود در نسخه متعلق به وی نیست.[10]
[1]. کحالة الدمشق، عمر بن رضا، معجم المؤلفین، ج 13، ص 279، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا؛ ابن نقطة حنبلی، محمد بن عبد الغنی، إکمال الکمال(تکملة لکتاب الإکمال لإبن ماکولا)، ج 2، ص 577، مکه مکرمه، جامعة أم القرى، چاپ اول، 1410ق.
[2]. نفیسى، سعید، زندگینامه عطار، ص 99، تهران، انتشارات اقبال، چاپ دوم، 1384ش.
[3]. کاشفی، حسین بن علی، رشحات عین الحیاة، ص 40، بیروت، دارالکتب العلمیة، 2008م؛ شعرانى، عبد الوهاب بن أحمد، الطبقات الکبرى(لوافح الأنوار فی طبقات الأخیار)، ج 1، ص 242، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، چاپ اول، 1426ق.
[4]. یافعى، عفیف الدین عبد الله بن اسعد، نشر المحاسن الغالیة فى فضائل مشایخ الصوفیة أصحاب المقامات العالیة، ج 2، ص 8، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، چاپ اول، 1424ق.
[5]. رشحات عین الحیاة، ص 40؛ جامى، عبد الرحمن، نفحات الأنس، ص 428، کلکته، مطبعه لیسى، 1858م.
[6]. نفحات الأنس، ص 429.
[7]. مناوی، محمد عبد الرؤوف، الکواکب الدریة فى تراجم السادة الصوفیة، ج 2، ص 314، بیروت، دار الصادر، چاپ اول، 1999م.
[8]. الطبقات الکبرى(لوافح الأنوار فی طبقات الأخیار)، ج 1، ص 115؛ ابن الجوزى، أبو الفرج عبد الرحمن بن على، المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، ج 18، ص 16، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[9]. زرکلى، خیر الدین، الأعلام، ج 8، ص 220، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[10]. ر.ک: غلامحسین زاده، غلامحسین، چند نکته مهم درباره خواجه یوسف همدانی، فصلنامه پژوهشهای ادبی(علمی-پژوهشی)، ص 95 - 104، شماره 1، تابستان 1382ش؛ مؤذنی، علی محمد، مقایسه اندیشههای عرفانی خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در کتاب رتبة الحیات و مرصاد العباد»، مجله دانشکده ادبیان و علوم انسانی دانشگاه تهران(علمی- پژوهشی)، ص 18 – 28، شماره 164، زمستان 1381ش.
نظرات