لطفا صبرکنید
بازدید
329218
329218
آخرین بروزرسانی:
1392/11/27
کد سایت
fa40999
کد بایگانی
50051
نمایه
حکم قسم دروغ
طبقه بندی موضوعی
عهد، نذر و سوگند
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
کسی که مجبور شد دست روی قرآن بگذارد و قسم دروغ بخورد، حکمش چیست؟ و چگونه باید جبران کند؟
پرسش
من چند سال پیش مجبور شدم دست روی قرآن بگذارم و قسم دروغ بخورم، حکم آن چیست؟ و چگونه جبران کنم؟
پاسخ اجمالی
قسم خوردن بر دو نوع است.
1. قسم براى انجام یا ترک کارى در آینده: مانند اینکه شخصی قسم میخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند. در این فرض چنانچه عمداً مخالفت کند، باید کفاره دهد؛ یعنى یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند، و اگر اینها را نتواند باید سه روز پشت سر هم، روزه بگیرد.[1]
2. قسم براى اثبات یا نفى چیزى: کسى که براى اثبات یا نفى چیزى قسم مىخورد، اگر حرف او راست باشد، قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ بوده ولی کفاره دنیوی ندارد.[2] اما دارای عذاب اخروی بسیار سختی است، چنانکه خداوند متعال میفرماید: «کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچیزى میفروشند، آنها بهرهاى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمیگوید و به آنان در قیامت نگاه نمیکند و آنها را (از گناه) پاک نمیسازد و عذاب دردناکى براى آنها است».[3]
البته کراهت قسم به اسم خدا از آیه «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»[4] استفاده میشود و موردش مطلق قسم خوردن به نام خدا، حتی در جاهایی که خود شرع مقدس اجازه دادهاند[5] نیست، بلکه معنایش این است که براى هر کار جزئى و کلى یا نیک و بدى به خدا قسم نخورید. به عبارت روشنتر، اینکه نام خدا را بازیچه امور دنیوی خود قرار ندهید و برای هر چیز بیارزش و روزمره خود، نام خدا را بیجهت تکرار نکنید و سوگند به خدا را وسیله مبتذل و عادى در هر حق و باطل قرار ندهید.[6]
قسم دروغ خوردن در صورت دوم، گاهی در دادگاه نزد حاکم است، گاهی در خارج از دادگاه در مکالمات و تعاملات روزمره خود با دیگران است. اگر کسی در تعاملات روزمره خود با دیگران قسم دروغ بخورد فقط مرتکب حرام شده و گنهکار میباشد حکم و عذابش بیان شده است. اما اگر در این فرض، در دادگاه نزد حاکم قسم دروغ بخورد علاوه بر حرمت و عذاب اخروی که بیان شده دارای اثرات و تبعات حقوقی و قانونی خاص میباشد که اینک با استناد به مواد قانونی مرتبط، تبعات حقوقی آنرا بیان میکنیم.
تبعات قسم دروغ از دیدگاه حقوقی
مطابق ماده ۶۴۹ قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، هر کس در دعوای حقوقی یا جزایی که قسم متوجه او شده باشد، سوگند دروغ یاد نماید به شش ماه تا دو سال حبس محکوم خواهد شد.
همچنین وفق مفاد ماده ۶۵۰ همان قانون، هر کس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد[7] به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.
علاوه بر مجازاتهای ذکر شده برای کسی که قسم دروغ خورده، اگر قسم دروغ یا شهادت دروغ او سبب اثبات اتهام و ایجاد آسیب بدنی، جانی یا خسارت مالی به سبب اجرای حکم برای شخصی شود ولی پس از اجرای حکم، دلیل اثبات کننده جرم باطل گردد، مانند آنکه در دادگاه مشخص شود که مجرم، شخص دیگری بوده یا اینکه جرم رخ نداده است به استناد ماده ۱۶۳ قانون مجازات اسلامی، کسانی که ایراد آسیب یا خسارت مذکور، مستند به آنان است، اعم از ادا کننده سوگند، شاکی یا شاهد حسب مورد به قصاص یا پرداخت دیه یا تعزیر مقرر در قانون و جبران خسارت مالی محکوم میشوند.
گفتنی است؛ سوگندی اعتبار دارد که یکى از اسمای خداوند متعال باشد؛ مثل خدا یا اللّٰه، همچنین اگر به برخى از اوصاف خداى سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خداى سبحان اراده مىشود، یا قرینهاى به کار ببرد که مراد او را بفهماند، قسم صحیح است. بنابراین قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمۀ اطهار(ع) احکام قسم را ندارد؛[8] یعنی اگر با این اسمهای مقدس قسم بخورد چیزی بر عهده او نمیافتد و واجب نیست به قسمش وفا کند. همچنین اگر قسم خود را شکست بر او کفاره قسم واجب نمیشود.
البته، اگر به این مقدسات در مکالمات روزمره قسم بخورد و قسمش دروغ باشد، همانند قسم دروغ به اسم پروردگار، دارای حرمت و عذاب اخروی خواهد بود. برای نجات از عذاب اخروی و بخشیده شدن گناه قسم دروغ، چه به اسم خداوند باشد چه به مقدسات دیگر، باید توبه و استغفار نمود.
1. قسم براى انجام یا ترک کارى در آینده: مانند اینکه شخصی قسم میخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند. در این فرض چنانچه عمداً مخالفت کند، باید کفاره دهد؛ یعنى یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند، و اگر اینها را نتواند باید سه روز پشت سر هم، روزه بگیرد.[1]
2. قسم براى اثبات یا نفى چیزى: کسى که براى اثبات یا نفى چیزى قسم مىخورد، اگر حرف او راست باشد، قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ بوده ولی کفاره دنیوی ندارد.[2] اما دارای عذاب اخروی بسیار سختی است، چنانکه خداوند متعال میفرماید: «کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچیزى میفروشند، آنها بهرهاى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمیگوید و به آنان در قیامت نگاه نمیکند و آنها را (از گناه) پاک نمیسازد و عذاب دردناکى براى آنها است».[3]
البته کراهت قسم به اسم خدا از آیه «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»[4] استفاده میشود و موردش مطلق قسم خوردن به نام خدا، حتی در جاهایی که خود شرع مقدس اجازه دادهاند[5] نیست، بلکه معنایش این است که براى هر کار جزئى و کلى یا نیک و بدى به خدا قسم نخورید. به عبارت روشنتر، اینکه نام خدا را بازیچه امور دنیوی خود قرار ندهید و برای هر چیز بیارزش و روزمره خود، نام خدا را بیجهت تکرار نکنید و سوگند به خدا را وسیله مبتذل و عادى در هر حق و باطل قرار ندهید.[6]
قسم دروغ خوردن در صورت دوم، گاهی در دادگاه نزد حاکم است، گاهی در خارج از دادگاه در مکالمات و تعاملات روزمره خود با دیگران است. اگر کسی در تعاملات روزمره خود با دیگران قسم دروغ بخورد فقط مرتکب حرام شده و گنهکار میباشد حکم و عذابش بیان شده است. اما اگر در این فرض، در دادگاه نزد حاکم قسم دروغ بخورد علاوه بر حرمت و عذاب اخروی که بیان شده دارای اثرات و تبعات حقوقی و قانونی خاص میباشد که اینک با استناد به مواد قانونی مرتبط، تبعات حقوقی آنرا بیان میکنیم.
تبعات قسم دروغ از دیدگاه حقوقی
مطابق ماده ۶۴۹ قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، هر کس در دعوای حقوقی یا جزایی که قسم متوجه او شده باشد، سوگند دروغ یاد نماید به شش ماه تا دو سال حبس محکوم خواهد شد.
همچنین وفق مفاد ماده ۶۵۰ همان قانون، هر کس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد[7] به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.
علاوه بر مجازاتهای ذکر شده برای کسی که قسم دروغ خورده، اگر قسم دروغ یا شهادت دروغ او سبب اثبات اتهام و ایجاد آسیب بدنی، جانی یا خسارت مالی به سبب اجرای حکم برای شخصی شود ولی پس از اجرای حکم، دلیل اثبات کننده جرم باطل گردد، مانند آنکه در دادگاه مشخص شود که مجرم، شخص دیگری بوده یا اینکه جرم رخ نداده است به استناد ماده ۱۶۳ قانون مجازات اسلامی، کسانی که ایراد آسیب یا خسارت مذکور، مستند به آنان است، اعم از ادا کننده سوگند، شاکی یا شاهد حسب مورد به قصاص یا پرداخت دیه یا تعزیر مقرر در قانون و جبران خسارت مالی محکوم میشوند.
گفتنی است؛ سوگندی اعتبار دارد که یکى از اسمای خداوند متعال باشد؛ مثل خدا یا اللّٰه، همچنین اگر به برخى از اوصاف خداى سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خداى سبحان اراده مىشود، یا قرینهاى به کار ببرد که مراد او را بفهماند، قسم صحیح است. بنابراین قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمۀ اطهار(ع) احکام قسم را ندارد؛[8] یعنی اگر با این اسمهای مقدس قسم بخورد چیزی بر عهده او نمیافتد و واجب نیست به قسمش وفا کند. همچنین اگر قسم خود را شکست بر او کفاره قسم واجب نمیشود.
البته، اگر به این مقدسات در مکالمات روزمره قسم بخورد و قسمش دروغ باشد، همانند قسم دروغ به اسم پروردگار، دارای حرمت و عذاب اخروی خواهد بود. برای نجات از عذاب اخروی و بخشیده شدن گناه قسم دروغ، چه به اسم خداوند باشد چه به مقدسات دیگر، باید توبه و استغفار نمود.
.[1] مکارم شیرازی، ناصر، رساله احکام براى جوانان، ص 158، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ پانزدهم، 1428ق؛ بهجت، محمد تقی، رساله توضیح المسائل، ص 425، شفق، قم، چاپ نود و دوم، 1428ق؛ فاضل لنکرانى، محمد، رساله توضیح المسائل، ص 488، بی نا، قم، چاپ صد و چهاردهم، 1426ق.
[2]. همان.
[3]. «إِنَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ». آل عمران، 77.
[4].خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید.، بقره، 224.
[5]. مانند قسم خوردن منکر در جایی که مدعی بینه ندارد یا قسم خوردن مدعی پس از نکول منکر از قسم یاد نمودن، یا در مورد لعان و نفی حد و یا قسامه و...که شرع مقدس آن را اجازه دادهاند.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 56، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[7]. چون شاهد، قبل از ادای شهادت باید قسم بخورد جز حقیقت چیزی نگوید، از این رو وقتی شهادتش دروغ باشد طبیعتاً قسم او نیز دروغ خواهد بود.
[8]. رساله توضیح المسائل (فاضل لنکرانی)، ص 489.
نظرات