لطفا صبرکنید
بازدید
28514
28514
آخرین بروزرسانی:
1394/08/19
کد سایت
fa53586
کد بایگانی
65926
نمایه
برخوردار بودن زنان و دختران امام حسین(ع) از زیور آلات
طبقه بندی موضوعی
گوناگون
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
اینکه زیورآلات فراوانی از اهل بیت امام حسین(ع) غارت شد، آیا با زندگی زاهدانه آنحضرت سازگار است؟!
پرسش
آیا وضع مالی امام حسین(ع) خوب بود که زنان و دخترانشان زیور آلات داشتند؟
پاسخ اجمالی
امامان معصوم(ع) اگرچه امام و رهبر مردم بودند و میتوانستند از حق و حقوقی که خداوند برای آنان قرار داده به رایگان استفاده کنند، ولی با این حال، با تلاش و همت خود به کسب ثروت پرداخته و زندگی خویش را از همین راه اداره میکردند و حتی از همین ثروتها نیز در راه خدا خرج میکردند.[1]
امام حسین(ع) نیز اهل کار و تلاش بود، اگرچه بیشتر اموال بهدستآمده را در راه خدا و در جهت مصارف عمومی استفاده کرده و خود از این درآمدها کمتر استفاده میفرمود، اما بر اساس موازین اسلامی به خانوادهاش سخت نگرفته و نیازهای معمول آنان را برطرف میکرد.
در همین راستا، از برخی گزارشهای تاریخی عاشورا برمیآید که اهل بیت امام حسین(ع) زیور آلاتی داشتند: «سپاه عمر بن سعد به خیمههای اهل بیت امام حسین(ع) حمله کردند و به غارت اموال خیمهها و زیور آلات پرداختند».[2]
«فاطمه دختر امام حسین(ع) نقل میکند که مهاجمان به خیمه ما حملهور شدند. دو خلخال طلا در پاهای من که دختر کوچکی بودم، وجود داشت. مردی از مهاجمان خلخالها را از پایم درمیآورد و همزمان میگریست! گفتم: ای دشمن خدا! گریهات از چیست؟! گفت: چرا گریه نکنم! با آنکه دارم زیور از پای دختر پیامبر(ص) درمیآورم؟! گفتم: در نیاور! گفت: میترسم اگر من نگیرم، مهاجم دیگری آنرا بردارد».[3]
در این زمینه باید گفت:
1. اهل بیت(ع) از نظر مالی -با توجه به تلاش و فعالیتی که داشتند- دست کم از طیف متوسط جامعه بودند؛ از اینرو طبیعی است که اهل بیت امام حسین(ع) نیز، در همان حد متوسط از زیور آلات برخوردار باشند.
2. معمولاً پدر و مادر از مصارف ضروری زندگیشان میکاهند، اما برای فرزندان خود هزینه میکنند، مثلاً برای دخترانشان زیور آلاتی - هرچند اندک - میخرند.
3. این اندازه از زیورآلات، زندگانی زاهدانه آنحضرت را زیر سؤال نمیبرد.
4. در منابع تاریخی و روایی معتبر، سخن از زیورآلات فراوان وجود ندارد، بلکه حکایت از غارت همان حداقلها است. و آنچه در برخی اشعار و محافل در مورد غارت زیورآلات اهل بیت امام حسین(ع) مطرح میشود، بیشتر جنبه مبالغه دارد و حاکی از واقعیت نیست:
امام حسین(ع) نیز اهل کار و تلاش بود، اگرچه بیشتر اموال بهدستآمده را در راه خدا و در جهت مصارف عمومی استفاده کرده و خود از این درآمدها کمتر استفاده میفرمود، اما بر اساس موازین اسلامی به خانوادهاش سخت نگرفته و نیازهای معمول آنان را برطرف میکرد.
در همین راستا، از برخی گزارشهای تاریخی عاشورا برمیآید که اهل بیت امام حسین(ع) زیور آلاتی داشتند: «سپاه عمر بن سعد به خیمههای اهل بیت امام حسین(ع) حمله کردند و به غارت اموال خیمهها و زیور آلات پرداختند».[2]
«فاطمه دختر امام حسین(ع) نقل میکند که مهاجمان به خیمه ما حملهور شدند. دو خلخال طلا در پاهای من که دختر کوچکی بودم، وجود داشت. مردی از مهاجمان خلخالها را از پایم درمیآورد و همزمان میگریست! گفتم: ای دشمن خدا! گریهات از چیست؟! گفت: چرا گریه نکنم! با آنکه دارم زیور از پای دختر پیامبر(ص) درمیآورم؟! گفتم: در نیاور! گفت: میترسم اگر من نگیرم، مهاجم دیگری آنرا بردارد».[3]
در این زمینه باید گفت:
1. اهل بیت(ع) از نظر مالی -با توجه به تلاش و فعالیتی که داشتند- دست کم از طیف متوسط جامعه بودند؛ از اینرو طبیعی است که اهل بیت امام حسین(ع) نیز، در همان حد متوسط از زیور آلات برخوردار باشند.
2. معمولاً پدر و مادر از مصارف ضروری زندگیشان میکاهند، اما برای فرزندان خود هزینه میکنند، مثلاً برای دخترانشان زیور آلاتی - هرچند اندک - میخرند.
3. این اندازه از زیورآلات، زندگانی زاهدانه آنحضرت را زیر سؤال نمیبرد.
4. در منابع تاریخی و روایی معتبر، سخن از زیورآلات فراوان وجود ندارد، بلکه حکایت از غارت همان حداقلها است. و آنچه در برخی اشعار و محافل در مورد غارت زیورآلات اهل بیت امام حسین(ع) مطرح میشود، بیشتر جنبه مبالغه دارد و حاکی از واقعیت نیست:
سقوط نرخ طلای کوفه مسجل است
از بس که زر و زیور می آورند!!
از بس که زر و زیور می آورند!!
[1]. برای آگاهی از این دسته روایات، ر. ک: شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 6، ص 384، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 17، ص 37، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج43، ص 235 – 236، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1363ش؛ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 1، ص 320، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403ق؛ حلبی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة، ج 3، ص 510، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، 1426ق.
[3]. شیخ صدوق، الأمالی، ص 164، کتابچی، تهران، 1376 ش.
نظرات