لطفا صبرکنید
بازدید
14665
14665
آخرین بروزرسانی:
1393/10/05
کد سایت
fa53665
کد بایگانی
66016
نمایه
عوالم خلقت ارواح انسانها
طبقه بندی موضوعی
چینش وجود|انسان شناسی
اصطلاحات
حضرات خمس
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات عرفانی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
خلقت ارواح انسانها از کدام یک از عوالم وجودی ریشه میگیرد؟
پرسش
خلقت ارواح انسانها از کدام یک از عوالم وجودی ریشه میگیرد؟ جبروت یا فراتر از آن؟ ارتباط روح با عین ثابت چگونه است؟
پاسخ اجمالی
خلقت روح انسان مانند خلقت موجودات دیگر است که در خلقت موجودات سلسله مراتب، رعایت میشود؛ ترتیب سلسله وجود بر اساس فلسفه و حکمت اسلامی به این صورت است که وجود از مرتبه ذات خداوند که از آن به «عالم لاهوت» تعبیر میآورند، شروع میشود؛ و به عالم عقول و مجردات که آنرا «عالم جبروت» مینامند، میرسد. بعد از آن باید از عالم مثال که «عالم ملکوت» نامیده میشود، عبور کند؛ پایان سیر نزولی موجودات مادی عالم ماده است، که آنرا «عالم ناسوت» مینامند. برای اطلاع از مراتب وجود و سلسله مراتب رجوع شود به پاسخهای: 17984(مراتب وجود در حکمت و عرفان و مطابقت آن با اصطلاح قرآنی برزخ و قیامت)؛ 13064(حضرات خمس و مراتب وجود).
حال با توجه مطالبی که بیان شد، در مورد چگونگی خلقت روح و نفس انسان، دو نظریه مطرح است.
۱. اینکه نفس روحانیة الحدوث است؛ یعنی نفس با وصف روحانی پس از تکمیل بدن در رحم ملحق به او میشود و در آن حلول میکند. این نظریه به نام نظریه «روحانیة الحدوث و البقاء» معروف است. طبق این نظریه هر چند «روح» تعلق ماده دارد، ولی از آنجا که از نظر ذات مجرد و غیر مادی است، عالم ماده و ناسوت از مراحل خلقت وجودی او محسوب نمیشود.
۲. اما نظریه دیگر این است که پیدایش نفس با وصف نفسانی از ابتدا روحانی نبوده، بلکه نفس (در این عالم ماده) ابتدا جسمانی بوده، سپس در اثر حرکت جوهری و تکامل وجودی به مرتبه تجرد و روحانی میرسد. این نظریه را نظریه «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» مینامند.[1] بر اساس این نظریه عالم ماده و ناسوت نیز از مراتب خلقت روح محسوب میگردد.
در مورد ارتباط روح انسان با عین ثابت نیز پاسخ: 50759(سرادق، کرسی، عرش و عین ثابت) را مطالعه کنید.
[1]. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخهای: 42520 (حکیمان و چگونگی پیدایش نفس) و 33954 (حدوث جسمانی نفس و آیات و روایات) و 2667 (منافات نداشتن عالم ذر و جسمانیة الحدوث بودن نفس از نگاه علامه طباطبائی).
نظرات