لطفا صبرکنید
4248
مراجعه به لغتنامههای عربی نشان میدهد که «شق» و «انشقاق» به معنای متلاشی شدن نیست؛ بلکه به معنای تکه شدن، شکافتن و جدا شدن است؛ از اینرو «شِقّ» را نیمهای از یک شیء گفتهاند.[1] و «شق الفجر» را به زمان طلوع اطلاق کردهاند؛ به این دلیل که انگار محل طلوع را شکافته و از آن خارج میشود؛[2] لذا گفته شد معنای اصلی ماده این لغت، مطلق شکافته شدن است؛ اعم از اینکه تفرق و به هم ریختگی حاصل شود یا خیر.[3] از جمله مواردی که در قرآن به کار رفته، شکافته شدن زمین و روییدن گیاهان از دل آن است.[4] بنابر این، نمیتوان انشقاق را تنها به معنای متلاشیشدن دانست.
از سوی دیگر قرائنی که در آیات ابتدایی سوره قمر وجود دارد؛ مانند سخن از نزدیک شدن قیامت(نه وقوع قیامت) و بیان ایمان نیاوردن مردم به آیات و معجزات الهی و سحر دانستن آن در آیه بعد، نشان از این دارد که انشقاق ماه، مربوط به وقایع همزمان با قیامت نیست.
اصل انشقاق قمر در زمان پیامبر(ص) از موضوعاتی است که مفسران فرقههای مختلف اسلامی بر وقوع آن اجماع دارند[5] و در هیچکدام آنها گزارشی از متلاشیشدن ماه نیامده است، بلکه به دو نیم شدن آن اشاره شده است.
[1]. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 8، ص 205، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421ق.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 10، ص 181، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[3]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج، ص 93-94، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[4]. «ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنْبَتْنا فِیها حَبًّا»؛ عبس، 26-27.
[5]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 9، ص 433، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.