لطفا صبرکنید
بازدید
7694
7694
آخرین بروزرسانی:
1397/07/23
کد سایت
fa55861
کد بایگانی
67293
نمایه
صحبت کردن امام هادی(ع) به تمام زبانها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
با توجه به قدرت ائمه اطهار(ع) در صحبت کردن به هر زبانی، آیا میتوانند اینقدرت را به هر کسی بدهند؟
پرسش
امام هادی(ع) روزی با یک فرد غیر عرب به زبان خودش صحبت میکنند. و در زمان دیگری به یکی از کسانی که نمیتوانست به زبان هندی خوب صحبت کند سنگ ریزهای داد که در دهان خود قرار دهد و او تا پایان عمرش، هفتاد و دو زبان را متوجه میشد. با توجه به این مطلب چند سؤال مطرح میشود: چون او از ایشان درخواست کرد، این توانایی را به یارشان بخشیدند؟ چرا حضرت(ع) سایر یارانشان را از این نعمت، بهرهمند نفرمودند؟ آیا اگر ما هم دعا و توسل کنیم، به ما هم چندین زبان میآموزند؟ آیا اگر سعی به آموختن زبانی کنیم، با توجه به این که خداوند اگر بخواهند زبانها را به ما میآموزند، عمرمان را تلف کردهایم؟ و چرا ائمه(ع) علوم را بیشتر به صورت کلامی به یارانشان میآموختند، با توجه به اینکه اگر ایشان میخواستند، یارانشان را سرشار از معرفت و یقین مینمودند؟
پاسخ اجمالی
در برخی از روایات آمده است که امام هادی(ع)[1] این قدرت را داشتند تا بتوانند به زبان اقوام مختلف صحبت کنند:
1. ابوهاشم جعفری میگوید: امام هادی(ع) در ایام خلیفه عباسی، «واثق بالله» به مدینه رفتند و با مرد ترک زبان به زبان او صحبت کردند. مرد ترک از اسب فرود آمد و پاى امام(ع) را بوسید. من از آن مرد ترک سؤال کردم که امام(ع) به شما چه گفت؟ آن مرد ترک جواب داد، آیا این مرد پیامبر است؟ گفتم: نه. گفت: او من را به نامی صدا زد که در کودکى من را به آن نام صدا میزدند و احدى از آن نام اطلاع ندارد.[2]
2. ابو هاشم میگوید: خدمت امام هادى(ع) رفتم و آنحضرت(ع) با من به زبان هندى سخن گفت؛ اما من نتوانستم جواب ایشان را به خوبى بدهم. در این هنگام امام(ع) یک عدد ریگ را بر دهان خود گذاشت و آنرا مکید و به من داد و من آنرا در دهان خود گذاشتم. به خداوند قسم هنوز از نزد آنحضرت خارج نشدم که میتوانستم با هفتاد و سه زبان سخن بگویم که یکى از آنها زبان هندى بود.[3]
در مورد این روایات، باید گفت:
با توجه به اینکه در هیچکدام از این روایات گزارشی از درخواست آن صحابی از امام(ع) وجود ندارد؛ اما امام(ع) عنایت کردند، نشان میدهد که اگر انسانی لیاقت داشتن چنین مقامی را داشته باشد و از امام(ع) درخواست کند، امام(ع) نیز به او عطا خواهد کرد؛ اما از آنجا که بنای خدا آن است که امور از روال معمول و طبیعی جریان یابد، تنها در مواردی که لازم باشد مسئلهای به صورت معجزهآمیز و با روال غیر معمول انجام میگیرد و این موضوع نباید تکرارپذیر باشد.
1. ابوهاشم جعفری میگوید: امام هادی(ع) در ایام خلیفه عباسی، «واثق بالله» به مدینه رفتند و با مرد ترک زبان به زبان او صحبت کردند. مرد ترک از اسب فرود آمد و پاى امام(ع) را بوسید. من از آن مرد ترک سؤال کردم که امام(ع) به شما چه گفت؟ آن مرد ترک جواب داد، آیا این مرد پیامبر است؟ گفتم: نه. گفت: او من را به نامی صدا زد که در کودکى من را به آن نام صدا میزدند و احدى از آن نام اطلاع ندارد.[2]
2. ابو هاشم میگوید: خدمت امام هادى(ع) رفتم و آنحضرت(ع) با من به زبان هندى سخن گفت؛ اما من نتوانستم جواب ایشان را به خوبى بدهم. در این هنگام امام(ع) یک عدد ریگ را بر دهان خود گذاشت و آنرا مکید و به من داد و من آنرا در دهان خود گذاشتم. به خداوند قسم هنوز از نزد آنحضرت خارج نشدم که میتوانستم با هفتاد و سه زبان سخن بگویم که یکى از آنها زبان هندى بود.[3]
در مورد این روایات، باید گفت:
با توجه به اینکه در هیچکدام از این روایات گزارشی از درخواست آن صحابی از امام(ع) وجود ندارد؛ اما امام(ع) عنایت کردند، نشان میدهد که اگر انسانی لیاقت داشتن چنین مقامی را داشته باشد و از امام(ع) درخواست کند، امام(ع) نیز به او عطا خواهد کرد؛ اما از آنجا که بنای خدا آن است که امور از روال معمول و طبیعی جریان یابد، تنها در مواردی که لازم باشد مسئلهای به صورت معجزهآمیز و با روال غیر معمول انجام میگیرد و این موضوع نباید تکرارپذیر باشد.
[1]. ر .ک : «زندگی نامه امام هادی (ع)»، 17244.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، النص، ص 359 -360، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.
[3]. اعلام الوری بأعلام الهدی، النص، ص 360.
نظرات