جستجوی پیشرفته
بازدید
38898
آخرین بروزرسانی: 1398/11/29
خلاصه پرسش
به چه دلیل صلوات بدون کلمه «آل محمد» ناقص است و از آن نهی شده است؟
پرسش
گفته می‌شود که اگر کسی هنگام صلوات کلمۀ «آل محمد» را نگوید مرتکب گناه می‌شود. این‌را می‌دانم که سیوطی در تفسیر خود از بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه نقل می‌کند مردی به پیامبر عرضه داشت: سلام بر تو را می‌دانیم، اما صلوات بر تو چگونه است؟ پیامبر فرمود: «بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید. اللهم بارک علی محمد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید». سیوطی افزون بر این حدیث، هیجده حدیث دیگر را نقل کرده که همۀ آنها دلالت می‌کند هنگام صلوات، آل محمد نیز باید افزوده شود. به نقل ابن حجر در صواعق، پیامبر اکرم(ص) از این‌که مؤمنان بر او صلوات ناقص بفرستند و فقط بگویند: "اللهم صل علی محمد"، نهی کرده و سفارش فرموده است که هنگام صلوات بگویید: "اللهم صل علی محمد و آل محمد". روایات شیعه هم در این‌باره بسیار فراوان است. ولی سؤال من این است که مگر آیۀ قرآن صراحت به صلوات بر محمد به تنهایی ندارد؟ و چگونه می‌شود گفت که ذکر آل محمد در صلوات، واجب است؟! آیا این نوعی بدعت در دین نیست؟ علما در رابطه با گفتن "اشهد ان علیا ولی الله" در اذان می‌گویند: اگر برای استحباب باشد ثواب دارد و اگر کسی به عنوان جزئی از اذان بگوید، از باب بدعت در دین حرام است. حال آیا می‌شود صلوات بر آل محمد را از باب استحباب دانست به دلیل صراحت آیه که می‌گوید: ملائکه و خدا صلوات می‌فرستند بر نبی و ای کسانی که ایمان آورده‌اید صلوات بفرستید بر او! در حالی‌که نه می‌شود نبی را شامل اهل‌بیت کرد و نه ضمیر علیه را. در جاهای دیگر قرآن اهل‌بیت را با اولی الامر و امام و پیشوا می‌شود تفسیر کرد، ولی نبی را جز بر محمد(ص) نمی‌شود اطلاق کرد. حال با توجه به صراحت قرآن می‌توانیم بگوییم صلوات بر آل محمد جزء اصلی صلوات نیست و از باب استحباب باید گفته شود، پس ذکر کردن آل محمد هنگام صلوات واجب نیست. لطفا جواب کلامی و فلسفی بدهید و از ذکر احادیث راجع به حتمی بودن صلوات بر آل محمد از روایات شیعه و سنی خودداری شود؛ چون تمام آنها را می‌دانم.
پاسخ اجمالی

صلوات بر آل محمد(ص) همراه صلوات بر پیامبر نه تنها بدعت نیست، بلکه موافق با قرآن، روایات، عقل و عرفان است؛ چون:

  1. معنای بدعت آن است که چیزی که در دین نیست جزو دین دانسته شود. ما فرستادن صلوات بر آل پیامبر را بدعت نمی‌دانیم؛ چون در روایات پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) این مسئله آمده است.
  2. خداوند تکالیفی برای بندگان خود قرار داده و در قرآن مجید به صورت کلی و اجمالی اصل وجوب و بعضی از خصوصیات آنها را بیان کرده است، اما همۀ جزئیات و شروط و قیود آنها را در قرآن ذکر نکرده است. برای آگاهی از تمام اجزا و جزئیات دیگر باید به سراغ مخاطبان واقعی و مفسران حقیقی قرآن؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) رفت و خداوند پیامبر(ص) را مفسر و مبین قرآن قرار داد.

براین اساس وقتی پیامبر(ص) در تفسیر آیه فرمود آل را همراه من در صلوات بیاورید؛ یعنی این مطلب از قرآن فهمیده می‌شود.

  1. قرآن علاوه بر معنای ظاهری معانی عمیق باطنی هم دارد که پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) ایشان می‌توانند از آن خبر دهند و معنای ظاهری لفظ "النبی" اگرچه شامل "آل محمد" نمی‌شود، ولی به حسب معنای باطنی شامل آل می‌شود.
  2. آیات قرآن، پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) ایشان را به عنوان حقیقت واحد لحاظ می‌کنند. علاوه بر این، عرف و عقلا، افراد هم‌فکر و هم‌عقیده را به یک چشم می‌بینند و روایات زیادی هم وجود دارد که پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) ایشان را از یک نور می‌داند. از این جهت در عرفان از این نور واحد؛ یعنی پیامبر و اهل بیت ایشان تعبیر به «حقیقت محمدیه» و «صادر نخستین» می‌شود. با این حساب چگونه ممکن است که کسی بر پیامبر صلوات بفرستد، اما بر اهل‌بیت صلوات نفرستد. به عبارت دیگر، صلوات بر اهل‌بیت همان صلوات بر پیامبر است و هر دو از یک واقعیت حکایت می‌کند.

نکتۀ آخر این‌که صلوات بر پیامبر(ص) به طور مطلق واجب نیست، بلکه تنها در موارد خاص؛ مثل تشهد نماز، واجب است. البته در جایی که صلوات واجب است ذکر "آل محمد" نیز واجب است، و در موارد مستحب، ذکر "آل محمد" نیز مستحب است و نیاوردن "آل محمد" باعث ناقص شدن صلوات خواهد شد.

پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن پاسخ باید نکاتی را در نظر داشت:

  1. بدعت؛ یعنی آنچه که در دین نیست جزو دین بدانیم. این نکته در جای خود ثابت شد که گفتار و رفتار پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) ایشان، جزو دین است، پس این‌که شما گفته‌اید «آل محمد» در قرآن نیست و بدعت است صحیح نیست؛ چون اگر هم در قرآن نیامده باشد، ولی همین‌که در روایات بیاید جزو دین محسوب می‌گردد و بدعت نخواهد بود. فقهایی هم که می‌گویند شهادت بر ولایت(اشهد ان علیا ولی الله) در اذان به قصد جزئیت بدعت است، منظورشان این است که دلیلی از دین(آیات و روایات) بر جزئیت نداریم.
  2. تکالیف و وظایفی را که خداوند متعال برای انسان‌ها قرار داده است؛ مثل طهارت، نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات و ... تماماً در قرآن مجید آمده است، لکن نه با بیان تمام جزئیات، شرایط، لوازم و موانع، بلکه تنها وجوب و بعضی از اجزا و شرایط به صورت اجمالی و کلی بیان شده است؛ مثلاً اصل وجوب نماز در قرآن مجید آمده است و به بعضی از اجزا و شرایط آن؛ مثل رکوع و سجود و طهارت، نیز اشاره شده است، اما ذکر رکوع و سجود، قرائت، تسبیحات اربعه، قیام متصل به رکوع، چگونگی غسل، وضو و تیمم و... به طور کامل و با تمام خصوصیات در هیچ آیه‌ای بیان نشده است.

روش مسلمانان از آغاز این بوده است که برای دست‌یابی به این جزئیات، به محضر پیامبر(ص) شرفیاب می‌شدند و از جزئیات و چگونگی انجام تکالیف سؤال می‌کردند و بر طبق آنچه از پیامبر(ص) می‌شنیدند، عمل می‌کردند.

در مورد "صلوات" هم همین‌طور بوده است که بعد از نزول آیۀ صلوات: "ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما"،[1] مسلمانان به حضور پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شده و از آن‌حضرت کیفیت صلوات بر پیامبر را سؤال کردند و همان‌طوری که در روایات متعدد(متواتر) از شیعه و سنی آمده است حضرت فرمود: بگویید: "اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و...".[2] و بدین ترتیب مسلمانان وظیفۀ خود را در رابطه با صلوات متوجه شدند.

به عبارت دیگر، وقتی خداوند پیامبرش را مبین و مفسر قرآن قرار داد،[3] بیان و تفسیر ایشان را بیان خودش می‌داند، و پیامبر(ص) آیۀ شریفۀ: "یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیماً"[4] را به "اللهم صلی علی محمد و آل محمد" تفسیر نمودند. نتیجه این‌که صلوات بر آل از خود قرآن فهمیده می‌شود.

  1. قرآن علاوه بر معنای ظاهری دارای معانی عمیق باطنی نیز هست که پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) ایشان می‌توانند از آن خبر دهند.[5] بر این اساس می‌توان گفت روایاتی که می‌گویند در هنگام صلوات "آل محمد" را هم بیاورید، اشاره به معنای باطنی قرآن دارند؛ یعنی اگر چه معنای ظاهری لفظ "النبی" شامل "آل محمد" نمی‌شود، ولی به حسب معنای باطنی شامل "آل محمد" می‌شود.
  2. از آیات قرآن می‌توان استنباط نمود که خداوند پیامبر و اهل‌بیت ایشان را به عنوان حقیقت واحد لحاظ می‌کند. برای نمونه توجه نمایند به آیۀ تطهیر: "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً".[6] در این آیه خداوند پیامبر و خاندانش را به عنوان یک حقیقت مورد توجه قرار می‌دهد.

آیه مودت: "قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی".[7] چون خداوند وقتی اجر رسالت پیامبر(ص) را دوستی به خویشان ایشان می‌داند، روشن می‌شود که از نظر خداوند ایشان از هم جدایی ندارند. یا آیۀ مباهله: "قل تعالوا ندعوا ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم...".[8] همان‌گونه که مشاهده می‌کنید، در این آیه از حضرت علی(ع) به نفس پیامبر(ص) تعبیر شد و در اجابت دعا حضور این مجموعه را لازم و ضروری دانسته است.

  1. روایات متعددی داریم که بیان می‌کنند پیامبر و اهل‌بیت ایشان نور واحد هستند.

برای نمونه به این روایت توجه نمایید: پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: "من از نور خداوند خلق شدم و اهل‌بیتم از نور من خلق شدند".[9]

  1. عرفا نیز ار ذوات نوریه پیامبر و اهل‌بیت ایشان تعبیر به «حقیقت محمدیه» و «صادر نخستین» می‌آورند که یک حقیقت است و دارای تجلیات و ظهورات متعددند.
  2. در نظر عرف و عقلا، عده‌ای که دارای یک عقیده و یک فکر هستند و با هم هیچ تباین و تضاد فکری و عملی ندارند، یک حقیقت محسوب می‌شوند و به اصطلاح به یک چشم به آنها نگاه می‌شود.

نتیجه این‌که داخل کردن صلوات بر اهل‌بیت در صلوات بر پیامبر(ص) نه تنها بدعت نیست، بلکه موافق با خود قرآن و روایات و عقل و عرف عقلا است و صلوات بر اهل‌بیت همان صلوات بر پیامبر است و هر دو از یک واقعیت حکایت می‌کنند.

نکتۀ آخر این‌که صلوات بر پیامبر(ص) به طور مطلق واجب نیست، بلکه تنها در موارد خاص؛ مثل تشهد نماز، واجب است.[10] البته در جایی که صلوات واجب است، ذکر "آل محمد" نیز واجب است، و در موارد مستحب، ذکر "آل محمد" نیز مستحب است و نیاوردن "آل محمد" باعث ناقص شدن صلوات خواهد شد.[11]


[1]. احزاب، 56.

[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 418 – 419، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[3]. حشر، 7.

[4]. احزاب، 56

[5]. «معناى ظاهر و باطن قرآن»، 59541؛ «تفسیر قرآن به وسیله روایات»، 58075؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 89، ص 90 – 95، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[6]. احزاب،33

[7]. شوری، 23.

[8]. آل عمران، 61.

[9]. شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، امالی، ص 655، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق؛ بحارالانوار، ج 15، ص 20.

[10]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 180، القول فی التشهد، مسئلۀ 1، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بی‌تا.

[11]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «صلوات بر پیامبر در نماز»26982؛ «اثر صلوات در بالا رفتن مقام پیامبر اکرم(ص)»، 7341؛ «صلوات بر پیامبر و آل او هنگام شنیدن نام آن حضرت»، 2848؛ «خواندن آیه «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی ...»، 69433.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها