لطفا صبرکنید
بازدید
11886
11886
آخرین بروزرسانی:
1395/03/17
کد سایت
fa66236
کد بایگانی
81232
نمایه
زندگینامه حکیمه خاتون
طبقه بندی موضوعی
رجال الحدیث|تاريخ بزرگان
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
حکیمه خاتون؛ راوی حدیث تولد امام مهدی(عج)، که بود؟
پرسش
حکیمه خاتون که راوی حدیث تولد امام مهدی(عج) است، را معرفی کنید.
پاسخ اجمالی
«حکیمه» معروف به «حکیمه خاتون» عمه امام حسن عسکری(ع) است که درباره تولد، کودکی و زندگی ایشان -مانند دیگر فرزندان غیر معصوم ائمه - اطلاعات اندکی وجود دارد و تنها گزارشهایی از ایشان درباره تولد امام عصر(عج) و نیز احوالات مادر آنحضرت وجود دارد.
قابل توجه است که در فرزندان ائمه(ع)، دو نفر به نام «حکیمه» معروفاند. یکی حکیمه، دختر امام موسی بن جعفر(ع) که به هنگام تولد امام جواد(ع) حضور داشته و کیفیت ولادت آنحضرت را بیان میکند. وی از زنان محترم بوده که محضر سه امام را درک کرده است. دیگری، حکیمه دختر امام جواد(ع) است که امروزه در میان شیعیان از شهرت بیشتری برخوردار است.
درباره تاریخ ولادت «حکیمه خاتون» گزارشی نیافتیم، ولی با توجه به تاریخ ولادت برادر بزرگ ایشان امام هادی(ع) در سال 212 قمری[1] و نیز تاریخ وفات پدر بزرگوارشان امام جواد(ع) در سال 220 قمری،[2] میتوان تاریخ تولد «حکیمه خاتون» را دهه دوم قرن سوم قمری؛ یعنی بین سالهای 213 ـ 220 قمری دانست.
شیخ صدوق چندین روایت از ایشان نقل میکند که خود بهترین سند برای وجود چنین دختری برای امام جواد(ع) است، اما پرسشی وجود دارد که چرا شیخ مفید در کتاب ارشاد خود، تنها فاطمه و أمامه را به عنوان دختران امام جواد(ع) معرفی کرد، بدون آنکه نامی از «حکیمه خاتون» ببرد؟![3]
این موضوع، برخی اندیشمندان متأخر را نیز به تعجب واداشته است.[4]
ولی به دو دلیل میتوان گفت که شیخ مفید نیز وجود دختری به نام حکیمه را برای امام جواد(ع) انکار نمیکند:
دلیل اول: شیخ مفید بعد از ذکر نام پسران و دختران امام جواد(ع)، با قطعیت اعلام میکند که جز پسران یادشده، پسر دیگری برای حضرتشان وجود نداشته است(لم یخلّف ذکراً غیر ما سمیناه)، اما در مورد دختران، چنین قطعیّتی را ابراز نمیکند.
دلیل دوم: خود ایشان در همان کتاب ارشاد، با نقل روایتی از حکیمه خاتون، عملاً بر وجود چنین فرزندی صحّه میگذارد:
أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رِزْقِ الله قَالَ حَدَّثَنِی مُوسَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَتْنِی حَکِیمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ هِیَ عَمَّةُ الْحَسَنِ ع أَنَّهَا رَأَتِ الْقَائِمَ ع لَیْلَةَ مَوْلِدِهِ وَ بَعْدَ ذَلِک.[5]
از طرفی، غیر از راویان متقدمی؛ مانند شیخ صدوق، دیگر مؤلفان مانند طبری که او نیز مانند شیخ مفید از مؤلفان قرن پنجم است، در کتاب «دلائل الإمامه»، ذیل فرزندان امام جواد به حکیمه اشاره میکنند.[6]
به هر حال، «حکیمه خاتون»، با «ابوعلی حسن بن علی مرعش بن عبیدالله بن ابیالحسن محمد اکبر بن محمد حسن بن حسین اصغر بن امام سجاد(ع)» ازدواج کرد[7] که ثمره این ازدواج، سه فرزند به نام حسین، زید و حمزه بود[8] و همچنین نوادگانی از ایشان در سرزمین ری و قزوین میزیستند.[9]
علامه مجلسی در «بحار الأنوار» پس از بیان زیارات مخصوص امامین عسکریین(ع) در سامرا مینویسد:
«همانا در این بقعه شریف قبری است منسوب به نجیبه کریمه، عالمه فاضله، نقیه رضیه، حکیمه بنت ابوجعفر جواد الأئمه(ع). کسی که محرم اسرار اهل بیت(ع) بود و مادر حضرت قائم(عج) در محضر او معارف دینیه را آموخت، در هنگام ولادت حضرت حجت حاضر بود و بارها به محضرش رسیده و آنحضرت را زیارت مینمود، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) از سفراء و ابواب امام زمان(عج) به شمار میرفت».[10]
با توجه به مطالبی از این دست، میتوان به جلالت، شرافت، فضیلت، حیا و عفت این بانوی مکرّمه پی برد.
برخی منابع متأخر، وفات آن مخدره را سال 274 قمری اعلام کردهاند.[11]
موضوعات روایاتی را که از حکیمه خاتون نقل شده، به صورت زیر میتوان تقسیمبندی نمود:
1. روایات درباره مادر امام زمان(عج): روایات درباره مادر حضرت حجّت(عج) متعدد است، ولی یکی از آن روایتها را حکیمه خاتون نقل میکند.[12]
2. روایات درباره تولد امام زمان؛[13]
3. روایات درباره امامت حضرت مهدی(عج).[14]
قابل توجه است که در فرزندان ائمه(ع)، دو نفر به نام «حکیمه» معروفاند. یکی حکیمه، دختر امام موسی بن جعفر(ع) که به هنگام تولد امام جواد(ع) حضور داشته و کیفیت ولادت آنحضرت را بیان میکند. وی از زنان محترم بوده که محضر سه امام را درک کرده است. دیگری، حکیمه دختر امام جواد(ع) است که امروزه در میان شیعیان از شهرت بیشتری برخوردار است.
درباره تاریخ ولادت «حکیمه خاتون» گزارشی نیافتیم، ولی با توجه به تاریخ ولادت برادر بزرگ ایشان امام هادی(ع) در سال 212 قمری[1] و نیز تاریخ وفات پدر بزرگوارشان امام جواد(ع) در سال 220 قمری،[2] میتوان تاریخ تولد «حکیمه خاتون» را دهه دوم قرن سوم قمری؛ یعنی بین سالهای 213 ـ 220 قمری دانست.
شیخ صدوق چندین روایت از ایشان نقل میکند که خود بهترین سند برای وجود چنین دختری برای امام جواد(ع) است، اما پرسشی وجود دارد که چرا شیخ مفید در کتاب ارشاد خود، تنها فاطمه و أمامه را به عنوان دختران امام جواد(ع) معرفی کرد، بدون آنکه نامی از «حکیمه خاتون» ببرد؟![3]
این موضوع، برخی اندیشمندان متأخر را نیز به تعجب واداشته است.[4]
ولی به دو دلیل میتوان گفت که شیخ مفید نیز وجود دختری به نام حکیمه را برای امام جواد(ع) انکار نمیکند:
دلیل اول: شیخ مفید بعد از ذکر نام پسران و دختران امام جواد(ع)، با قطعیت اعلام میکند که جز پسران یادشده، پسر دیگری برای حضرتشان وجود نداشته است(لم یخلّف ذکراً غیر ما سمیناه)، اما در مورد دختران، چنین قطعیّتی را ابراز نمیکند.
دلیل دوم: خود ایشان در همان کتاب ارشاد، با نقل روایتی از حکیمه خاتون، عملاً بر وجود چنین فرزندی صحّه میگذارد:
أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رِزْقِ الله قَالَ حَدَّثَنِی مُوسَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَتْنِی حَکِیمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ هِیَ عَمَّةُ الْحَسَنِ ع أَنَّهَا رَأَتِ الْقَائِمَ ع لَیْلَةَ مَوْلِدِهِ وَ بَعْدَ ذَلِک.[5]
از طرفی، غیر از راویان متقدمی؛ مانند شیخ صدوق، دیگر مؤلفان مانند طبری که او نیز مانند شیخ مفید از مؤلفان قرن پنجم است، در کتاب «دلائل الإمامه»، ذیل فرزندان امام جواد به حکیمه اشاره میکنند.[6]
به هر حال، «حکیمه خاتون»، با «ابوعلی حسن بن علی مرعش بن عبیدالله بن ابیالحسن محمد اکبر بن محمد حسن بن حسین اصغر بن امام سجاد(ع)» ازدواج کرد[7] که ثمره این ازدواج، سه فرزند به نام حسین، زید و حمزه بود[8] و همچنین نوادگانی از ایشان در سرزمین ری و قزوین میزیستند.[9]
علامه مجلسی در «بحار الأنوار» پس از بیان زیارات مخصوص امامین عسکریین(ع) در سامرا مینویسد:
«همانا در این بقعه شریف قبری است منسوب به نجیبه کریمه، عالمه فاضله، نقیه رضیه، حکیمه بنت ابوجعفر جواد الأئمه(ع). کسی که محرم اسرار اهل بیت(ع) بود و مادر حضرت قائم(عج) در محضر او معارف دینیه را آموخت، در هنگام ولادت حضرت حجت حاضر بود و بارها به محضرش رسیده و آنحضرت را زیارت مینمود، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) از سفراء و ابواب امام زمان(عج) به شمار میرفت».[10]
با توجه به مطالبی از این دست، میتوان به جلالت، شرافت، فضیلت، حیا و عفت این بانوی مکرّمه پی برد.
برخی منابع متأخر، وفات آن مخدره را سال 274 قمری اعلام کردهاند.[11]
موضوعات روایاتی را که از حکیمه خاتون نقل شده، به صورت زیر میتوان تقسیمبندی نمود:
1. روایات درباره مادر امام زمان(عج): روایات درباره مادر حضرت حجّت(عج) متعدد است، ولی یکی از آن روایتها را حکیمه خاتون نقل میکند.[12]
2. روایات درباره تولد امام زمان؛[13]
3. روایات درباره امامت حضرت مهدی(عج).[14]
[1]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 295، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[2]. همان، ص 297.
[3]. همان، ص 295.
[4]. مامقانی، عبد الله، تنقیح المقال، ج 3، ص 76، فصل النساء، نجف اشرف، مطبعة المرتضویة، 1352ق.
[5]. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 351.
[6]. طبرى آملى، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، ص 397، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق؛ شیعی سبزواری، ابوسعید حسن بن حسین، راحة الارواح، ص 239، دفتر نشر میراث مکتوب، 1375ش.
[7]. طباطبائی حسنی(م449 قمری)، حسین بن محمد، تهذیب الأنساب و نهایة الأعقاب، ص 250 ـ 251، قم، نشر مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1413ق؛ فخر رازی، الشجرة المبارکه فی أنساب الطالبیه، ص 169 ـ 170، قم، نشر مکتبه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1409ق؛ مروزی، ابوطالب اسماعیل بنی حسین، الفخری فی أنساب الطالبین، ص 75 ـ 76، قم، نشر مکتبه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1409ق؛ ابن عنبه حسنی (م828 قمری)، شهابالدین احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل ابیطالب، ص 347 ـ 348، بیروت، منشورات دار مکتبة الحیاه، بیتا.
[8]. محلاتی، ذبیح الله، مآثر الکبری فی تاریخ سامراء، ج 2، ص 303، نجف، مطبعة الزهراء، 1368ش.
[9]. الفخری فی أنساب الطالبین، ص 76.
[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 99، ص 79، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. حسینی جلالی، محمدحسین، مزارات أهل البیت(ع) و تاریخها، ص 144، بیروت، مؤسسة الأعلمی، 1415ق.
[12]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 424 و 426 ـ 427، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق.
[13]. همان، ص 417 – 423.
[14]. همان، ص 429 - 430 و 501.
نظرات