لطفا صبرکنید
بازدید
6841
6841
آخرین بروزرسانی:
1398/03/26
کد سایت
fa71234
کد بایگانی
86945
نمایه
جلوگیری نشدن ظلم از سوی خداوند
طبقه بندی موضوعی
عدل الهی|امتحان و آزمایش الهی
اصطلاحات
ظلم ، ستم
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
میدانیم که اگر فردی قدرت جلوگیری از ظلم را داشته ولی با این وجود، نسبت به آن بیتفاوت باشد، شریک در ظلم خواهد بود. بر این اساس، آیا پروردگار و اولیای الهی که این قدرت را دارند، شریک در ظلم نیستند؟!
پرسش
همانگونه که میدانیم دنیای امروز آکنده از ظلم و ستم و تبعیض و نابرابری است. و اساساً به لحاظ فقهی اگر ظلمی را در برابر چشمانت ببینی و توانایی یاری از مظلوم داشته باشی و یاری نکنی در ظلم ظالم شریک هستی. همانطور که میدانیم خداوند تبارک و تعالی و امام زمان(عج) هم شاهد و ناظر بر اعمال بندگان و هم توانای مطلق. پس شبانه روز ظلم و ستم و بیداد را به عینه با تمام زوایا مشاهده میکنند، و میبینیم که ظالم دستش در ظلم باز است و مظلوم هم همیشه دست به دعا و طلب یاری از درگاه خداوند تبارک و تعالی دارد. اگر خداوند حاضر و ناظر است، پس چرا به داد مظلومان نمیرسد؟!
پاسخ اجمالی
خدای متعال در عین حال که قادر و توانا، و شاهد و حاضر بوده و تمام امور جهان را بر اساس عدالت وضع نموده است، اما ظلم ظالمان را نمیتوان مستند به حضرتشان نمود.
برای روشن شدن این موضوع باید گفت:
1. خداوند انسانها را با اراده و اختیار خلق کرده، و دنیا را محلی برای نمایش این اراده و اختیار قرار داد.[1]
2. ظلم دارای معنای گستردهای است؛ زیرا «ظلم» در لغت، به معنای کار بیجا انجام دادن،[2] و خروج از حد میانهروی[3] است؛ در اینصورت ارتکاب هر عمل زشت اعم از اینکه زشتی آن به حسب شرع باشد یا عقل، ظلم محسوب میشود.[4]
3. با توجه به معنای گستردهی ظلم، به ندرت میتوان فردی از انسانها را یافت که هیچگونه ظلمی انجام نداده باشد؛ حال اگر خداوند به مجرد تحقق ظلم از سوی فردی او را نابود میکرد، موجب از بین رفتن نسل بشر در همان اوائل خلقت میشد، و اگر فقط مانع تحقق ظلم از جانب او میشد، سبب از بین رفتن اراده و اختیار انسان و نداشتن میدان عمل برای نمایش اراده و اختیار وی میگشت، و هر دوی اینها نقض غرض است؛ لذا بر اساس نظامی که خداوند از پیش تعیین کرده، و فرموده: «... وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُم...»؛[5] (اگر نه حکمى بود که از پیش از جانب پروردگارت صادر شده بود، میانشان داورى شده بود). جزای ستمگران را بعد از ارتکاب ظلم میداد.
آری هر چند خداوند سبحان بنا گذاشته که اجر مؤمنان و پاداش کیفر ظالمان و متجاوزان را، به طور کامل بدهد، و هر چند مقتضاى این معنا این است که پاداش و کیفر هر عملى را در همان موقع عمل بپردازد، مثلا کیفر ظالمان را بعد از تمام شدن حجت در همان موقع بدهد، اما خداوند در مقابل این قضا یک قضاى دیگری هم مقدر کرده، و آن این است که هر فرد و ملتى را تا مدتى در زمین زنده نگهدارد تا بدین وسیله زمین آباد شود، و هر کس در زندگى دنیاییاش جهت آخرتش توشه بردارد، همچنان که از این قضاء خبر داده و فرموده: «وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِینٍ».[6]
مقتضاى این دو قضاء این است که در اینگونه موارد فورى حکم نکند، و بخش مهم کیفر آنهایى را که از روى طغیان به بندگان خدا ظلم و ستم میکنند، به قیامت بیندازد.
4. عمر دنیا به خصوص طول اقامت زندگی هر نسل در دنیا در برابر آخرت به قدری کوتاه است که به تعبیر امام حسین(ع) گویا دنیا از اول نبوده است و گویا آخرت همیشه بوده و خواهد بود.[7] بنابراین زمان کوتاه دنیا و فرصت عمل برای انسان در دنیا را باید با پاداش یا مجازات بسیار طولانی آخرت سنجید. علاوه اینکه کمتر نسلی از بشر را میتوان یافت که با چشم خود گوشهای از مجازات و کیفر دنیایی ظالمان را ندیده باشد.[8]
برای روشن شدن این موضوع باید گفت:
1. خداوند انسانها را با اراده و اختیار خلق کرده، و دنیا را محلی برای نمایش این اراده و اختیار قرار داد.[1]
2. ظلم دارای معنای گستردهای است؛ زیرا «ظلم» در لغت، به معنای کار بیجا انجام دادن،[2] و خروج از حد میانهروی[3] است؛ در اینصورت ارتکاب هر عمل زشت اعم از اینکه زشتی آن به حسب شرع باشد یا عقل، ظلم محسوب میشود.[4]
3. با توجه به معنای گستردهی ظلم، به ندرت میتوان فردی از انسانها را یافت که هیچگونه ظلمی انجام نداده باشد؛ حال اگر خداوند به مجرد تحقق ظلم از سوی فردی او را نابود میکرد، موجب از بین رفتن نسل بشر در همان اوائل خلقت میشد، و اگر فقط مانع تحقق ظلم از جانب او میشد، سبب از بین رفتن اراده و اختیار انسان و نداشتن میدان عمل برای نمایش اراده و اختیار وی میگشت، و هر دوی اینها نقض غرض است؛ لذا بر اساس نظامی که خداوند از پیش تعیین کرده، و فرموده: «... وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُم...»؛[5] (اگر نه حکمى بود که از پیش از جانب پروردگارت صادر شده بود، میانشان داورى شده بود). جزای ستمگران را بعد از ارتکاب ظلم میداد.
آری هر چند خداوند سبحان بنا گذاشته که اجر مؤمنان و پاداش کیفر ظالمان و متجاوزان را، به طور کامل بدهد، و هر چند مقتضاى این معنا این است که پاداش و کیفر هر عملى را در همان موقع عمل بپردازد، مثلا کیفر ظالمان را بعد از تمام شدن حجت در همان موقع بدهد، اما خداوند در مقابل این قضا یک قضاى دیگری هم مقدر کرده، و آن این است که هر فرد و ملتى را تا مدتى در زمین زنده نگهدارد تا بدین وسیله زمین آباد شود، و هر کس در زندگى دنیاییاش جهت آخرتش توشه بردارد، همچنان که از این قضاء خبر داده و فرموده: «وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِینٍ».[6]
مقتضاى این دو قضاء این است که در اینگونه موارد فورى حکم نکند، و بخش مهم کیفر آنهایى را که از روى طغیان به بندگان خدا ظلم و ستم میکنند، به قیامت بیندازد.
4. عمر دنیا به خصوص طول اقامت زندگی هر نسل در دنیا در برابر آخرت به قدری کوتاه است که به تعبیر امام حسین(ع) گویا دنیا از اول نبوده است و گویا آخرت همیشه بوده و خواهد بود.[7] بنابراین زمان کوتاه دنیا و فرصت عمل برای انسان در دنیا را باید با پاداش یا مجازات بسیار طولانی آخرت سنجید. علاوه اینکه کمتر نسلی از بشر را میتوان یافت که با چشم خود گوشهای از مجازات و کیفر دنیایی ظالمان را ندیده باشد.[8]
[2]. ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج 2، ص 934، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول؛ ازهرى، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 14، ص 274، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 12، ص 373، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[3]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 17، ص 448، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1414ق.
[5]. هود، 110.
[6]. بقره، 36.
[7]. «فَکَأَنَّ الدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ». ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 75، نجف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.
نظرات