لطفا صبرکنید
بازدید
19948
19948
آخرین بروزرسانی:
1397/12/06
کد سایت
fa7267
کد بایگانی
7156
نمایه
اجباری نبودن عصمت و الگو بودن معصومان
طبقه بندی موضوعی
وحی، نبوت و عصمت|عصمت|عصمت|عصمت
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|اصطلاحات کلامی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
اگر ائمه ذاتاً معصوم بوده و توانایی انجام گناه را نداشته باشند، چگونه میتوان آنها را الگوی خود قرار داد؟
پرسش
در مورد عصمت ائمه و پیامبر(ص) سؤال این است که اگر آنها عصمت داشتند، پس دیگر به عنوان یک الگو نمیتوان از آنها استفاده نمود، الگو باید مثل خودمان باشد که بتوان گفت میشود تا آنجا پیشرفت.
پاسخ اجمالی
این اشکال ناظر به تفکر نادرست در مورد عصمت است که آنرا امری جبری و موهبتی بدون علت و بدون دلیل میداند. بدیهی است که ما اگر عصمت را به کلی امری جبری بدانیم، معصومان را مانند موجوداتی فاقد اراده و خودکار دانستهایم که نه شایسته الگو شدن برای دیگرانند و نه سزاوار پاداش فراوان؛ این برداشتی نادرست از عصمت بوده و دیدگاهی یک بعدی را در مورد عصمت مدّ نظر قرار داده است، در حالیکه عصمت از نظر علمای شیعه به هیچ وجه امری جبری نیست، آنان همواره بر این حقیقت تأکید دارند که معصومان به اراده و اختیار خود از گناهان دوری کردهاند:
لازم به تذکر است که معصوم(ع) مجبور به انجام طاعات و ترک گناهان نیست، بلکه با اختیار خودش انجام میدهد و با اختیار خودش ترک میکند؛ چرا که عصمت، ملکه و بصیرتی است در امور و معصوم از گناهان تنفر دارد و از آنها دوری میکند و نسبت به طاعات اشتیاق داشته و بدان عمل میکند. و البته همۀ اینها به توفیق الاهی است. [1][2]
«معصومان(ع) به اراده و اختیار خودشان از معصیت منصرف میشوند، و اگر انصرافشان را به عصمتشان نسبت دهیم، مانند انصراف غیر معصومان است که به توفیق خدایی نسبت میدهیم».[3]
بنابراین، عصمت امر اختیارى است؛ و به همین دلیل، کمال محسوب میشود و گناه کردن براى معصوم محال ذاتى نیست، ولى به دلیل قوت علم و تقوا، عملاً واقع نمىشود.
این سخن در مورد جبری نبودن عصمت با مطالبى که در کتابهاى کلامى آمده، و با سخن بعضى که عصمت را موهبتى الاهى دانستهاند منافاتی ندارد؛ چرا که عصمت اگرچه یک موهبت الاهی است، امّا به لحاظ اینکه خداوند میدانسته که آنان با دیگران در مراتب اخلاص و فداکاری فرق دارند؛ از اینرو، این موهبت را به آنها بخشیده است. به بیان دیگر، ارزش حقیقی و متعالی که معصومان دارند، همگی مربوط به اموری است که در انتخاب آن مخیر بودهاند؛ مانند قبول امانت الاهی و برعهده گرفتن بلاهایی که اقتضای این مقام و منزلت است و... و این حفاظت الاهی(عصمت موهبتی) صرفاً به عنوان تأییدی الاهی آنان را همراهی کرده است، نه اینکه معصومان مجبور به انجام طاعات و اجتناب از معصیتها شده باشند، تا نتوانند برای سایر انسانها الگو باشند، بلکه آنان با سختترین امتحانات الاهی مواجه بوده و همۀ خواص بشری را دارند، با اینحال به آن مرحله والا از قدس و طهارت و تقوا دست یافتهاند.
به بیان سوم، آنچه از مجموع متون دینی به دست میآید آن است که وجود و حیات آدمی انحصار به این چند سال حیات مادی دنیایی نداشته و خلقت روح، بسی پیشتر از آفرینش جسم است؛[4] از اینرو تصمیم گیریها و انعکاسهای گذشته ما و نیز علم خدا به آینده هر یک از انسانها و اینکه کدام یک رهروند و کدام رهزن! دست به دست هم داده و موجبات استحقاق نیل به برخی شرافتها و امتیازات؛ از جمله عصمت، علم، نبوت، امامت، وحی را فراهم ساخته است. بنابراین اعتقاد به این که معصومان(ع) در دوران کودکی خود نیز معصوم بودهاند با اشکالی مواجه نیست؛ زیرا این عصمت موهوبه نیز بر اساس علمی است که خدای متعال نسبت به معصومان دارد که آنان با اختیار خود در آینده مرتکب گناهی نخواهند شد.
لازم به تذکر است که معصوم(ع) مجبور به انجام طاعات و ترک گناهان نیست، بلکه با اختیار خودش انجام میدهد و با اختیار خودش ترک میکند؛ چرا که عصمت، ملکه و بصیرتی است در امور و معصوم از گناهان تنفر دارد و از آنها دوری میکند و نسبت به طاعات اشتیاق داشته و بدان عمل میکند. و البته همۀ اینها به توفیق الاهی است. [1][2]
«معصومان(ع) به اراده و اختیار خودشان از معصیت منصرف میشوند، و اگر انصرافشان را به عصمتشان نسبت دهیم، مانند انصراف غیر معصومان است که به توفیق خدایی نسبت میدهیم».[3]
بنابراین، عصمت امر اختیارى است؛ و به همین دلیل، کمال محسوب میشود و گناه کردن براى معصوم محال ذاتى نیست، ولى به دلیل قوت علم و تقوا، عملاً واقع نمىشود.
این سخن در مورد جبری نبودن عصمت با مطالبى که در کتابهاى کلامى آمده، و با سخن بعضى که عصمت را موهبتى الاهى دانستهاند منافاتی ندارد؛ چرا که عصمت اگرچه یک موهبت الاهی است، امّا به لحاظ اینکه خداوند میدانسته که آنان با دیگران در مراتب اخلاص و فداکاری فرق دارند؛ از اینرو، این موهبت را به آنها بخشیده است. به بیان دیگر، ارزش حقیقی و متعالی که معصومان دارند، همگی مربوط به اموری است که در انتخاب آن مخیر بودهاند؛ مانند قبول امانت الاهی و برعهده گرفتن بلاهایی که اقتضای این مقام و منزلت است و... و این حفاظت الاهی(عصمت موهبتی) صرفاً به عنوان تأییدی الاهی آنان را همراهی کرده است، نه اینکه معصومان مجبور به انجام طاعات و اجتناب از معصیتها شده باشند، تا نتوانند برای سایر انسانها الگو باشند، بلکه آنان با سختترین امتحانات الاهی مواجه بوده و همۀ خواص بشری را دارند، با اینحال به آن مرحله والا از قدس و طهارت و تقوا دست یافتهاند.
به بیان سوم، آنچه از مجموع متون دینی به دست میآید آن است که وجود و حیات آدمی انحصار به این چند سال حیات مادی دنیایی نداشته و خلقت روح، بسی پیشتر از آفرینش جسم است؛[4] از اینرو تصمیم گیریها و انعکاسهای گذشته ما و نیز علم خدا به آینده هر یک از انسانها و اینکه کدام یک رهروند و کدام رهزن! دست به دست هم داده و موجبات استحقاق نیل به برخی شرافتها و امتیازات؛ از جمله عصمت، علم، نبوت، امامت، وحی را فراهم ساخته است. بنابراین اعتقاد به این که معصومان(ع) در دوران کودکی خود نیز معصوم بودهاند با اشکالی مواجه نیست؛ زیرا این عصمت موهوبه نیز بر اساس علمی است که خدای متعال نسبت به معصومان دارد که آنان با اختیار خود در آینده مرتکب گناهی نخواهند شد.
[1]. مظفر، محمدرضا، عقائد الامامیة، ص 77، قم، منشورات الشریف الرضی، 1374.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 11، ص 222، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1373ش.
[4]. ر. ک: ترخان، قاسم، کتاب نگرشی عرفانی، فلسفی و کلامی به: قیام و شخصیت امام حسین(ع)، خلقت ارواح ائمه قبل از اجسام آنان.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات