جستجوی پیشرفته
بازدید
10603
آخرین بروزرسانی: 1396/06/28
 
کد سایت fa76871 کد بایگانی 94034 نمایه تأثیر تربیتی ملایمت و نرمی در گفتار در هدایت دیگران
طبقه بندی موضوعی تعلیم و تربیت|فضایل اخلاقی
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
اسلام به نرمی در گفتار توصیه کرده است. مراد از این‌گونه سخن‌گفتن چیست و چه تأثیری بر مخاطبان دارد؟
پرسش
مقصود از ملایمت و نرمی در گفتار چیست؟ و در هدایت و تربیت دیگران چه مقدار تأثیرگذار است؟
پاسخ اجمالی
مقصود از نرمی در گفتار این است که؛ انسان براى بیان مقاصد خود از سخنان ملایم و گفتار محترمانه استفاده کند و از خشونت و تندى بی‌مورد بپرهیزد.
ملایمت و نرم‌زبانی – البته با شرایط خاصّ و در حدّ اعتدال - یکی از شیوه‌های مهم تربیتی و هدایتی است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر و یا نصیحت و خیرخواهی جلوه‌گر شده و سبب سلامت در مناسبات و روابط تربیتی می‌شود.
پاسخ تفصیلی
یکی از اوصاف و ارزش‌هاى مثبت در سخن گفتن، نرمى و ملایمت در گفتار است، که در برابر تندى و خشونت قرار می‌گیرد و می‌توان گفت: این دو صفت متضاد، دو جنبه دارند:
نخست جنبه عمقى، روحى و روانى، که در کیفیت معنوىِ گفتار و انتخاب جمله‌ها و طرز مواجه شدن با شنونده تأثیر می‌گذارد.
دوم جنبه شکلى و ظاهرىِ گفتار که در تُن صدا و کوتاهى یا بلندىِ سخن تأثیر می‌گذارد.
بنابراین، مقصود از نرمی در گفتار این است که؛ انسان براى بیان مقاصد خود از سخنان ملایم و گفتار محترمانه استفاده کند و از خشونت و تندى در گفتار بپرهیزد. به دیگر سخن؛ نرمى در گفتار؛ یعنی استخدام لغات زیبا و با معنا، به همراه نگاه محبت آمیز و مهرورزى.[1]
این نوع برخورد زبانی با گناه‌کاران در حقیقت همان مدارا کردن با مردم (رفق و ملایمت) است که در روایات به آن بسیار پرداخته شده و آثار و برکات بسیاری برای آن بیان شده است.[2]
«اصل تسهیل و تیسیر»[3] یکی از روش‌های مهم در تربیت است که  یکی از برجسته‌ترین مصادیق آن، ملایمت و نرمی در گفتار می‌باشد. انسان حکیم بر اساس حکمت تربیت می‌کند و چنین تربیتی از خشونت و تندی به دور است. نظام تربیتی، زمانی درست سامان می‌یابد و می‌تواند مردم را به خیر راهنمایی کند که از شیوه ملایمت و نرم‌زبانی استفاده، و از سخت‌دلی و خشونت‌گرایی به شدّت پرهیز شود. ملایمت و نرمی، زمینه ارتباط صحیح تربیتی را فراهم نمی‌سازد؛ چنان‌که امام علی(ع) می‌فرماید: «مدارا و ملایمت دشواری‌ها را آسان می‌سازد و سبب‌های سخت را تسهیل می‌نماید».[4] همچنین در حدیثی دیگر آن‌حضرت فرمود: «زبانت را با نرمی گفتار، و ابتدا کردن به سلام، عادت ده! تا دوستانت بیشتر، و دشمنانت کمتر شوند».[5]
نرم‌‌خویی و نرم‌زبانی؛ خصلتی است که موفقیت پیامبر اسلام(ص) بنا به تصریح قرآن کریم مرهون آن بوده است: «پس به [برکتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرم‌خو شدى، و اگر تندخو و سخت‌دل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده می‌شدند».[6]
از آن‌جایی که امامان معصوم(ع)، علاقه به نجات مردم از جهل و غفلت، و هدایت آنها به سوی خداپرستی و تربیت دینی داشتند؛ با گناه‌کاران به نرمی و ملایمت سخن می‌گفتند و نیز با رفتار و سخنان خویش پیروان خود را به این مهم، توجه می‌دادند. آنها افزون بر این‌که در عمل نرم‌زبانی را به‌کار می‌گرفتند، همواره به نتیجه درست و سازنده تربیتی آن نیز توجه داشتند.
نقل است که روزى مردى مسیحى با امام باقر(ع) روبرو شد و با کنایه و بی‌ادبى به ایشان گفت: «آیا تو بقرى؟»[7] امام فرمود: «نه ‏من باقرم.» گفت: «تو پسر زنى هستى که آشپز بود؟» امام فرمود: «این‌که ننگ و عار نیست. شغلش این بود». گفت: «مادرت زنى سیاه و بد زبان بود!» امام فرمود: «اگر تو راست می‌گویى، خداوند او را ببخشاید و اگر دروغ می‌گویى، از گناهت بگذرد که به بی‌گناهى تهمت می‌زنى». این برخورد حکیمانه و مهربانانه امام باقر(ع)، انقلابى در دل مرد مسیحى به پا کرد که نه تنها از بی‌ادبى خود سر افکنده شد، بلکه به آرمان و عقیده راستین امام باقر(ع) ایمان آورد و مسلمان گشت‏.[8]
در واقع امام باقر(ع) با این رفتار و نرم‌زبانی؛ دل آن شخص را تسخیر و نظر او را به سخن حکیمانه جلب کردند و در دل آن شخص ایجاد انگیزه نمودند؛ چرا که «دل‌های مردم گریزان است، پس به کسی روی آورند که خوشرویی کند».[9] کسی که نرم‌خو و نرم‌زبان باشد، مورد توجه دیگران قرار می‌گیرد و دیگران به او علاقمند خواهند شد و کسی که رفتاری خشونت‌آمیز داشته باشد، مورد نفرت مردم خواهد بود. امام باقر(ع) با این رفتار، آن شخص گناه‌کار را به آرامش و امنیت قلبی و روحی رساند؛ زیرا گناه آن شخص توهین به امام معصوم(ع) و مادر آن‌حضرت بود که امام(ع) با نرمی در گفتار در مسیر نهی از منکر تربیت کردند تا این‌که نتیجه‌اش گرایش به معروف؛ یعنی روی آوردن به اسلام شد. در واقع امام(ع)؛ با این رفتار، نگذاشتند که آن شخص در دوران باقی‌مانده زندگی خویش، به سوی بی‌احترامی به بزرگان دین پیش برود.
ممکن است گفته شود؛ با معاندان و مستکبران جامعه چگونه می‌توان مدارا کرد و با نرمی سخن گفت؟ و یا چگونه ممکن است زبان نرم، علاج سرکشی باشد؟! چون سرکشی حالت استکبار و غرور است.
در پاسخ باید گفت: چاره غرور گاه با خشونت و تندی در زبان و عمل صورت نمی‌پذیرد، بلکه باید در اعماق دل‌ها و جان‌ها نفوذ کرد. پس کسی که مردم را دعوت به کاری خیر و نیکی می‌کند، و یا از گناهی نهی می‌کند، باید بداند که هدفش سرکوب و نابود کردن گناه‌کارِ متکبر و معاند نیست، بلکه هدفش ارشاد و هدایت او است. پس نباید در مرتبه نخست، طغیان را با طغیان پاسخ گفت، بلکه پاسخ طغیان سعه‌صدر و نرم‌زبانی است. به دیگر سخن؛ اصولاً باید ملایمت و نرم‌زبانی و شدّت و غلظت را با هم داشت و در جای خودش از آن بهره برد؛ امام علی(ع) در این‌باره می‌فرماید: «درشت‌خویی را با اندک نرمی بیامیز. در آن‌جا که مدارا کردن بهتر است، مدارا کن، و در جایی که جز با درشتی کار انجام نگیرد، درشتی کن».[10]
بنابراین، درشت‌خویی در مواردی لازم است، اما ملایمت و نرم‌زبانی با شرایط خاصّ خود و در حدّ اعتدال، یکی از شیوه‌های مهم تربیتی و هدایتی دیگران در قالب امر به معروف و نهی از منکر و یا نصیحت و خیرخواهی خواهد بود و سبب سلامت در مناسبات و روابط تربیتی می‌شود.
 

[1]. ر. ک: مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 330 – 332، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1378ش.
[2]. ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏2، ص 116 – 120، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ «معنای مدارا و آثار آن از نگاه روایات»، سؤال 55401.
[3]. تسهیل و تیسیر به معناى آسان کردن و سهل گردانیدن است؛ و منظور از اصل تسهیل و تیسیر این است که برنامه‌ها و اقدامات تربیتى باید امورى آسان و میسّر باشد، و مبتنى بر تکالیف شاق نباشد، و راه‌هایى در تربیت گشوده شود که متربّى با میل و رغبت در آن راه‌ها گام زند؛ و با متربّى از سر ملایمت و مدارا رفتار شود تا بتواند راه تربیت را بر خود هموار کند و به اهداف تربیت دست یابد. دلشاد تهرانى، مصطفى‏، سیره نبوى(منطق عملى)، ج ‏4، ص 157، تهران، دریا، چاپ دوم‏، 1383ش.
[4]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 95، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[5]. همان، ص 457.
[6]. آل عمران، 159.
[7]. بقر در زبان عربی به معنای گاو است.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏46، ص 289، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، حکمت 50، ص 477، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[10]. همان، نامه 46، ص 420 – 421.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها