لطفا صبرکنید
بازدید
5933
5933
آخرین بروزرسانی:
1397/06/02
کد سایت
fa79708
کد بایگانی
97368
نمایه
رفتن به بهشت، سخت یا آسان
طبقه بندی موضوعی
حدیث|دستور العمل ها
اصطلاحات
جهنم (دوزخ)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
«اى کاش درندگان مرا تکه تکه میکردند و اسم جهنم را نمیشنیدم». آیا دوزخی نشدن آنقدر دشوار است که امام علی(ع) نیز اینگونه مناجات میکند؟!
پرسش
سلام؛ آیا به جهنم نرفتن آنقدر سخت است که امام علی(ع) در مناجاتشان میگویند: «اى کاش درندگان مرا تکه تکه میکردند و اسم جهنم را نمیشنیدم»؟!
پاسخ اجمالی
در ارتباط با این پرسش، ابتدا باید دید آنچه که سبب بهشتی و دوزخیشدن انسان میشود دشوار است و یا آسان؟
قبل از هر سخنی باید به این نکته توجه داشت که ذات و فطرت انسان، گرایش به سوی توحید دارد و انسان بر فطرت توحیدی خلق شده است: «قَالَ رَسُولُ الله(ص) کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَة».[1] و این میتواند زمینه دور شدن از جهنم و یا رفتن به بهشت را برای انسان تا حدی آسان کند، اما بیگمان انسان به توشهای به نام ایمان و عمل صالح نیاز دارد که به دست آوردن آن تا حدودی دشوار است؛ چرا که انسان برای به دست آوردن ایمان و عمل صالح باید به صورت مستمر به مبارزه با شیطان و هوای نفس بپردازد، و این مبارزه بسیار سخت است؛ و به همین دلیل در تعالیم دینی از آن به جهاد اکبر تعبیر شده است؛ یعنی جهادی که از نبرد در جبهههای جنگ به مراتب دشوارتر است:
«رسول خدا(ص) گروهى از مسلمانان را به جنگی فرستاد، وقتى بازگشتند، فرمود: مرحبا به مردمى که جهاد اصغر را انجام داده و جهاد اکبر بر عهده آنها است. سؤال شد، ای رسول خدا جهاد اکبر کدام است؟ فرمود جهاد با نفس».[2]
اهمیت جهاد با نفس از آنرو است که جهاد با دشمن خارجی دایره آن محدود و مشخص است، و انسان دشمن مقابلش را میشناسد و رو در رو با آن به نبرد میپردازد، اما جهاد و مبارزه با هوای نفس و شیطان، گسترهاش فراتر از آن است که به شماره آید؛ زیرا که شیطان از راههای مختلف و با حیلههای گوناگون وارد میشود، و زشتیها را در نظر انسان زیبا جلوه میدهد: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین».[3]
در همین راستا، مبارزه با خواستههای نفس که راه ورود به بهشت است، اگرچه بسیار دشوار بوده، اما اگر همراه با لطف و رحمت خدا باشد، بسیار آسان است، چنانکه اولیای الهی چنین بودند: «لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَى أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا»؛[4] من کسی نیستم که در راه نجات خویش بر اعمالم تکیه کنم، بلکه تکیهگاه ما فضل و رحمت تو است.
بنابر این، از دو منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد:
الف). از منظر لیاقت ورود به بهشت بر اساس رفتار خود انسان، که بسیار دشوار است که انسان تنها با تکیه بر اعمال خود به بهشت برود، چنانکه در روایت بالا در سخن امام سجاد(ع) بدان اشاره شد.
ب) از منظر رحمت خدا؛ یعنی اگر انسان کاری کند که رحمت خدا - حتی در مقیاس حداقلی - را به خود جلب کند، بهشت رفتن بسیار آسان خواهد بود؛ مانند توسل به اهلبیت(ع) و دعا و ذکر.[5]
قبل از هر سخنی باید به این نکته توجه داشت که ذات و فطرت انسان، گرایش به سوی توحید دارد و انسان بر فطرت توحیدی خلق شده است: «قَالَ رَسُولُ الله(ص) کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَة».[1] و این میتواند زمینه دور شدن از جهنم و یا رفتن به بهشت را برای انسان تا حدی آسان کند، اما بیگمان انسان به توشهای به نام ایمان و عمل صالح نیاز دارد که به دست آوردن آن تا حدودی دشوار است؛ چرا که انسان برای به دست آوردن ایمان و عمل صالح باید به صورت مستمر به مبارزه با شیطان و هوای نفس بپردازد، و این مبارزه بسیار سخت است؛ و به همین دلیل در تعالیم دینی از آن به جهاد اکبر تعبیر شده است؛ یعنی جهادی که از نبرد در جبهههای جنگ به مراتب دشوارتر است:
«رسول خدا(ص) گروهى از مسلمانان را به جنگی فرستاد، وقتى بازگشتند، فرمود: مرحبا به مردمى که جهاد اصغر را انجام داده و جهاد اکبر بر عهده آنها است. سؤال شد، ای رسول خدا جهاد اکبر کدام است؟ فرمود جهاد با نفس».[2]
اهمیت جهاد با نفس از آنرو است که جهاد با دشمن خارجی دایره آن محدود و مشخص است، و انسان دشمن مقابلش را میشناسد و رو در رو با آن به نبرد میپردازد، اما جهاد و مبارزه با هوای نفس و شیطان، گسترهاش فراتر از آن است که به شماره آید؛ زیرا که شیطان از راههای مختلف و با حیلههای گوناگون وارد میشود، و زشتیها را در نظر انسان زیبا جلوه میدهد: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین».[3]
در همین راستا، مبارزه با خواستههای نفس که راه ورود به بهشت است، اگرچه بسیار دشوار بوده، اما اگر همراه با لطف و رحمت خدا باشد، بسیار آسان است، چنانکه اولیای الهی چنین بودند: «لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَى أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا»؛[4] من کسی نیستم که در راه نجات خویش بر اعمالم تکیه کنم، بلکه تکیهگاه ما فضل و رحمت تو است.
بنابر این، از دو منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد:
الف). از منظر لیاقت ورود به بهشت بر اساس رفتار خود انسان، که بسیار دشوار است که انسان تنها با تکیه بر اعمال خود به بهشت برود، چنانکه در روایت بالا در سخن امام سجاد(ع) بدان اشاره شد.
ب) از منظر رحمت خدا؛ یعنی اگر انسان کاری کند که رحمت خدا - حتی در مقیاس حداقلی - را به خود جلب کند، بهشت رفتن بسیار آسان خواهد بود؛ مانند توسل به اهلبیت(ع) و دعا و ذکر.[5]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 13، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. «أَنَّ النَّبِیَّ ص بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ». کافی، ج 5، ص 12.
[3]. حجر، 39. «گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمت هاى مادّى را) در زمین در نظر آنها زینت می دهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت».
[4]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، 585، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
نظرات