لطفا صبرکنید
بازدید
37054
37054
آخرین بروزرسانی:
1396/10/20
کد سایت
fa81910
کد بایگانی
99737
نمایه
علت نامیده شدن محمد حنفیه به نام مادر
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان|گوناگون
گروه بندی اصطلاحات
شخصیتها|فرقهها، مذهبها، گروهها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا محمد حنفیه که فرزند امام علی(ع) بود با نام مادرش شناخته میشد؟ آیا چنین چیزی سابقه تاریخی دارد؟
پرسش
چرا محمد بن حنفیه که پسر حضرت علی(ع) است را محمد بن علی نمیگویند و او را خطاب به طایفه مادرش(محمد بن حنفیه) صدا میزنند؟ آیا در تاریخ این کار مسبوق به سابقه است؟
پاسخ اجمالی
نام اصلی محمد بن حنفیه؛ «محمد بن على بن ابیطالب»، و نام مادر او «خوله دختر جعفر بن قیس بن مسلمة بن عبید بن ثعلبة بن یربوع بن ثعلبةمن الدؤل بن حنیفة» است.[1] او را بخاطر نام قبیله مادرش به حنفی میخواندند.[2] روزی امام على(ع) به پیامبر(ص) گفت: اگر پس از شما خداوند به من پسرى ارزانى فرمود، آیا میتوانم نام و کنیه شما را بر او قرار بدهم؟ پیامبر(ص) فرمود: «بله».[3] لذا بعدها امام علی(ع) نام او را محمد و کنیه او را ابوالقاسم قرار داد.[4]
او در سال 16 قمری در مدینه به دنیا آمد و در سن 65 سالگی و در سال 81 در مدینه از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شد.[5]
اما اینکه آیا انتساب به مادر نوعی توهین به شمار نیامده و در تاریخ نیز سابقه دارد، باید گفت؛ در گزارشها و منابع گوناگونی سخن از افراد بزرگی آمده و آنها را به نام مادرشان منتسب نمودهاند، بدون آنکه توهینی به شمار آید.
در ذیل به برخی از این افراد اشاره میشود:
1. پیامبر اسلام(ص): در حرزی که برای پیامبر اکرم(ص) آمده است، آنحضرت به نام مادرشان آمنه معرفی شدهاند: «وُجِدَ فِی مَهْدِهِ تَحْتَ کَرِیمَتِهِ الشَّرِیفِ فِی حَرِیرَةٍ بَیْضَاءَ مَکْتُوبٌ أُعِیذُ مُحَمَّدَ بْنَ آمِنَةَ بِالْوَاحِدِ مِنْ شَرِّ کُلِّ حَاسِدٍ قَائِمٍ أَوْ قَاعِدٍ أَوْ نَافِثٍ عَلَى الْفَسَادِ جَاهِدٍ [مُجَاهِدٍ] وَ کُلِّ خَلْقٍ مَارِدٍ...».[6]
2. امام حسین(ع): هنگامی که امام حسین(ع)، عبدالله بن یقطر حمیری را به سمت کوفه و به سوی مسلم بن عقیل فرستاد، سپاه حصین بن تمیم او را دستگیر کرد و به سوی عبیدالله بن زیاد فرستادند. عبیدالله به او گفت: بالای قصر برو و حسین را لعنت کن. او هم بالای قصر رفت و خود را اینگونه معرفی کرد «أیّها الناس؛ إنی رسول الحسین بن فاطمة بنت رسول الله لتنصروه و توازروه على ابن مرجانة ابن سمیّة الدعی...».[7]
4. عمار بن یاسر: رسول خدا(ص) هنگام ساختن مسجد، عمار بن یاسر را به عمار بن سمیه خطاب و فرمودند: «وَیْحَکَ یَا ابْنَ سُمَیَّةَ تَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ».[8]
بر این اساس، انتساب به مادر، بیاحترامی به فرد نیست، اما در مورد اینکه محمد بن حنفیه چرا به مادرش منتسب شده، میتوان چند احتمال را نیز مطرح کرد:
الف. مادر حسنین(ع) حضرت زهرا(س) و مادر محمد، خوله حنفیه است و برای فرق گذاشتن بین فرزندان آنحضرت، محمد را به مادرشان نسبت دادند.[9]
ب. با وجود اجازه امام علی(ع) از پیامبر(ص) برای نامگذاری محمد به این نام، این نامگذاری مورد اعتراض افرادی مثل طلحه قرار گرفت که چرا نام و کنیه پسر خود را مانند نام و کنیه پیامبر(ص) قرار داده است، در حالیکه پیامبر(ص) فرمودند که نام و کنیه او را بر کسى از امتش قرار ندهند.[10] شاید همان معترضان بودند که نام او را به گونهای تغییر دادند که کمترین تشابه را با نام پیامبر(ص) داشته باشد.
ج. پیامبر(ص) فرمود: «مهدی از فرزندان من است و نام او نام من است و کنیه او کنیه من است ...».[11]
شاید برای جلوگیری از سوء استفاده افرادی مثل فرقه کیسانیه[12] از این حدیث، نام او را به گونهای تغییر دادند که گمان نشود او از فرزندان پیامبر(ص) است.
او در سال 16 قمری در مدینه به دنیا آمد و در سن 65 سالگی و در سال 81 در مدینه از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شد.[5]
اما اینکه آیا انتساب به مادر نوعی توهین به شمار نیامده و در تاریخ نیز سابقه دارد، باید گفت؛ در گزارشها و منابع گوناگونی سخن از افراد بزرگی آمده و آنها را به نام مادرشان منتسب نمودهاند، بدون آنکه توهینی به شمار آید.
در ذیل به برخی از این افراد اشاره میشود:
1. پیامبر اسلام(ص): در حرزی که برای پیامبر اکرم(ص) آمده است، آنحضرت به نام مادرشان آمنه معرفی شدهاند: «وُجِدَ فِی مَهْدِهِ تَحْتَ کَرِیمَتِهِ الشَّرِیفِ فِی حَرِیرَةٍ بَیْضَاءَ مَکْتُوبٌ أُعِیذُ مُحَمَّدَ بْنَ آمِنَةَ بِالْوَاحِدِ مِنْ شَرِّ کُلِّ حَاسِدٍ قَائِمٍ أَوْ قَاعِدٍ أَوْ نَافِثٍ عَلَى الْفَسَادِ جَاهِدٍ [مُجَاهِدٍ] وَ کُلِّ خَلْقٍ مَارِدٍ...».[6]
2. امام حسین(ع): هنگامی که امام حسین(ع)، عبدالله بن یقطر حمیری را به سمت کوفه و به سوی مسلم بن عقیل فرستاد، سپاه حصین بن تمیم او را دستگیر کرد و به سوی عبیدالله بن زیاد فرستادند. عبیدالله به او گفت: بالای قصر برو و حسین را لعنت کن. او هم بالای قصر رفت و خود را اینگونه معرفی کرد «أیّها الناس؛ إنی رسول الحسین بن فاطمة بنت رسول الله لتنصروه و توازروه على ابن مرجانة ابن سمیّة الدعی...».[7]
4. عمار بن یاسر: رسول خدا(ص) هنگام ساختن مسجد، عمار بن یاسر را به عمار بن سمیه خطاب و فرمودند: «وَیْحَکَ یَا ابْنَ سُمَیَّةَ تَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ».[8]
بر این اساس، انتساب به مادر، بیاحترامی به فرد نیست، اما در مورد اینکه محمد بن حنفیه چرا به مادرش منتسب شده، میتوان چند احتمال را نیز مطرح کرد:
الف. مادر حسنین(ع) حضرت زهرا(س) و مادر محمد، خوله حنفیه است و برای فرق گذاشتن بین فرزندان آنحضرت، محمد را به مادرشان نسبت دادند.[9]
ب. با وجود اجازه امام علی(ع) از پیامبر(ص) برای نامگذاری محمد به این نام، این نامگذاری مورد اعتراض افرادی مثل طلحه قرار گرفت که چرا نام و کنیه پسر خود را مانند نام و کنیه پیامبر(ص) قرار داده است، در حالیکه پیامبر(ص) فرمودند که نام و کنیه او را بر کسى از امتش قرار ندهند.[10] شاید همان معترضان بودند که نام او را به گونهای تغییر دادند که کمترین تشابه را با نام پیامبر(ص) داشته باشد.
ج. پیامبر(ص) فرمود: «مهدی از فرزندان من است و نام او نام من است و کنیه او کنیه من است ...».[11]
شاید برای جلوگیری از سوء استفاده افرادی مثل فرقه کیسانیه[12] از این حدیث، نام او را به گونهای تغییر دادند که گمان نشود او از فرزندان پیامبر(ص) است.
[1]. بلاذرى، أحمد بن یحیى بن جابر، انساب الأشراف، ج 2، ص 200، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[2]. سراج، منهاج، طبقات ناصرى تاریخ ایران و اسلام، تحقیق، حبیبى، عبد الحى، ج 1، ص 86، تهران، دنیاى کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[3]. هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 5، ص 67، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[5]. مسعودی، أبوالحسن على بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 3، ص 116، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[6]. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق، کرمانى، ابوطالب، محرر، محمد حسن، ص 4، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1411ق.
[7]. ابو مخنف کوفى، لوط بن یحیى، وقعة الطفّ، محقق، یوسفى غروى، محمد هادى، ص 163، قم، جامعه مدرسین، چاپ سوم، 1417ق.
[8]. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق، هارون، عبدالسلام محمد، ص 326، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[9]. وقعة صفین، پاورقی ص 221؛ زرکلى، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 6، ص270، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[10]. الطبقات الکبرى، ج 5، ص 67.
[11]. ابن بابویه، على بن حسین، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص 119- 120، قم، مدرسة الإمام المهدی(ع)، چاپ اول، 1404ق.
[12]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق، تدمرى، عمر عبد السلام، ج 8، ص 156، بیروت، دارالکتاب العربى، چاپ دوم، 1413ق.
نظرات