لطفا صبرکنید
بازدید
6003
6003
آخرین بروزرسانی:
1397/03/01
کد سایت
fa83066
کد بایگانی
100960
نمایه
بررسی پیشنهاد بازگشت به مدینه به امام حسین(ع)
طبقه بندی موضوعی
از خلافت یزید تا رسیدن به کربلا|اهل بیت و یاران
اصطلاحات
زینب بنت علی
گروه بندی اصطلاحات
شخصیتها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا حضرت زینب(س) و یا فرد دیگری از خانواده امام حسین(ع) که همسفرشان در مسیر کربلا بودند به ایشان پیشنهاد برگشت به مدینه را دادند؟
پرسش
آیا حضرت زینب(س) و یا افراد دیگر از خانواده امام حسین(ع) به ایشان پیشنهاد برگشت به مدینه را دادند؟
پاسخ اجمالی
در کتاب منتخب طریحی(متوفّای 1085ق) گزارش شده است که امام حسین(ع) هنگام ورود به سرزمین کربلا و خبر از شهادت خود، حضرت زینب(س) ناله و گریه کرده و گفت: «یا أخی رُدَّنَا إِلَى حَرَمِ جَدِّنَا»؛[1] برادرم ما را به حرم جدّمان رسول خدا برگردان.
اگرچه منابع کهنتر، ناله زینب(س) در آن زمان را گزارش کردهاند،[2] اما ارائه چنین پیشنهادی را در کتاب و مقتلی قبل از منتخب طریحی مشاهده نکردیم.
همچنین مؤلف کتاب فوق، مشابه همین جمله را از حضرت سکینه(س) نیز نقل کرده است:
هنگامى که امام حسین(ع)شهادت هفتاد و دو تن از همراهانش را مشاهده کرد، متوجه خیمهها شد و فرمود:
«اى سکینه، اى فاطمه، اى زینب، اى امّ کلثوم من هم رفتم خدا نگهدارتان».
سکینه فریاد زد: پدر جان! آیا تو نیز تسلیم مرگ شدهاى! فرمود: «چگونه تسلیم مرگ نشود کسى که یار و کمککاری ندارد؟» گفت: پدر جان! پس ما را بهسوى حرم جدّمان پیامبر خدا باز گردان. فرمود: «هیهات اگر مرغ قطا را آزاد گذاشته بودند که میخوابید». ناگاه زنان صدا به گریه و ناله بلند کردند و امام حسین(ع) ایشان را ساکت کرد و بر آن گروه ستمکار حملهور شد.[3] علامه مجلسی نیز در بحار الانوار این مطلب را آورده است.[4]
با فرض پذیرش این نقلها؛ این سخنان ناظر به آن نیست که خواهر و دختر امام حسین(ع) از حضرتشان بخواهند تا بعد از شهادت یارانش، نبرد را رها کرده و به مدینه برگردد؛ چون آنان ابتدا مطمئن شدند که امام تسلیم مرگ شده و بعد از آن بود که خواهش دوم را مطرح کردند، که به دنبال وسیلهای برای برگشت اهلبیت(ع) به وطن باشند؛ زیرا با توجه به شخصیت حضرت زینب(س) و صبر و استقامت آنحضرت،[5] بعید به نظر میرسد که ایشان تصمیم به تنها گذاشتن برادرشان داشته باشند.
اگرچه منابع کهنتر، ناله زینب(س) در آن زمان را گزارش کردهاند،[2] اما ارائه چنین پیشنهادی را در کتاب و مقتلی قبل از منتخب طریحی مشاهده نکردیم.
همچنین مؤلف کتاب فوق، مشابه همین جمله را از حضرت سکینه(س) نیز نقل کرده است:
هنگامى که امام حسین(ع)شهادت هفتاد و دو تن از همراهانش را مشاهده کرد، متوجه خیمهها شد و فرمود:
«اى سکینه، اى فاطمه، اى زینب، اى امّ کلثوم من هم رفتم خدا نگهدارتان».
سکینه فریاد زد: پدر جان! آیا تو نیز تسلیم مرگ شدهاى! فرمود: «چگونه تسلیم مرگ نشود کسى که یار و کمککاری ندارد؟» گفت: پدر جان! پس ما را بهسوى حرم جدّمان پیامبر خدا باز گردان. فرمود: «هیهات اگر مرغ قطا را آزاد گذاشته بودند که میخوابید». ناگاه زنان صدا به گریه و ناله بلند کردند و امام حسین(ع) ایشان را ساکت کرد و بر آن گروه ستمکار حملهور شد.[3] علامه مجلسی نیز در بحار الانوار این مطلب را آورده است.[4]
با فرض پذیرش این نقلها؛ این سخنان ناظر به آن نیست که خواهر و دختر امام حسین(ع) از حضرتشان بخواهند تا بعد از شهادت یارانش، نبرد را رها کرده و به مدینه برگردد؛ چون آنان ابتدا مطمئن شدند که امام تسلیم مرگ شده و بعد از آن بود که خواهش دوم را مطرح کردند، که به دنبال وسیلهای برای برگشت اهلبیت(ع) به وطن باشند؛ زیرا با توجه به شخصیت حضرت زینب(س) و صبر و استقامت آنحضرت،[5] بعید به نظر میرسد که ایشان تصمیم به تنها گذاشتن برادرشان داشته باشند.
[1]. طریحی، فخرالدین بن محمد، المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، ص 429، نجف، المکتبه العلمیه، 1373ق.
[2]. ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، ص 82، تهران، جهان، چاپ اول، 1348ش.
[3]. المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، ص 441.
[4]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 45، ص 47، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
نظرات