لطفا صبرکنید
بازدید
10342
10342
آخرین بروزرسانی:
1399/05/31
کد سایت
fa84901
کد بایگانی
102566
نمایه
فرق «عقوبت» و «عذاب»
اصطلاحات
عذاب ، شکنجه ، مجازات ، کیفر
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
«عقوبت» و «عذاب» چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ آیا «عقوبت» مرتبط با مجازاتهای دنیوی و «عذاب» مرتبط با مجازاتهای اخروی میباشد؟ واژههای «عاقبت» و «عقبی» چطور؟
پرسش
فرق «عقوبت» و «عذاب» چیست؟ آیا «عقوبت» مرتبط با مجازاتهای دنیوی و «عذاب» مرتبط با مجازاتهای اخروی میباشد؟
پاسخ اجمالی
«عقوبت» و «عذاب» دو واژه تقریباً مترادف هستند و دلیلی هم وجود ندارد که یکی ویژه دنیا و دیگری مخصوص آخرت باشد. البته بیان این نکته نیز لازم است که واژههای «عذاب»، «عقاب» و «عقوبة» عموماَ برای کیفر مورد استفاده قرار گرفته، اما واژههای «عاقبة» و «عقبی» را هم میتوان در پاداش نیک و هم در کیفر به کار گرفت. با ذکر این مقدمه، توضیحات بیشتری را ارائه خواهیم کرد:
الف) عذاب: لغتشناسان «عذاب» را چنین معنا کردهاند: «العَذابُ: هو الإیجاع الشّدید»؛[1] عذاب، مجازات دردناک و شدید را گویند. «العَذابُ: النَّکالُ و العُقُوبة».[2]عذاب، کیفر و مجازات است.
اهل لغت در اصل آن، چند دیدگاه را نقل کردهاند. برخی اصل آنرا از «عذب» و گوارایی میدانند. «عذّبته»؛ یعنى گوارایى زندگى را از او بردم؛ مانند «مرّضته» و «قذّرته»؛ یعنی مرض و قذارتش را از بین بردم. برخی دیگر، تعذیب را به معناى «ضرب» دانستهاند.[3]
برخی نیز اصل آنرا به معناى منع دانسته و معتقدند عذاب را از آن جهت عذاب میگویند که راحتى و آسایش انسان را از بین میبرد؛ بنابراین، «عذاب» مصدری به معناى فاعل است؛ یعنى آنچه مشقّت دارد و مانع آسایش است.[4]
به هر حال، واژه «عذاب» را نباید تنها به کیفر اخروی معنا کرد؛ زیرا این واژه در قرآن کریم، در ارتباط با مجازاتهای دنیوی نیز به کار گرفته شده است:
«کَذلِکَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ ...»؛[5] این عذاب دنیایتان! و عذاب آخرت سنگینتر خواهد بود.
ب) عقوبت: جزادادن زشتیهایی که انسانها انجام دادهاند نامش «عقوبت» است؛[6] لذا اختصاص به کیفرها داشته و شامل پاداشهای نیک نمیشود.[7]
البته گفتنی است واژه «عقبی» که از مشتقات همان ریشه «عقب» است، در قرآن در ارتباط با پاداش نیک هم به کار رفته است:
«تِلْکَ عُقْبَى الَّذینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرینَ النَّارُ»؛[8] این سرانجام کسانى است که پرهیزگارى پیشه کردند و سرانجام کافران، آتش است.
بر اساس این آیه، آنچه گفته شده که «عقبى» ویژه ثواب است درست به نظر نمیرسد.[9]
واژه «عاقبت» نیز از همین ریشه بوده و به معنای پایان و سرانجام است و این واژه نیز در عاقبت خوب و بد هر دو به کار میرود:
«وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ».[10]
«فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ».[11]
برخی از لغتشناسان معتقدند؛ واژه «عاقبت» اگر اضافه نشود، مخصوص ثواب است و در صورت مضاف بودن گاهى در عذاب به کار رود.[12]
اما برمیگردیم به واژه «عقوبت». برخی نویسندگان از روایاتی مانند دو روایت ذیل برداشت کردهاند که «عقوبت» ویژه کیفرهای دنیوی است:
1. «إِنَّ لله عُقُوبَاتٍ فِی الْقُلُوبِ وَ الْأَبْدَانِ. ضَنْکٌ فِی الْمَعِیشَةِ وَ وَهْنٌ فِی الْعِبَادَةِ. وَ مَا ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْب»؛[13] همانا خداوند عقوباتی در دلها و بدنها قرار داده است، تنگی در معیشت و سستی در عبادت! و هیچ بندهای به عقوبتی دشوارتر از سنگدلی مبتلا نشده است.
2. «مَن شَبِعَ عوقِبَ فِی الحالِ ثَلاثَ عُقوباتٍ: یُلقَى الغِطاءُ عَلى قَلبِهِ، والنُّعاسُ عَلى عَینِهِ، والکَسَلُ عَلى بَدَنِه»؛[14] آنکه پرخورى کند، به سه کیفر فورى مجازات شود: پرده بر دلش افتد، خواب بر چشمش و سستى بر پیکرش.
در نقل برداشت بالا باید گفت؛ با استفاده از برخی روایات، نمیتوان به این نتیجه رسید که «عقوبت» تنها مرتبط با این دنیا است؛ زیرا در مقابل، روایات فراوانی وجود دارد که در آنها «عقوبت» به معنای کیفر اخروی نیز مورد استفاده قرار گرفته است:
1. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِالله(ع) لِأَیِّ عِلَّةٍ جَعَلَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْأَرْوَاحَ فِی الْأَبْدَانِ بَعْدَ کَوْنِهَا فِی مَلَکُوتِهِ الْأَعْلَى فِی أَرْفَعِ مَحَلٍّ فَقَالَ(ع):.....وَ نَصَبَ لَهُمْ عُقُوبَاتٍ فِی الْعَاجلِ وَ عُقُوبَاتٍ فِی الْآجل»؛[15] از امام صادق(ع) سؤال شد؛ به چه دلیل خداوند تعالی ارواح را در بدنها قرار داد، بعد از آنکه در ملکوت در بالاترین جایگاه بودند؟ امام فرمود: برای آنکه .... و عقوباتى در این دنیا و عقوباتى در آخرت را برایشان مقرر کرد.
2. «أَسْأَلُکَ یَا مُعْتَمَدِی عِنْدَ کُلِّ کُرْبَةٍ وَ غِیَاثِی عِنْدَ کُلِّ شِدَّةٍ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ أَمَاناً مِنْ عُقُوبَاتِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»؛[16] از تو درخواست میکنم، ای مورد اعتماد من در هر سختی، و یاور من در هر گرفتاری، که به حرمت این نامها مرا از عقوبات دنیا و آخرت نجات دهی.
ملاحظه میشود که در این دو روایت، عقوبت هم در مورد دنیا به کار رفته و هم در مورد آخرت.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن است که میان «عذاب» و «عقوبت» تفاوتی به این معنا که یکی اختصاص به دنیا داشته و دیگری ویژه آخرت باشد وجود ندارد، بلکه هرکدام از اینها میتوانند هم در دنیا دامنگیر انسان شده و هم در آخرت گریبان او را بگیرند.
البته، برخی در تفاوت «عذاب» با «عقوبت» در رفتارهای اجتماعی میان مردم - و نه ارتباط خالق و مخلوق - گفتهاند: عقوبت در جایی به کار میرود که شخص سزاوار تنبیه باشد، اما عذاب لزوماً چنین نیست؛ یعنی عذاب تنها در مورد کسانی که مستحق عقوبتاند به کار نمیرود، بلکه در مورد آزار و اذیت اشخاص بیگناه هم این تعبیر کاربرد دارد،[17] چنانچه موسای پیامبر(ع) خطاب به فرعون میگوید که دست از عذاب بنی اسرائیل بردار: «وَ لا تُعَذِّبْهُم».[18]
الف) عذاب: لغتشناسان «عذاب» را چنین معنا کردهاند: «العَذابُ: هو الإیجاع الشّدید»؛[1] عذاب، مجازات دردناک و شدید را گویند. «العَذابُ: النَّکالُ و العُقُوبة».[2]عذاب، کیفر و مجازات است.
اهل لغت در اصل آن، چند دیدگاه را نقل کردهاند. برخی اصل آنرا از «عذب» و گوارایی میدانند. «عذّبته»؛ یعنى گوارایى زندگى را از او بردم؛ مانند «مرّضته» و «قذّرته»؛ یعنی مرض و قذارتش را از بین بردم. برخی دیگر، تعذیب را به معناى «ضرب» دانستهاند.[3]
برخی نیز اصل آنرا به معناى منع دانسته و معتقدند عذاب را از آن جهت عذاب میگویند که راحتى و آسایش انسان را از بین میبرد؛ بنابراین، «عذاب» مصدری به معناى فاعل است؛ یعنى آنچه مشقّت دارد و مانع آسایش است.[4]
به هر حال، واژه «عذاب» را نباید تنها به کیفر اخروی معنا کرد؛ زیرا این واژه در قرآن کریم، در ارتباط با مجازاتهای دنیوی نیز به کار گرفته شده است:
«کَذلِکَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ ...»؛[5] این عذاب دنیایتان! و عذاب آخرت سنگینتر خواهد بود.
ب) عقوبت: جزادادن زشتیهایی که انسانها انجام دادهاند نامش «عقوبت» است؛[6] لذا اختصاص به کیفرها داشته و شامل پاداشهای نیک نمیشود.[7]
البته گفتنی است واژه «عقبی» که از مشتقات همان ریشه «عقب» است، در قرآن در ارتباط با پاداش نیک هم به کار رفته است:
«تِلْکَ عُقْبَى الَّذینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرینَ النَّارُ»؛[8] این سرانجام کسانى است که پرهیزگارى پیشه کردند و سرانجام کافران، آتش است.
بر اساس این آیه، آنچه گفته شده که «عقبى» ویژه ثواب است درست به نظر نمیرسد.[9]
واژه «عاقبت» نیز از همین ریشه بوده و به معنای پایان و سرانجام است و این واژه نیز در عاقبت خوب و بد هر دو به کار میرود:
«وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ».[10]
«فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ».[11]
برخی از لغتشناسان معتقدند؛ واژه «عاقبت» اگر اضافه نشود، مخصوص ثواب است و در صورت مضاف بودن گاهى در عذاب به کار رود.[12]
اما برمیگردیم به واژه «عقوبت». برخی نویسندگان از روایاتی مانند دو روایت ذیل برداشت کردهاند که «عقوبت» ویژه کیفرهای دنیوی است:
1. «إِنَّ لله عُقُوبَاتٍ فِی الْقُلُوبِ وَ الْأَبْدَانِ. ضَنْکٌ فِی الْمَعِیشَةِ وَ وَهْنٌ فِی الْعِبَادَةِ. وَ مَا ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْب»؛[13] همانا خداوند عقوباتی در دلها و بدنها قرار داده است، تنگی در معیشت و سستی در عبادت! و هیچ بندهای به عقوبتی دشوارتر از سنگدلی مبتلا نشده است.
2. «مَن شَبِعَ عوقِبَ فِی الحالِ ثَلاثَ عُقوباتٍ: یُلقَى الغِطاءُ عَلى قَلبِهِ، والنُّعاسُ عَلى عَینِهِ، والکَسَلُ عَلى بَدَنِه»؛[14] آنکه پرخورى کند، به سه کیفر فورى مجازات شود: پرده بر دلش افتد، خواب بر چشمش و سستى بر پیکرش.
در نقل برداشت بالا باید گفت؛ با استفاده از برخی روایات، نمیتوان به این نتیجه رسید که «عقوبت» تنها مرتبط با این دنیا است؛ زیرا در مقابل، روایات فراوانی وجود دارد که در آنها «عقوبت» به معنای کیفر اخروی نیز مورد استفاده قرار گرفته است:
1. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِالله(ع) لِأَیِّ عِلَّةٍ جَعَلَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْأَرْوَاحَ فِی الْأَبْدَانِ بَعْدَ کَوْنِهَا فِی مَلَکُوتِهِ الْأَعْلَى فِی أَرْفَعِ مَحَلٍّ فَقَالَ(ع):.....وَ نَصَبَ لَهُمْ عُقُوبَاتٍ فِی الْعَاجلِ وَ عُقُوبَاتٍ فِی الْآجل»؛[15] از امام صادق(ع) سؤال شد؛ به چه دلیل خداوند تعالی ارواح را در بدنها قرار داد، بعد از آنکه در ملکوت در بالاترین جایگاه بودند؟ امام فرمود: برای آنکه .... و عقوباتى در این دنیا و عقوباتى در آخرت را برایشان مقرر کرد.
2. «أَسْأَلُکَ یَا مُعْتَمَدِی عِنْدَ کُلِّ کُرْبَةٍ وَ غِیَاثِی عِنْدَ کُلِّ شِدَّةٍ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ أَمَاناً مِنْ عُقُوبَاتِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»؛[16] از تو درخواست میکنم، ای مورد اعتماد من در هر سختی، و یاور من در هر گرفتاری، که به حرمت این نامها مرا از عقوبات دنیا و آخرت نجات دهی.
ملاحظه میشود که در این دو روایت، عقوبت هم در مورد دنیا به کار رفته و هم در مورد آخرت.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن است که میان «عذاب» و «عقوبت» تفاوتی به این معنا که یکی اختصاص به دنیا داشته و دیگری ویژه آخرت باشد وجود ندارد، بلکه هرکدام از اینها میتوانند هم در دنیا دامنگیر انسان شده و هم در آخرت گریبان او را بگیرند.
البته، برخی در تفاوت «عذاب» با «عقوبت» در رفتارهای اجتماعی میان مردم - و نه ارتباط خالق و مخلوق - گفتهاند: عقوبت در جایی به کار میرود که شخص سزاوار تنبیه باشد، اما عذاب لزوماً چنین نیست؛ یعنی عذاب تنها در مورد کسانی که مستحق عقوبتاند به کار نمیرود، بلکه در مورد آزار و اذیت اشخاص بیگناه هم این تعبیر کاربرد دارد،[17] چنانچه موسای پیامبر(ع) خطاب به فرعون میگوید که دست از عذاب بنی اسرائیل بردار: «وَ لا تُعَذِّبْهُم».[18]
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 554، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 585، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[3]. المفردات فی غریب القرآن، ص 555.
[4]. ر. ک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 309 - 310، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[6]. لسان العرب، ج 1، ص 619.
[7]. المفردات فی غریب القرآن، ص 575.
[9]. قاموس قرآن، ج 4، ص 309 - 310.
[12]. المفردات فی غریب القرآن، ص: 575
[13]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 296، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[14]. ابن أبی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 20، ص 320، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[15]. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 402 - 403، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.
[16]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 582 - 603، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[17]. العسکری ابوهلال، الفروق فی اللغة، محقق، سلیم، محمد ابراهیم، ص 234، قاهره، دارالعلم و الثقافه.
نظرات