لطفا صبرکنید
بازدید
8853
8853
آخرین بروزرسانی:
1397/09/26
کد سایت
fa92302
کد بایگانی
109026
نمایه
علت کشته شدن ام قرفه
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان|بزرگان
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
أم قرفه که بود؟ لطفاً مختصری از زندگینامه او را بیان کنید؟
پرسش
زندگینامه أم قرفه را بیان بفرمایید؟
پاسخ اجمالی
نام أم قرفه، فاطمه بنت ربیعة بن بدر،[1] ( و یا بنت یزید بن ربیعه[2]) است. او همسر مالک بن حذیفه بود و از شوهرش مالک دوازده فرزند داشت.[3] گزارش شده است که او به اندازهای با پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان دشمنی داشت که سی نفر از فرزندان و نوههای خود را مجهز کرد تا پیامبر(ص) را به قتل برسانند.[4]
نحوه برخورد با ام قرفه
در مورد نحوه برخورد با او چند گزارش وجود دارد:
1. برخی میگویند؛ در سال ششم هجری و در جریان یک سفر تجاری، زید بن حارثه به همراه عدهای براى تجارت، به سمت شام رفت. وقتی به نزدیک وادىالقرى رسید، گروهى از قبیله بنىبدر به کاروان زید حمله کردند، و او و یارانش را به سختى مجروح کردند، به گونهای که گمان کردند که آنها کشته شدهاند، و تمام کالاهاى آنها را نیز به سرقت بردند؛ اما با این وجود، زید از مرگ نجات پیدا کرده و به مدینه و نزد پیامبر(ص) رفت. پیامبر(ص) زید را بعد از بهبودی به فرماندهی سپاهی منصوب کرد تا پاسخ این حمله متجاوزانه قبیله بنیبدر را بدهد. زید در جریان این حمله، ام قرفه که پیرزنی بود و نیز دختر او را اسیر کرده و به عنوان غنیمت به مدینه برد و در آنجا قیس بن محسر، ام قرفه را کشت.[5] پیامبر(ص) نیز دخترش را به حزن بن ابى وهب بخشید که عبد الرحمان بن حزن از او به دنیا آمد.[6]
2. بر اساس نقل دیگر؛ پیامبر اسلام(ص)، ابوبکر بن ابی قحافه را فرمانده سپاهی کرد و به جنگ قبیله بنى فزاره فرستاد.[7] در این جنگ ام قرفه و دخترش که از زیباترین زنان عرب بود، به اسارت درآمدند. پیامبر(ص) دختر ام قرفه را به مکه فرستاد تا در مقابل، چند تن از اسیران مسلمان که در چنگ مشرکان بودند، آزاد شوند. در این گزارش، خبری از کشته شدن ام قرفه بیان نشده است.
با فرض ثبوت کشته شدن ام قرفه توسط برخی از صحابه که به دنبال توهین به پیامبر(ص)،[8] توطئه قتل آنحضرت(ص)[9] و غارت کاروان زید بن حارثه[10] بوده است، گرچه از نظر اسلام، خون او هدر بوده، اما اصل کشتن او و نیز نحوه به قتل رساندش را نمیتوان به عنوان دستوری از جانب پیامبر اسلام(ص) دانست و اینکه پیامبر(ص) در مقابل قاتل، واکنشی نشان نداد نیز نشانگر آن نیست که حضرتشان از این رفتار راضی بوده است.[11]
نحوه برخورد با ام قرفه
در مورد نحوه برخورد با او چند گزارش وجود دارد:
1. برخی میگویند؛ در سال ششم هجری و در جریان یک سفر تجاری، زید بن حارثه به همراه عدهای براى تجارت، به سمت شام رفت. وقتی به نزدیک وادىالقرى رسید، گروهى از قبیله بنىبدر به کاروان زید حمله کردند، و او و یارانش را به سختى مجروح کردند، به گونهای که گمان کردند که آنها کشته شدهاند، و تمام کالاهاى آنها را نیز به سرقت بردند؛ اما با این وجود، زید از مرگ نجات پیدا کرده و به مدینه و نزد پیامبر(ص) رفت. پیامبر(ص) زید را بعد از بهبودی به فرماندهی سپاهی منصوب کرد تا پاسخ این حمله متجاوزانه قبیله بنیبدر را بدهد. زید در جریان این حمله، ام قرفه که پیرزنی بود و نیز دختر او را اسیر کرده و به عنوان غنیمت به مدینه برد و در آنجا قیس بن محسر، ام قرفه را کشت.[5] پیامبر(ص) نیز دخترش را به حزن بن ابى وهب بخشید که عبد الرحمان بن حزن از او به دنیا آمد.[6]
2. بر اساس نقل دیگر؛ پیامبر اسلام(ص)، ابوبکر بن ابی قحافه را فرمانده سپاهی کرد و به جنگ قبیله بنى فزاره فرستاد.[7] در این جنگ ام قرفه و دخترش که از زیباترین زنان عرب بود، به اسارت درآمدند. پیامبر(ص) دختر ام قرفه را به مکه فرستاد تا در مقابل، چند تن از اسیران مسلمان که در چنگ مشرکان بودند، آزاد شوند. در این گزارش، خبری از کشته شدن ام قرفه بیان نشده است.
با فرض ثبوت کشته شدن ام قرفه توسط برخی از صحابه که به دنبال توهین به پیامبر(ص)،[8] توطئه قتل آنحضرت(ص)[9] و غارت کاروان زید بن حارثه[10] بوده است، گرچه از نظر اسلام، خون او هدر بوده، اما اصل کشتن او و نیز نحوه به قتل رساندش را نمیتوان به عنوان دستوری از جانب پیامبر اسلام(ص) دانست و اینکه پیامبر(ص) در مقابل قاتل، واکنشی نشان نداد نیز نشانگر آن نیست که حضرتشان از این رفتار راضی بوده است.[11]
[1]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 13، ص 173، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[2]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 4، ص 143، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[3]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 5، ص 131، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[4]. همان، ج 5، ص 131.
[5]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 69، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
[6]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 643، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[7]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 2، ص 644- 643.
[8]. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 6، ص 99، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.
[9]. الأعلام، ج 5، ص 131.
نظرات