لطفا صبرکنید
بازدید
6925
6925
آخرین بروزرسانی:
1398/05/05
کد سایت
fa96770
کد بایگانی
113120
نمایه
توصیف شیعیان به شکاک و أحمق در کلام امام باقر(ع)
طبقه بندی موضوعی
حدیث|شیعه آماج تهمتها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا امام باقر(ع) سه چهارم شیعیان را افرادی مردّد و شکّاک و یک چهارم باقیمانده را احمق و نادان معرفی میکند؟
پرسش
این حدیث امام باقر(ع): «لو کان الناس کلهم لنا شیعة لکان ثلاثة أرباعهم شکاکا، و الربع الآخر أحمق»، از نظر سندی و رجالی معتبر است؟
پاسخ اجمالی
قبل از ورود به بررسی این روایت توجه به مقدمهای ضروی به نظر میرسد، و آن اینکه، هرگاه عقیده و ایده جدیدی به صورت گسترده مطرح شود، غیر از افرادی که کاملاً نسبت به آن بیتفاوتاند، دیگران در برابر آن به سه گروه تقسیم خواهند شد:
1. افرادی که در درجات بالای دانش و هوش بوده و با دقت تمام، ایده مورد نظر را بررسی کرده و سپس به صورت قطعی آنرا پذیرفته و یا آن را مردود میدارند.
2. اشخاصی که در ظاهر، ایده مورد نظر را پذیرفته و یا در برابر آن موضع میگیرند، اما به قطعیتی نرسیدهاند و همواره پرسشها و ابهامات جدیدی برای آنان به وجود میآید.
3. افرادی که بدون هیچ تحقیق و تنها تحت تأثیر افراد دیگر و اوضاع پیرامونی هوادار ایدهای شده و به طور طبیعی در مورد جزئیات آن آگاهی اندکی دارند.
تعداد مصادیق گروه اول که به یقین صد در صد رسیده باشند اندک بوده و در آمارها نمیگنجند و بیشتر مردم – با درجات متفاوتی از شک و تردید – ارزیابی شده و در گروه دوم ردهبندی میشوند، چه نگاه مثبتی به آن ایده داشته و چه با نگاه منفی به آن بنگرند. درصد قابل توجهی از مردم نیز اساساً به دنبال دلیل و مدرک و استدلال و انتقاد نبوده و تنها به دلیل قرار گرفتن در برخی از شرایط و موقعیتها در ردیف هواداران و یا مخالفان ایده مورد نظر قرار میگیرند.
این موضوعی نیست که تنها به دین شیعه مرتبط بوده، بلکه هر ایده دینی و حتی هر نظریه اجتماعی نیز مشمول این تقسیمبندی میشود.
لذا باید گفت؛ روایت اشاره شده در پرسش نیز ناظر به همین واقعیت است و اختصاصی به شیعیان ندارد. با ذکر این مقدمه، اکنون به بررسی مختصر این روایت خواهیم پرداخت.
اسلم(غلام محمد بن حنفیه) گفت در خدمت امام باقر(ع) در کنار زمزم بودیم. محمد بن عبد الله بن حسن نیز در حال طواف بود. امام(ع) فرمود: آیا این جوان را میشناسى؟ گفتم آرى، او محمد بن عبد الله بن حسن است! امام(ع) فرمود: او به زودى قیام میکند و در شرایط سختی کشته خواهد شد. بعد فرمود این حدیث را به امانت نزد تو سپردم و آن برای کسى نقل نکن؛ ولى من این سخن امام را برای معروف بن خربوذ نقل کرده و از او پیمان گرفتم که به کسى نگوید!
روزی خدمت امام باقر(ع) بودیم. معروف به امام گفت: مایل هستیم حدیثى که اسلم از شما نقل کرده را از زبان خودتان بشنوم! امام(ع) رو به اسلم کرده و فرمود: چرا آنرا نقل کردى؟! اسلم پاسخ داد: من همان پیمانى که شما از من گرفتید را از او گرفتم!! بعد از این ماجرا بود که امام باقر(ع) فرمود: اگر تمام مردم روى زمین شیعه ما باشند، سه چهارم آنان شکاک خواهند بود و یک قسمت باقیمانده هم احمق هستند.[1]
این روایت با آنکه در رجال کشی که یکی از کتب معتبر شیعه است وجود دارد، اما در بررسی سندی و محتوایی آن باید گفت:
1. «اسلم» مورد مذمت قرار گرفته است؛[2] خصوصاً اینکه خودش اعتراف میکند که با وجود پیمانی که امام باقر(ع) از او گرفته بود، اما رازش را افشا کرد.[3]
2. در مورد «سلام بن سعید جمحی» که این روایت را از «اسلم» نقل کرده باید گفت که او نیز راوی سرشناسی نبوده و هیچ مدح و قدحی در مورد او وارد نشده است.[4]
3 . اگر روایت را بپذیریم نیز باید گفت که کلمه «لو» حرف امتناع است؛ و بر این اساس معنای روایت میتواند آن باشد که اگر تمام مردم شیعه بشوند، سهچهارم آنان دچار تردید و یکچهارم دیگر نادان خواهند بود؛ اما از آنجا که تمام مردم شیعه نشدهاند، این روایت مصداق خارجی نیافته است.
4 . علاوه بر اینکه مراد از احمق و شکاک به معنای شکاک و احمق به صورت مطلق نیست؛ بلکه در مواردی ممکن است که ناظر به درجات پایین از سادگی باشد.[5]
1. افرادی که در درجات بالای دانش و هوش بوده و با دقت تمام، ایده مورد نظر را بررسی کرده و سپس به صورت قطعی آنرا پذیرفته و یا آن را مردود میدارند.
2. اشخاصی که در ظاهر، ایده مورد نظر را پذیرفته و یا در برابر آن موضع میگیرند، اما به قطعیتی نرسیدهاند و همواره پرسشها و ابهامات جدیدی برای آنان به وجود میآید.
3. افرادی که بدون هیچ تحقیق و تنها تحت تأثیر افراد دیگر و اوضاع پیرامونی هوادار ایدهای شده و به طور طبیعی در مورد جزئیات آن آگاهی اندکی دارند.
تعداد مصادیق گروه اول که به یقین صد در صد رسیده باشند اندک بوده و در آمارها نمیگنجند و بیشتر مردم – با درجات متفاوتی از شک و تردید – ارزیابی شده و در گروه دوم ردهبندی میشوند، چه نگاه مثبتی به آن ایده داشته و چه با نگاه منفی به آن بنگرند. درصد قابل توجهی از مردم نیز اساساً به دنبال دلیل و مدرک و استدلال و انتقاد نبوده و تنها به دلیل قرار گرفتن در برخی از شرایط و موقعیتها در ردیف هواداران و یا مخالفان ایده مورد نظر قرار میگیرند.
این موضوعی نیست که تنها به دین شیعه مرتبط بوده، بلکه هر ایده دینی و حتی هر نظریه اجتماعی نیز مشمول این تقسیمبندی میشود.
لذا باید گفت؛ روایت اشاره شده در پرسش نیز ناظر به همین واقعیت است و اختصاصی به شیعیان ندارد. با ذکر این مقدمه، اکنون به بررسی مختصر این روایت خواهیم پرداخت.
اسلم(غلام محمد بن حنفیه) گفت در خدمت امام باقر(ع) در کنار زمزم بودیم. محمد بن عبد الله بن حسن نیز در حال طواف بود. امام(ع) فرمود: آیا این جوان را میشناسى؟ گفتم آرى، او محمد بن عبد الله بن حسن است! امام(ع) فرمود: او به زودى قیام میکند و در شرایط سختی کشته خواهد شد. بعد فرمود این حدیث را به امانت نزد تو سپردم و آن برای کسى نقل نکن؛ ولى من این سخن امام را برای معروف بن خربوذ نقل کرده و از او پیمان گرفتم که به کسى نگوید!
روزی خدمت امام باقر(ع) بودیم. معروف به امام گفت: مایل هستیم حدیثى که اسلم از شما نقل کرده را از زبان خودتان بشنوم! امام(ع) رو به اسلم کرده و فرمود: چرا آنرا نقل کردى؟! اسلم پاسخ داد: من همان پیمانى که شما از من گرفتید را از او گرفتم!! بعد از این ماجرا بود که امام باقر(ع) فرمود: اگر تمام مردم روى زمین شیعه ما باشند، سه چهارم آنان شکاک خواهند بود و یک قسمت باقیمانده هم احمق هستند.[1]
این روایت با آنکه در رجال کشی که یکی از کتب معتبر شیعه است وجود دارد، اما در بررسی سندی و محتوایی آن باید گفت:
1. «اسلم» مورد مذمت قرار گرفته است؛[2] خصوصاً اینکه خودش اعتراف میکند که با وجود پیمانی که امام باقر(ع) از او گرفته بود، اما رازش را افشا کرد.[3]
2. در مورد «سلام بن سعید جمحی» که این روایت را از «اسلم» نقل کرده باید گفت که او نیز راوی سرشناسی نبوده و هیچ مدح و قدحی در مورد او وارد نشده است.[4]
3 . اگر روایت را بپذیریم نیز باید گفت که کلمه «لو» حرف امتناع است؛ و بر این اساس معنای روایت میتواند آن باشد که اگر تمام مردم شیعه بشوند، سهچهارم آنان دچار تردید و یکچهارم دیگر نادان خواهند بود؛ اما از آنجا که تمام مردم شیعه نشدهاند، این روایت مصداق خارجی نیافته است.
4 . علاوه بر اینکه مراد از احمق و شکاک به معنای شکاک و احمق به صورت مطلق نیست؛ بلکه در مواردی ممکن است که ناظر به درجات پایین از سادگی باشد.[5]
[1]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، طوسى، محمد بن حسن، مصطفوى، حسن، ص 204 – 205، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، 1348ش.
[2]. حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، ص 428، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1342ش.
[3]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 5، ص 285، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[4]. مامقانی، شیخ عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 32 ص 151 – 152، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، بیجا.
نظرات